فکر کنید و ببینید که مهمترین و در عین حال ساده ترین خواسته ای که از همسرتان دارید و انجام آن برای همسرتان آسان است و اگر از او بخواهید ، قاعدتا انجام خواهد داد ،چیست . ( مثلا هر زمان که از سر کار می آیی همدیگر را در آغوش بگیریم و ببوسیم یا ... ). دقت کنید که یک خواسته ی ساده و بنیادین اگر چه ممکن است که تأثیر ابتدایی آن کم باشد ، اما می تواند به مرور مشکل را حل کند ( مثلا اگر ایشان ابراز محبت بدنی به شما نمی کنند ، با در آغوش گرفتن وبوسیدن شما ، این کار را یاد می گیرد ) . فرصتی را با همسرتان خلوت کنید . مثلا بگویید (می توانی چند دقیقه به حرفهایم گوش کنی ؟ ) . سعی کنید که موقعیتی کاملا عاطفی بر قرار کنید ( مثلا دستهای او را در دست بگیرید و ..) . ابتدا از ایشان بپرسید که آیا از شما خواسته یا انتظاری دارند ؟ بعد از این که ایشان گفتند ، شما خواسته ی خود را به ایشان بگویید .نکته ی بسیار مهم این است که وقتی همسرتان خواست شما را انجام داد ، هم از او تشکر کنید و هم احساس خود را از بابت انجام شدن آن کار به همسرتان منتقل کنید که ایشان هم از تأثیر کارش در گرم شدن زندگی اطلاع پیدا کند و هم به انجام آن ترغیب شود.دقت کنید که چنین جلسه ای باید هر چند وقت یک بار تشکیل گردد و شما خواسته های خود را به تدریج به ایشان بگویید .
باعرض سلام وخسته نباشید
من حدود 7ماه ازدواج کرردم وبا شوهرم هم سنیم اوبسیار مغرور ورفیق باز ودربیان احساسات سرد است وبراین عقیده است که من هر کاری می کنم بایداوبداند ومی خواهد بر من تسلط داشته باشد ولی من لزومی ندارد از کارها ورفت وآمدهای اوباخبر باشم ومی گوید توزن منی نه من من قسمت اول را قبول دارم ولی قسمت دوم را نه وحتی از زنگ زدن های من به عنوان کنترل کردن یاد می کند ولی من دوست دارم در کنار او وبه عنوان یک دوست در تفریحات و...کنار اوباشم ولی اوبیشتردوست دارد با دوستانش باشد
در بیرون از خانه ومخصوصا خانواده خودش از بودن در کنار من بر خلاف کل خانواده اش دوری می کند می دانم قلبا من را دوست دارد ولی دوست دارم گاهی هم آشکارا بگوید مثلا من در این 7ماه 99درصدمواقع من یه اواسم اس های عاشقانه داده ام ولی اونه
لطفا من راراهنمایی کنید که چگونه بتوانم رفت وآمد های تقریبا هرروز او را بادوستانش کم وتوجه او را مخصوصا در باهم بودن بیرون خانه رابیشتر باخودم به جای دوستانش کنم
درضمن ازآمدن به منزل پدرم دوری می کند در صورتیکه من همانقدر که به منزل پدر شوهرم می روم به منزل مادرم هم می روم خانواده ام دائم سراغش را از من می گیرند.
فکر کنید و ببینید که مهمترین و در عین حال ساده ترین خواسته ای که از همسرتان دارید و انجام آن برای همسرتان آسان است و اگر از او بخواهید ، قاعدتا انجام خواهد داد ،چیست . ( مثلا هر زمان که از سر کار می آیی همدیگر را در آغوش بگیریم و ببوسیم یا ... ). دقت کنید که یک خواسته ی ساده و بنیادین اگر چه ممکن است که تأثیر ابتدایی آن کم باشد ، اما می تواند به مرور مشکل را حل کند ( مثلا اگر ایشان ابراز محبت بدنی به شما نمی کنند ، با در آغوش گرفتن وبوسیدن شما ، این کار را یاد می گیرد ) . فرصتی را با همسرتان خلوت کنید . مثلا بگویید (می توانی چند دقیقه به حرفهایم گوش کنی ؟ ) . سعی کنید که موقعیتی کاملا عاطفی بر قرار کنید ( مثلا دستهای او را در دست بگیرید و ..) . ابتدا از ایشان بپرسید که آیا از شما خواسته یا انتظاری دارند ؟ بعد از این که ایشان گفتند ، شما خواسته ی خود را به ایشان بگویید .نکته ی بسیار مهم این است که وقتی همسرتان خواست شما را انجام داد ، هم از او تشکر کنید و هم احساس خود را از بابت انجام شدن آن کار به همسرتان منتقل کنید که ایشان هم از تأثیر کارش در گرم شدن زندگی اطلاع پیدا کند و هم به انجام آن ترغیب شود.دقت کنید که چنین جلسه ای باید هر چند وقت یک بار تشکیل گردد و شما خواسته های خود را به تدریج به ایشان بگویید .