من کارمند بازنشسته (زودتر از موعد )هستم وبا توجه به این موضوع پاداش و حقوق و ....... را پس انداز میکنم البته قبل از بازنشستکی با پول شوهرم که او نیز یک پاسدار بازنشسته ولی مجددا" سر کار میرود مخلوط بود تا اینکه ایشان همه پس انداز مان را داد یک قطعه زمین ارثی خانوادهاش را خرید و همه را بنام خود زد و گفت پول خودم بوده و وقتی من اعتراض کردم گفت پول من مال خودم و پول شما هم مال خودت کار به کار من نداشته باش واز آن پس حتی دیگر خرجی نیز به من نمیدهد میگوید خودت پول داری وحتی خرید برای منزل را هم میگوید خرید کن و فاکتور آن را بیاور تا پولش را بدهم من به شما اعتماد ندارم چون از پول من برداشته و پس انداز کرده ای حتی اگر بخواهد خریدی برای بچه ها بکند میگوید نصفش را شما بده نصفش را من و خلاصه با اینکه نزدیک دو میلیون تومان حقوق میگیرد سر پول دادن به فرزندان و من گیر میدهد و از همه حساب و کتاب میخواهد و این موضوع باعث شده که من فکرهای بدی به ذهنم خطور کند واحساس میکنم دیگر علاقه ای به من ندارد و من نمیدانم برای بهبود روابطمان چه کنم لطفا" مرا راهنمایی کنید
سلام . تا زمانی که رابطه ی زناشویی رابطه ی معامله ای باشد ، عشق و عاطفه هم معامله ای می شود . یک گفتگوی دوستانه با شوهرتان ترتیب دهید : مشکل را با ایشان مطرح کنید ( این که روابطمان به خاطر این مشکل به سردی می رود ) . مقداری شما از حقتان بگذرید و مقداری ایشان و تصمیم بگیرید که از این به بعد با محبت و اعتماد با هم زندگی کنید ؛ ابراز محبت بهترین راه حل برای از بین بردن سردی زندگی است ( این که عشق و محبت بروز داده شود ) .امیدوارم که هرچه زودتر گرما به زندگی شما برگردد. موفق باشید
عنوان سوال:

من کارمند بازنشسته (زودتر از موعد )هستم وبا توجه به این موضوع پاداش و حقوق و ....... را پس انداز میکنم البته قبل از بازنشستکی با پول شوهرم که او نیز یک پاسدار بازنشسته ولی مجددا" سر کار میرود مخلوط بود تا اینکه ایشان همه پس انداز مان را داد یک قطعه زمین ارثی خانوادهاش را خرید و همه را بنام خود زد و گفت پول خودم بوده و وقتی من اعتراض کردم گفت پول من مال خودم و پول شما هم مال خودت کار به کار من نداشته باش واز آن پس حتی دیگر خرجی نیز به من نمیدهد میگوید خودت پول داری وحتی خرید برای منزل را هم میگوید خرید کن و فاکتور آن را بیاور تا پولش را بدهم من به شما اعتماد ندارم چون از پول من برداشته و پس انداز کرده ای حتی اگر بخواهد خریدی برای بچه ها بکند میگوید نصفش را شما بده نصفش را من و خلاصه با اینکه نزدیک دو میلیون تومان حقوق میگیرد سر پول دادن به فرزندان و من گیر میدهد و از همه حساب و کتاب میخواهد و این موضوع باعث شده که من فکرهای بدی به ذهنم خطور کند واحساس میکنم دیگر علاقه ای به من ندارد و من نمیدانم برای بهبود روابطمان چه کنم لطفا" مرا راهنمایی کنید


پاسخ:

سلام . تا زمانی که رابطه ی زناشویی رابطه ی معامله ای باشد ، عشق و عاطفه هم معامله ای می شود . یک گفتگوی دوستانه با شوهرتان ترتیب دهید : مشکل را با ایشان مطرح کنید ( این که روابطمان به خاطر این مشکل به سردی می رود ) . مقداری شما از حقتان بگذرید و مقداری ایشان و تصمیم بگیرید که از این به بعد با محبت و اعتماد با هم زندگی کنید ؛ ابراز محبت بهترین راه حل برای از بین بردن سردی زندگی است ( این که عشق و محبت بروز داده شود ) .امیدوارم که هرچه زودتر گرما به زندگی شما برگردد. موفق باشید





سوال مرتبط یافت نشد
مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین