سلام . امیدوارم که هرچه زودتر زندگیتان گرمی خودش را پیدا کند .مهمترین نکته در گرم شدن یک خانواده ، ابراز محبت کردن طرفینی می باشد ؛ به هر نحوی که می توانید باید به یکدیگر ابراز محبت کنید . در زمانهایی که باهم هستید با گرمی با هم صحبت کنید ، ابراز محبت بدنی به یکدیگر بکنید مثلا کنار هم بنشینید و دست همدیگر را بگیرید، همدیگر را با گرمی در آغوش بگیرید ( خصوصا قبل از خوابیدن ) . رابطه ی جنسی منظم باهم داشته باشید. هر کاری که در خانه انجام می دهید ، لازم است که نشاندهنده محبت باشد . اگر مثلا شما غذا درست می کنید سعی کنید محبتتان را در آن نشان دهید : امروز غذایی که دوست داری درست کردم ، امروز دوست داری چه غذایی برایت درست کنم عزیزم . در ابراز محبت کردن ، این خیلی مهم است که دو طرفه باشد و الا پس از مدتی باعث سردی می گردد. باید همسرتان را قانع کنید که این کار را بکنند و اگر قانع نمی شوند و یا این ابراز محبت به هر نحوی انجام نمی گیرد باید از یک مشاور بصورت حضوری کمک بگیرید تا این کار انجام گیرد. این ابراز محبت ، به راحتی مشکلات دیگر را حل می کند .نکته ی آخر این که باهم تصمیم بگیرید که هیچ وقت حرف جدایی نزنید : (تا آخر عمر در خوشی ها و سختی ها در کنار هم هستیم .)موفق باشید.
با عرض سلام وخسته نباشید.
من 3 ساله که ازدواج کردم تقریبا از زندگی و همسرم راضی هستم بسیار مهربان،دلسوز واز نظر روابط جنسی هم مشکلی نداریم و همیشه سعی کردم بهترین باشم با مهربانی به استقبالش میروم همیشه در ساعات اداری بهش زنگ میزنم و حالش رو می پرسم سعی کردم هیچ موقع چه از لحاظ مادی و معنوی بهش فشار نیارم ولی با وجود این حرفها از دوگانگی همسر خیلی ناراحت و افسره می شوم بعضی موقعها انقدر دوستم داره که بهم میگه اگه تو نبودی من هم نبودم و به من عشق می ورزه ولی بعضی موقعها میگه دیگه از دستت خسته شدم من دیگه نمی تونم باهات زنگی کنم ما باید از هم جداش شیم من همسرم خیلی دوست دارم و این حرف واقعا من و اذیت میکنه بطوری که مریض میشم.ولی بعد از 2 الی 3 روز دوباره باهام خوب میشه انگار که هیچ اتفاقی نیفتاده احساس میکنم همسرم مشکل عاطفی داره چون توی دوران عقد و تا قبل از اینکه پسرم بدنیا بیاد علاقه بی اندازه بهم داشت همیشه بهم می گفت دوستت دارم دیونتم و از اینکه من به غیر از اون کس دیگه ای رو دوست داشته باشم (مادر وپدر)ناراحت می شد از اینکه دوستش نداشته باشم می ترسید زودرنجه ، اگه حرفمون بشه و من بگم خسته شدم چه اشتباهی کردم باهات ازدواج کردم گریه میکنه در ضمن ما روزی نیم ساعت بیشتر همدیگر رو نمی بینیم که باهم حرف بزنیم چون من شاغلم و همسرم درآژانس کار میکنه و ساعت کاریمون دقیقا مخالف همدیگر است و شبها موقع خواب پیش همدیگر هستیم از لحاظ مالی شدیدا در مضیغه هستیم 9 ماهه که آرزو دارم باهم به بیرون بریم و لی همسر شدیدا مخالفت میکنه میگه از کار و زندگی میافته خودش هم دیگه از این جور زندگی خسته شده هرجا سراغ کار میره دست خالی برمیگرده همین باعث شده ناامید بشه هی بهم میگه بهترین کار جداییه من تحمل این زندگی رو ندارم لطفا کمکم کنید چیکار کنم من دوست ندارم از همسرم جدا بشم دوستش دارم؟
سلام . امیدوارم که هرچه زودتر زندگیتان گرمی خودش را پیدا کند .مهمترین نکته در گرم شدن یک خانواده ، ابراز محبت کردن طرفینی می باشد ؛ به هر نحوی که می توانید باید به یکدیگر ابراز محبت کنید . در زمانهایی که باهم هستید با گرمی با هم صحبت کنید ، ابراز محبت بدنی به یکدیگر بکنید مثلا کنار هم بنشینید و دست همدیگر را بگیرید، همدیگر را با گرمی در آغوش بگیرید ( خصوصا قبل از خوابیدن ) . رابطه ی جنسی منظم باهم داشته باشید. هر کاری که در خانه انجام می دهید ، لازم است که نشاندهنده محبت باشد . اگر مثلا شما غذا درست می کنید سعی کنید محبتتان را در آن نشان دهید : امروز غذایی که دوست داری درست کردم ، امروز دوست داری چه غذایی برایت درست کنم عزیزم . در ابراز محبت کردن ، این خیلی مهم است که دو طرفه باشد و الا پس از مدتی باعث سردی می گردد. باید همسرتان را قانع کنید که این کار را بکنند و اگر قانع نمی شوند و یا این ابراز محبت به هر نحوی انجام نمی گیرد باید از یک مشاور بصورت حضوری کمک بگیرید تا این کار انجام گیرد. این ابراز محبت ، به راحتی مشکلات دیگر را حل می کند .نکته ی آخر این که باهم تصمیم بگیرید که هیچ وقت حرف جدایی نزنید : (تا آخر عمر در خوشی ها و سختی ها در کنار هم هستیم .)موفق باشید.