باسلام یک سال پیش با آقائی که 6سال از خودم بزرگتر بوده و دیپلمه می باشد ازدواج کردم من خودم لیسانه و دارای شغل دولتی بوده و وضع مالی خوبی دارم (البته این موضوع رو همسرم از قبل نمی دونست) مااز لحاظ اخلاقی هیچ مشکلی باهم نداریم و بسیار همدیگر را دوست دارم اما مشکل من اینست از طرز صحبت ایشان درمقابل خودم ودیگران ناراحت هستم .من شخصی درون گرا بوده و هرگز پشت سرکسی حرف نمی زنم وهرکسی هم اینکار رو بکنه بهش تذکر میدم و اصلاٌ هیچ حرف بد(فحش) نمی زنم متاسفانه همسرم پشت سرافراد دیگه حرف میزنه و بعضی اوقات هم حرفهای بد میزنه البته مشکل اصلی من ازجائی شروع شد که متوجه شدم مغازه ای که همسرم در دوران نامزدی ادعا میکرد به نام خودش هست به نام مادرش بود.البته چند ماه پیش مادرش اونو بدون اینکه پولی ردوبدل بشه به نام همسرم کرداما از اونموقع فکر میکنم تمام حرفهای همسرم دروغه . چندروزپیش هم وقتی کارت پایان خدمت اونو دیدم متوجه شدم روش نوشته که مدرک تحصیلی اوراهنمائی هست .باتوجه به اینکه همسرم دردوران تحصیل به جبهه رفته بوده به بهانه های مختلف ازش درموردمدرک دیپلمش ازش سوال کردم که گفت بعد از دوران بسیجی بودنش و قبل از رفتن به سربازی دیپلمش رو گرفته و دیروز هم که ازش کارت پایان خدمتشو خواستم احساس کردم کمی نگران شده و سریع گفت که بخاطر گرفتن وام کارت اون پیش مادرشه (البته مسئله وام حقیقت داره) الان واقعاٌ موندم چیکار کنم همسرم رو دوست دارم ولی نگرانم این یکی رو هم به دروغ به من گفته باشه چون شناسنامش هم المثنی است از مسائل دیگه ای نگران شدم لطفاٌ منو سریع راهنمائی کنید که چه رفتاری داشته باشم
سلام . بیشترین کسی که از سوء ظن و بد گمانی لطمه می بیند خود انسان می باشد ؛ آرامش از انسان گرفته می شود و انسان نمی تواند اعتماد کند . اگر دوست ندارید که زندگی شما گرمای خودش را از دست بدهد ، خود را با افکار بی اساس مشغول نکنید ؛ وقتی شما مطمئن نیستید که آیا باقی حرفهای شوهرتان دروغ بوده است یا نه ، چرا نسبت به درست بودن آن شک می کنید . این شک فقط خود شما را اذیت می کند و کم کم به زندگیتان منتقل می شود . شوهرتان قبلا اشتباهاتی کرده است همان طور که ما خودمان نیز اشتباهاتی انجام داده ایم . ما هیچ وقت دوست نداریم کسی ما را در منگنه قرار دهد که اشتباهمان را بگوییم ( که شاید مجبور شویم که دروغ هم بگوییم ) . شما هم شوهرتان را تحت فشار قرار ندهید که اگر قبلا دروغی به شما گفته است ، آن را آشکار کند ( که ممکن است مجبور به دروغی دیگر شود) . اگر به دنبال کنکاش کردن و جستجو کردن نسبت به زندگی گذشته ی شوهرتان نیز باشید ( تجسس بکنید ) ، بازهم خود شما زندگیتان را تباه خواهید کرد . سعی کنید به زندگی قبلی خودتان بدون سوء ظن و همچنین تجسس ادامه دهید . اگر در آینده مشکلی پیش آمد ، بعدا نسبت به آن فکر می کنید و راه درست را پیدا خواهید کرد . مراقب باشید که زندگی فعلی خود را بیهوده تباه نسازید. موفق باشید .
عنوان سوال:

