سلام . راه حل این است که شما با ایشان به هیچ عنوان بحث نکنید . در عین حالی که تقاضاهای اشتباه ایشان را عمل نمی کنید ، نباید با ایشان در خصوصش بحث کنید ؛ خیلی باید حوصله داشته باشید . اولش سخت است ولی کم کم ساده می گردد . هنگامی که ایشان از مطلبی ناراحت می شوند ، صحبتهای ایشان را با حوصله گوش کنید و به ایشان بگویید که روی صحبتهایشان فکر می کنید . پس از آن که ایشان آرام شدند ، در موقعیتی مناسب نظرخودتان را در خصوص صحبتها به ایشان بگویید و اگر کاری از دستتان بر می آید برایشان انجام دهید و اگر کاری را هم نمی توانید بکنید از ایشان عذر خواهی کنید ( فکر نکنید که با عذر خواهی کردن کوچک می شوید ، بلکه این باعث بزرگتر شدن شخصیت شما میگردد) . خیلی مراقب باشید که کم حوصلگی ایشان ، شما را کم حوصله نکند ؛ همیشه با صبر و تحمل با ایشان برخورد کنید . پس از مدتی ( که ممکن است یکی دو سال طول بکشد) نتیجه اش را خواهید دید . نکته ی دیگر این که به هیچ عنوان همسرتان را با دیگری مقایسه نکنید . ایشان قسمت شما بوده اند و خدا را از این بابت شاکر باشید . کوچکترین نگاه شما به دیگری ( این که آرزو کنید که دیگری همسرتان می بود ) ، زندگی را برای شما تلخ می کند و پس از مدتی به جدایی می انجامد و مقصر در این زمینه خود شما خواهید بود . در خصوص برادر ایشان ، خود را اصلا ناراحت نکنید ؛ هیچ مشکل جنسی در این بین نمی باشد و این حالت همسرتان و نوع ابراز محبت ایشان امری طبیعی است.موفق باشید .
با سلام.من با دختری ازدواج کرده ام فوق العاده حساس و عاطفی است.با توجه به مشکلاتی که در زندگی داشته وبیماری آی تی پی(کمبود پلاکت در خون)عصبی وحساس است.ظرفیت خیلی کمی دارد وسر هر موضوع کوچکی از کوره در میرود.او با اینکه عاشق من می باشد و حتی به خاطر من یک بار اقدام به خود کشی و زدن رگ خود کرده بعد از ازدواج خیلی مرا اذیت می کند.حال اگر من حرف شنو باشم به مرور زمان به اصطلاح سوار من میشود وحرف باید حرف خودش باشد و به من بی احترامی می کند .و اگر در مقابل او کوتاه نیایم از یک بحث کوچک به یک دعوای بزرگ می رسیم.حال من چگونه رفتار کنم؟
مشکل دیگر من اینست که بعد از ازدواج متوجه شدم او به برادر بزرگتر خود خیلی وابسته است بطوری که اگر هر روز او را نبیند دلتنگ می شود.وقتی او را می بیند حتما باید چند بار او را در آغوش بگیرد چندین بار بوس کند.که این مسئله مرا اذیت میکند.از وقتی برادر خانوم من ازدواج کرده نسبت به زن او حسودی می کند و هر از چند گاهی با او درگیر میشود.حال من مانده ام با این قضیه چگونه برخورد کنم
سلام . راه حل این است که شما با ایشان به هیچ عنوان بحث نکنید . در عین حالی که تقاضاهای اشتباه ایشان را عمل نمی کنید ، نباید با ایشان در خصوصش بحث کنید ؛ خیلی باید حوصله داشته باشید . اولش سخت است ولی کم کم ساده می گردد . هنگامی که ایشان از مطلبی ناراحت می شوند ، صحبتهای ایشان را با حوصله گوش کنید و به ایشان بگویید که روی صحبتهایشان فکر می کنید . پس از آن که ایشان آرام شدند ، در موقعیتی مناسب نظرخودتان را در خصوص صحبتها به ایشان بگویید و اگر کاری از دستتان بر می آید برایشان انجام دهید و اگر کاری را هم نمی توانید بکنید از ایشان عذر خواهی کنید ( فکر نکنید که با عذر خواهی کردن کوچک می شوید ، بلکه این باعث بزرگتر شدن شخصیت شما میگردد) . خیلی مراقب باشید که کم حوصلگی ایشان ، شما را کم حوصله نکند ؛ همیشه با صبر و تحمل با ایشان برخورد کنید . پس از مدتی ( که ممکن است یکی دو سال طول بکشد) نتیجه اش را خواهید دید . نکته ی دیگر این که به هیچ عنوان همسرتان را با دیگری مقایسه نکنید . ایشان قسمت شما بوده اند و خدا را از این بابت شاکر باشید . کوچکترین نگاه شما به دیگری ( این که آرزو کنید که دیگری همسرتان می بود ) ، زندگی را برای شما تلخ می کند و پس از مدتی به جدایی می انجامد و مقصر در این زمینه خود شما خواهید بود . در خصوص برادر ایشان ، خود را اصلا ناراحت نکنید ؛ هیچ مشکل جنسی در این بین نمی باشد و این حالت همسرتان و نوع ابراز محبت ایشان امری طبیعی است.موفق باشید .