در مواردی که برای ازاله بکارت مهر المثل تعیین شده، مثل موردی که با انگشت ازاله بکارت گردد، چنانچه میزان مهر المثل از دیه کامله یک زن بیشتر باشد، آیا مجنیّ علیها به میزان دیه کامله استحقاق دارد، یا زائد بر دیه هم قابل مطالبه است؟ همانند موردی که هرگاه کسی موی زنی را از بین ببرد، ولی دوباره بروید، مقرّر شده اگر مهر المثل بیشتر از دیه کامل باشد، فقط به مقدار دیه بپردازد. در مورد سؤال چگونه است؟
بیش از دیه استحقاق ندارد.
عنوان سوال:
در مواردی که برای ازاله بکارتمهر المثلتعیین شده، مثل موردی که با انگشتازاله بکارت گردد، چنانچه میزانمهر المثل از دیه کامله یک زن بیشتر باشد، آیا مجنیّ علیها به میزاندیه کامله استحقاق دارد، یا زائد بر دیه هم قابل مطالبه است؟ همانند موردی که هرگاه کسی موی زنی را از بین ببرد، ولی دوباره بروید، مقرّر شده اگر مهر المثل بیشتر از دیه کامل باشد، فقط به مقدار دیه بپردازد. در مورد سؤال چگونه است؟
افتضاض همان ازاله بکارت است که از آن در باب نکاح و دیات سخن گفته شده است.
مهر المثل
ميزان مهريه زنان همشأن
استحقاق
شایستگی انسان برای مدح و دریافت عوض یا ثواب و سزاواری ذمّ عقاب از سوی خداوند را استحقاق گویند.
انگشت
انگشت بعنی عضو معروف دست و پا واز آن در بابهای طهارت، صلات، حج، اطعمه و اشربه، حدود، قصاص و دیات سخن رفته است.
بکارت
در منابع فقهی بیشتر در مورد انسان به ویژه زنان به کار رفته است و از آن در بابهاى طهارت، نکاح، شهادات، حدود و دیات سخن رفته است.
تعیین
تعیین یعنی متمایز کردن چیزى از غیر آن بوسیله خصوصیتی که در او است.
ازاله
زدودن و برطرف کردن را ازاله گویند. مراد از آن بر حسب چیزی که به آن اضافه میشود مانند نجاست، حدث، مو و بردگی، متفاوت است.عمدۀ مباحث مربوط به آن در بابهای طهارت و صلات آمده، لیکن در دیگر بابها مانند حج و قصاص نیز از آن به مناسبت سخن رفته است.
میزان
وسیله سنجش و وزن کردن اشیاء را میزان گویند. میزان هر شیء متناسب با خود آن شیء میباشد.
مهر
مهر ممکن است به عناوین ذیل اشاره داشته باشد:
دیه
دیه دارای دو معنی لغوی_ به معنای راندن و رد کردن _و اصطلاحی_ به معنای مالی که در صورت وقوع جنایت باید ادا شود_ است و از آن در معنی اصطلاحی به خون بها و دیه مقدَّر نیز تعبیر می شود.
زن
زن مقابل مرد است.
استحقاق
شایستگی انسان برای مدح و دریافت عوض یا ثواب و سزاواری ذمّ عقاب از سوی خداوند را استحقاق گویند.
دیه
دیه دارای دو معنی لغوی_ به معنای راندن و رد کردن _و اصطلاحی_ به معنای مالی که در صورت وقوع جنایت باید ادا شود_ است و از آن در معنی اصطلاحی به خون بها و دیه مقدَّر نیز تعبیر می شود.