باسلام
یک سال پیش با آقائی که 6سال از خودم بزرگتر بوده و دیپلمه می باشد ازدواج کردم من خودم لیسانه و دارای شغل دولتی بوده و وضع مالی خوبی دارم (البته این موضوع رو همسرم از قبل نمی دونست)
مااز لحاظ اخلاقی هیچ مشکلی باهم نداریم و بسیار همدیگر را دوست دارم اما مشکل من اینست از طرز صحبت ایشان درمقابل خودم ودیگران ناراحت هستم .من شخصی درون گرا بوده و هرگز پشت سرکسی حرف نمی زنم وهرکسی هم اینکار رو بکنه بهش تذکر میدم و اصلاٌ هیچ حرف بد(فحش) نمی زنم متاسفانه همسرم پشت سرافراد دیگه حرف میزنه و بعضی اوقات هم حرفهای بد میزنه
البته مشکل اصلی من ازجائی شروع شد که متوجه شدم مغازه ای که همسرم در دوران نامزدی ادعا میکرد به نام خودش هست به نام مادرش بود.البته چند ماه پیش مادرش اونو بدون اینکه پولی ردوبدل بشه به نام همسرم کرداما از اونموقع فکر میکنم تمام حرفهای همسرم دروغه .
چندروزپیش هم وقتی کارت پایان خدمت اونو دیدم متوجه شدم روش نوشته که مدرک تحصیلی اوراهنمائی هست .باتوجه به اینکه همسرم دردوران تحصیل به جبهه رفته بوده به بهانه های مختلف ازش درموردمدرک دیپلمش ازش سوال کردم که گفت بعد از دوران بسیجی بودنش و قبل از رفتن به سربازی دیپلمش رو گرفته و دیروز هم که ازش کارت پایان خدمتشو خواستم احساس کردم کمی نگران شده و سریع گفت که بخاطر گرفتن وام کارت اون پیش مادرشه (البته مسئله وام حقیقت داره) الان واقعاٌ موندم چیکار کنم
همسرم رو دوست دارم ولی نگرانم این یکی رو هم به دروغ به من گفته باشه چون شناسنامش هم المثنی است از مسائل دیگه ای نگران شدم
لطفاٌ منو سریع راهنمائی کنید که چه رفتاری داشته باشم


پاسخ:

سلام . بیشترین کسی که از سوء ظن و بد گمانی لطمه می بیند خود انسان می باشد ؛ آرامش از انسان گرفته می شود و انسان نمی تواند اعتماد کند . اگر دوست ندارید که زندگی شما گرمای خودش را از دست بدهد ، خود را با افکار بی اساس مشغول نکنید ؛ وقتی شما مطمئن نیستید که آیا باقی حرفهای شوهرتان دروغ بوده است یا نه ، چرا نسبت به درست بودن آن شک می کنید . این شک فقط خود شما را اذیت می کند و کم کم به زندگیتان منتقل می شود . شوهرتان قبلا اشتباهاتی کرده است همان طور که ما خودمان نیز اشتباهاتی انجام داده ایم . ما هیچ وقت دوست نداریم کسی ما را در منگنه قرار دهد که اشتباهمان را بگوییم ( که شاید مجبور شویم که دروغ هم بگوییم ) . شما هم شوهرتان را تحت فشار قرار ندهید که اگر قبلا دروغی به شما گفته است ، آن را آشکار کند ( که ممکن است مجبور به دروغی دیگر شود) . اگر به دنبال کنکاش کردن و جستجو کردن نسبت به زندگی گذشته ی شوهرتان نیز باشید ( تجسس بکنید ) ، بازهم خود شما زندگیتان را تباه خواهید کرد . سعی کنید به زندگی قبلی خودتان بدون سوء ظن و همچنین تجسس ادامه دهید . اگر در آینده مشکلی پیش آمد ، بعدا نسبت به آن فکر می کنید و راه درست را پیدا خواهید کرد . مراقب باشید که زندگی فعلی خود را بیهوده تباه نسازید. موفق باشید .





سوال مرتبط یافت نشد
مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین