سودهایی که به صورت درصدی در معاملات با چک و یا نسیه ای رد و بدل می شوند چه حکمی دارند؟ مثلا شخصی برای خرید وسیله هزار تومانی فقط هفتصد تومان پول آن را می پردازد و بقیه آن را سه یا چهار ماه بعد باز پس می دهد با این شرط که سود سه یا چهار درصدی یا حتی بیشتر آن را نیز اضافه بر اصل باقی مانده پول بپردازد. آیا دادن و گرفتن این پول ها شرعا جایز نیست؟
در صورتی که از آغاز، معامله به صورت نقد و نسیه انجام شود و قیمت معامله روشن باشد مانعی ندارد.
عنوان سوال:
سودهایی که به صورت درصدی در معاملات با چک و یا نسیه ای رد و بدل می شوند چه حکمی دارند؟ مثلا شخصی برای خرید وسیله هزار تومانی فقط هفتصد تومانپول آن را می پردازد و بقیه آن را سه یا چهار ماه بعد باز پس می دهد با این شرط که سود سه یا چهار درصدی یا حتی بیشتر آن را نیز اضافه بر اصلباقی مانده پول بپردازد. آیا دادن و گرفتن این پول ها شرعا جایز نیست؟
پاسخ:
در صورتی که از آغاز، معامله به صورت نقد و نسیه انجام شود و قیمت معامله روشن باشد مانعی ندارد.
معاملات اصطلاحی است در علم فقه که به آن دسته از احکام شرعی اشاره دارد که مربوط به امور دنیایی هستند؛ مانند بیع، اجاره، نکاح. [۱]
تومان
تومان (یا تومن/ تُمان/ تُمن/ تومانه/ طومان)، واحد شمارش معادلِ ده هزار، قصبه ای مشتمل بر صد دِه، قشونی متشکل از ده هزار سپاهی، واحدِ پول.
اضافه
واژه اضافه ممکن است در معانی ذیل به کار رفته باشد: • اضافه (منطق)، اصطلاحی منطقی - فلسفی، از مقولات دهگانه ارسطویی و از اعراض نسبی• اضافه (ادبیات عرب)، اصطلاحی در ادبیات عرب به معنای نسبت دادن یک اسم به اسمی دیگر• اضافه (ادبیات فارسی)، اصطلاحى در دستور زبان به معنای نسبت دادن اسمی به اسم دیگر
باقی
واژه باقی ممکن است اسم برای اشخاص ذیل بوده و یا در معانی ذیل به کار رفته باشد: • الباقی، از اسمای خداوند• بقایا، در متون کهن و متأخر به معنای بدهی مالیاتی مردم • محمود عبدالباقی، یکی از شعرای ترک• نظامالدین عبدالباقی، از بزرگان خاندان نعمت اللّهی و وزیر شاه اسماعیل صفوی• باقی بالله، از مشایخ بزرگ نقشبندیه و از مروّجان این طریقه در هندوستان• میرعبدالباقی تبریزی، ملقب به «دانشمند»، شاعر صوفی مشرب و خوشنویس آذربایجانی (متوفی ۱۰۳۹)
نسیه
معاملۀ کالا در برابر بهای مدّتدار را بیع نِسیه گویند. به بیع نسیه، بیع با شرط تَأجیل ثَمَن، بیع حاضر به ثمن مُؤَجَّل و بیع مُؤَجَّل نیز می گویند. از این عنوان در باب تجارت سخن رفته است.
خرید
«معاملات» عبارت از احکام شرعی متعلق به امور دنیاست به اعتبار بقای شخص؛ مانند بیع، رهن، اجاره، نکاح و جز آنها... و بالجمله آنچه مقصود اهم از آن دنیا باشد، معامله است. [۱]
اصل
اَصل ، اصطلاحی در علم حدیث است. برخی از کسانی که مستقیم و بیواسطه از معصومین (ع) روایت شنیدهاند، متن شنیده شده را به صورت نوشتاری ثبت کردهاند. به هر یک از این نوشتهها اصل میگویند. چهارصد اصل روایی موسوم به اصول اربعمائه ، از مهمترین زیربناهای شکل گیری جوامع حدیثی بعدی است.
سود
بهره و ربح را سود گویند. به عبارت دیگر درآمد افزون بر سرمایه را سود گویند. از احکام آن در بابهاى زکات، خمس، تجارت، شرکت، مضاربه و ودیعه سخن گفتهاند.
ماه
قمر ممکن است در معانی ذیل به کار رفته باشد: • سوره قمر، پنجاه و چهارمین سوره قرآن معروف به سوره اقتربت• شمس و قمر، سیاره آسمانی در حال گردش به دور کره زمین• شق القمر، یکی از معجزات پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله)
بدل
واژه بدل ممکن است در معانی ذیل به کار رفته باشد: • بدل (علمکلام)، اصطلاحی در کلام اسلامی در بحث تکلیف مالایطاق• بدل (فقه)، جایگزین تکلیف اوّلى یا مال تلف شده• بدل (حدیث)، از اقسام علوّ نسبی• بدل (نحو عربی)، بر وزن "فَعَل"، اسم از مادهی "بدل" و در لغت به معنای جانشین
پول
واحد ارزش و رایجترین واسطۀ داد و ستد و وسیلۀ پرداخت است در جوامع ابتدایی به جای استفاده از پول در معاملات، داد و ستد به صورت پایاپای (تهاتری) انجام میگرفت اما به تدریج پول کالایی و پول کالایی فلزی، بویژه طلا و نقره، رایج شد در نهایت پول کاغذی یا سکههایی جز طلا و نقره و پول اعتباری به وجود آمد سخن در این مقاله دربارۀ پول اعتباری است اینکه پول اعتباری از نظر فقهی چه ماهیّتی دارد؟ مثلی یا قیمی بودن آن و همچنین احکام کاهش ارزش پول (تورم) مورد بحث قرار میگیرد.
چک
چک، سند ، تعهد و حواله ای حقوقی برای پرداخت پول یا کالا ؛ نیز قباله ، برات، منشور و حجت میباشد.
رد
رَدّ در معانی بازگرداندن، برگرداندن، نپذیرفتن، باطل کردن، پاسخ دادن، دادن ارثِ مازاد بر سهام مفروض به فرض بران به کار رفته است.از احکام رد به معناى نخست در بابهاى جهاد، تجارت و دیگر ابواب عقود، غصب، قضاء و قصاص سخن گفتهاند.از رد به معناى دوم در بابهاى تجارت، وصیت و شهادات سخن گفتهاند.از رد به معناى سوم در ابواب عقود سخن رفته است.احکام رد به معناى چهارم در باب صلات آمده است.از احکام رد به معناى پنجم در باب ارث سخن گفتهاند.
معامله
معامله ممکن است در معانی ذیل به کار رفته باشد: • معامله (اخص)، عقود و ایقاعات• معامله (اعم)، امور بینیاز از قصد قربت
اغاز
آغاز به حالتی در مقابل پایان گفته می شود.
نسیه
معاملۀ کالا در برابر بهای مدّتدار را بیع نِسیه گویند. به بیع نسیه، بیع با شرط تَأجیل ثَمَن، بیع حاضر به ثمن مُؤَجَّل و بیع مُؤَجَّل نیز می گویند. از این عنوان در باب تجارت سخن رفته است.
نقد
نقد در معانی متفاوتی استعمال شده: • نَقد به معنی انتقاد • نَقد به معنی بیع نقد