باسلام و خسته نباشید. 28 سال سن دارم،فرزند دوم خانواده تقریبا مذهبی متاهل هستم .همسر بسیار خوبی دارم مشکل من فکر کردن بیش از حد به گذشته است یعنی در معاشرت با مردم و درهر مجلسی که هستم(چه میزبان،چه میهمان) هرکاری که انجام میدم یا هرحرفی که میزنم وقتی وارد خونه میشم دغدغه من شروع میشه و دوباره همه کارهایی که کردم یا حرفهایی که زدم مرور میکنم و فکر میکنم کارهام وحرفام اشتباه بوده ونباید این کارها رو میکردم همش فکر میکنم باحرفی که زدم مورد تمسخر دیگران قرار گرفتم ویا کسی از من دلگیر شده ومن اشتباه کردم.من این مشکلات رو از بچگی داشتم فکرمیکنم نمیتونم درست تصمیم بگیرم خیلی سعی کردم برطرفش کنم اما نشده فکر میکنم بیش از حد برای مردم ارزش قائل میشم و خودمو کم ارزش تلقی میکنم اما نمیدونم چطوری برطرفش کنم جدیدا هم یک مشکل دیگه پیدا کردم و همش فکر میکنم دارم الزایمر میگیرم و دغدغه فکری من بیشتر شده.شمارو به خدا راهنماییم کنید دارم دیوونه میشم .ما هنوز فرزندی نداریم ومیترسم برای تربیت فرزندم در اینده دچار مشکل بشم
سلام. توصیه ای که به شما می کنم ،مضمون توصیه ی روایتی از ناحیه حضرات معصومین علیهم السلام برای چنین مشکلاتی است ؛ هر زمان که این مشکل یا مشکلاتی شبیه به این برای شما پیش آمد ( افکار ناخوشایند به سراغ شما آمدند ) ، شروع کنید به کمک گرفتن از حضرات معصومین که این فکر را از ذهن شما بیرون کنند.در زمان هجمه ی این افکار ، این کمک گرفتن باید آنقدر ادامه پیدا کند تا شما دیگر نسبت به آن مطلب فکر نکنید ( دقت کنید که این توصیه مربوط به همان زمانی است که افکار به سراغ شما می آیند یعنی از زمانی که به سراغتان می آیند تا زمانی که به آن فکر نمی کنید و اگر بعد از یک ساعت دومرتبه این حالت برای شما پیش آمد ، بازهم باید این کار را بکنید ) . توجه کنید که شما نباید به این مسائل مطلقا فکر کنید ویکی از راههای ترک آن هم ، همان است که خدمتتان گفتم .موفق باشید .
عنوان سوال:

باسلام و خسته نباشید.
28 سال سن دارم،فرزند دوم خانواده تقریبا مذهبی متاهل هستم .همسر بسیار خوبی دارم مشکل من فکر کردن بیش از حد به گذشته است یعنی در معاشرت با مردم و درهر مجلسی که هستم(چه میزبان،چه میهمان) هرکاری که انجام میدم یا هرحرفی که میزنم وقتی وارد خونه میشم دغدغه من شروع میشه و دوباره همه کارهایی که کردم یا حرفهایی که زدم مرور میکنم و فکر میکنم کارهام وحرفام اشتباه بوده ونباید این کارها رو میکردم همش فکر میکنم باحرفی که زدم مورد تمسخر دیگران قرار گرفتم ویا کسی از من دلگیر شده ومن اشتباه کردم.من این مشکلات رو از بچگی داشتم فکرمیکنم نمیتونم درست تصمیم بگیرم خیلی سعی کردم برطرفش کنم اما نشده فکر میکنم بیش از حد برای مردم ارزش قائل میشم و خودمو کم ارزش تلقی میکنم اما نمیدونم چطوری برطرفش کنم جدیدا هم یک مشکل دیگه پیدا کردم و همش فکر میکنم دارم الزایمر میگیرم و دغدغه فکری من بیشتر شده.شمارو به خدا راهنماییم کنید دارم دیوونه میشم .ما هنوز فرزندی نداریم ومیترسم برای تربیت فرزندم در اینده دچار مشکل بشم


پاسخ:

سلام. توصیه ای که به شما می کنم ،مضمون توصیه ی روایتی از ناحیه حضرات معصومین علیهم السلام برای چنین مشکلاتی است ؛ هر زمان که این مشکل یا مشکلاتی شبیه به این برای شما پیش آمد ( افکار ناخوشایند به سراغ شما آمدند ) ، شروع کنید به کمک گرفتن از حضرات معصومین که این فکر را از ذهن شما بیرون کنند.در زمان هجمه ی این افکار ، این کمک گرفتن باید آنقدر ادامه پیدا کند تا شما دیگر نسبت به آن مطلب فکر نکنید ( دقت کنید که این توصیه مربوط به همان زمانی است که افکار به سراغ شما می آیند یعنی از زمانی که به سراغتان می آیند تا زمانی که به آن فکر نمی کنید و اگر بعد از یک ساعت دومرتبه این حالت برای شما پیش آمد ، بازهم باید این کار را بکنید ) . توجه کنید که شما نباید به این مسائل مطلقا فکر کنید ویکی از راههای ترک آن هم ، همان است که خدمتتان گفتم .موفق باشید .





سوال مرتبط یافت نشد
مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین