بیمارانی به بیمارستان مراجعه می کنند که قادر بر پرداخت هزینه درمان یا عمل جرّاحی نیستند. آیا مسئولیتی متوجه بیمارستان، دکتر جرّاح یا حکومت اسلامی هست؟... - استفتاء آیت الله مکارم شیرازی

حکومت اسلامی

حکومت اسلامی، حکومتی است که علاوه برآنکه همه‌ی قوانین و مقررات اجرایی آن برگرفته از احکام اسلام است ، مجریان آن نیز مستقیماً از طرف خدا منصوبند یا به اذن خاص یا عام معصوم منصوب شده‌اند.

بیمارستان

بیمارستان _ که در زبان عربی به آن مستشفی میگویند _ محلّ نگهداری و درمان بیماران است و از آن به مناسبت در باب زکات یاد شده است.

استقرار

ثبات و قرار داشتن را استقرار گویند. واژۀ استقرار در باب‌های بسیاری مانند طهارت، صلات، زکات، خمس، تجارت، دین، اجاره، نکاح، صید و ذباحه، ارث، قصاص و دیات به کار رفته و مراد از آن، به لحاظ آن‌چه بدان اضافه می‌شود، متفاوت است که به مهم‌ترین موارد آن اشاره می‌شود.

مراجعه

مراجعه، نقل پرسش و پاسخ صورت گرفته بین گوینده و شخص دیگر، به صورت موجز و جذاب را می‌گویند.

جراحی

یکی از شاخه های علم پزشکی جراحی می باشد و از آن در بخش مسائل مستحدثه سخن گفته‌اند.

حکومت

حکومت به توسعه یا تضییق تعبدی دلیل محکوم، توسط دلیل حاکم اطلاق می‌شود. حکومت چهار معنی دارد:۱.به معنای ناظر و مفسر بودن دلیلى نسبت به دلیلى دیگر.۲.حکومت مقابل کشف.۳.قضاوت.۴.ارش جنایت.

درمان

مداواي بیماری را درمان مي گويند.

جراح

جراح ممکن است اسم برای اشخاص ذیل باشد: • جراح بن عبدالله حکمی، جَرّاحِ بْنِ عَبْدُاللـهِ حَکَمی، ابوعُقبه، سردار و حاکم معروف دورۀ اموی• جراح محمدپاشا، معروف به جراح پاشا، صدر اعظم و دولتمرد عثمانی

نقص

کم شدن ارزش مالي (بخودي خود يا بواسطه يک چيز ديگر)

دیه

دیه دارای دو معنی لغوی_ به معنای راندن و رد کردن _و اصطلاحی_ به معنای مالی که در صورت وقوع جنایت باید ادا شود_ است و از آن در معنی اصطلاحی به خون بها و دیه مقدَّر نیز تعبیر می شود.

ذمه

ذمّه از ماده «ذَمَمَ» به معنی عهد، کفالت، امان، حرمت، حق و ضمان می‌باشد. [۱] [۲] [۳]

عضو

عضو به جزئی از بدن انسان گفته می شود.

فوت

فوت در دو معنای مردن ( مرگ ) و سپری شدن وقت عبادت دارای وقت، همچون نماز و روزه (قضاء شدن) به کار می‌رود؛ واژه فوت کردن یعنی دمیدن.

حکومت اسلامی

حکومت اسلامی، حکومتی است که علاوه برآنکه همه‌ی قوانین و مقررات اجرایی آن برگرفته از احکام اسلام است ، مجریان آن نیز مستقیماً از طرف خدا منصوبند یا به اذن خاص یا عام معصوم منصوب شده‌اند.

حکومت

حکومت به توسعه یا تضییق تعبدی دلیل محکوم، توسط دلیل حاکم اطلاق می‌شود. حکومت چهار معنی دارد:۱.به معنای ناظر و مفسر بودن دلیلى نسبت به دلیلى دیگر.۲.حکومت مقابل کشف.۳.قضاوت.۴.ارش جنایت.

افراد

حج افراد از اقسام حج است. از این عنوان در باب حج سخن گفته‌اند.