اگر بچّه ولدالزّنا به دست زانیه داده شود باعث فساد می شود و موجب لطمه به آبروی یک عدّه مومن آن روستا می شود امّا اگر شرع مقدّس یا قانون دولت، این بچه را به اداره بهزیستی تحویل نماید، هم فساد کم می شود و هم آبروی چندین مؤمن حفظ می شود، در این صورت وظیفه چیست؟
باید حاکم شرع در این گونه موارد تصمیم بگیرد و اگر فسادی هست جلوی آن را بگیرد.
عنوان سوال:
اگر بچّه ولدالزّنا به دست زانیه داده شود باعثفساد می شود و موجب لطمه به آبروی یک عدّه مومن آن روستا می شود امّا اگر شرع مقدّس یا قانون دولت، این بچه را به اداره بهزیستی تحویل نماید، هم فساد کم می شود و هم آبروی چندین مؤمن حفظ می شود، در این صورت وظیفه چیست؟
پاسخ:
باید حاکم شرع در این گونه موارد تصمیم بگیرد و اگر فسادی هست جلوی آن را بگیرد.
شَریعت به معنی آنچه خداوند متعال براى بندگان خود وضع و تشریع کرده است، می باشد. به شریعت، شَرع، شریعت الهی، شریعت مُنزِلِه و قانون الهی نیز گفته می شود.
وظیفه
تکلیف مستفاد از اصول عملی، هنگام شک یا جهل به حکم واقعی را وظیفه عملی گویند. این بحث در اصول فقه کاربرد دارد.
تحویل
تحویل ممکن است در معانی ذیل به کار رفته باشد: • تحویل (حدیث)، اصطلاحی حدیثی به معنای انتقال از سندی به سند دیگر• تحویل (فقه)، جابهجا کردن و از حالی به حالی برگرداندن و همچنین تسلیم مال تعهّد شده به متعهّدٌلَه• تحویل (نجوم)، اصطلاحی در نجوم به معنای انتقال نجوم در آسمان از برجی به برج دیگر
باعث
الباعِث، از نامهای خداوند است.
مومن
ایمان به معنای باور قلبی دینی، از مفاهیم کانونی ادیان الهی از جمله اسلام. محور اساسی ایمان در قرآن کریم، الله است. قرآن از همه انسانها خواسته است تا به الله ایمان آورند؛ اما در آیات بسیاری ضرورت ایمان آوردن به پیامبران و رسولان، کتابهای نازل شده از سوی خدا، فرشتگان و آخرت نیز به «ایمان به الله» افزوده شده است.
فساد
به نقصان به حسب اجزا و شرایط فساد گفته می شود.
عده
عِدّه مدت زمان معینی است که زن پس از جدایی از شوهر و یا کسی که به اشتباه با وی آمیزش کرده، باید صبر کرده و تا پایان آن مدت ازدواج نکند.
حفظ
حفظ در دو معنا استعمال شده است.از حفظ به معنای نخست به مناسبت در بابهایی نظیر جهاد، ودیعه، اطعمه و اشربه و حدود سخن گفتهاند.۱-مراقبت و نگهداری کردن از کسی یا چیزی.۲-به یاد سپردن.
شرع
شَریعت به معنی آنچه خداوند متعال براى بندگان خود وضع و تشریع کرده است، می باشد. به شریعت، شَرع، شریعت الهی، شریعت مُنزِلِه و قانون الهی نیز گفته می شود.
حاکم شرع
حاكم شرع حاكم منصوب از جانب خدا به طور مستقيم يا با واسطه است، بيشترين كاربرد عنوان حاكم شرع در كلمات فقها، فقیه جامع شرایط است. از حدود ولایت حاکم شرع در باب تجارت سخن گفتهاند.
حاکم
حاکم، اصطلاحی با معانی مختلف در فقه، حقوق و اصول فقه. این کلمه در لغت به معانی قاضی، داور، فرمانروا، اجراکننده حکم و متصدی اداره یک ایالت یا بخش از جانب حکومت است. کاربرد «حاکم» در منابع فقهی و متون حقوقی به معنای لغوی و غیراصطلاحی رایج است. با وجود این، به سبب قیود و شروطی که برای برخی مصادیق آن، به ویژه در فقه امامی، ذکر شده، به یک اصطلاح تبدیل شده است، همچنان که در اصول فقه نیز معانی اصطلاحی خاصی دارد.
شرع
شَریعت به معنی آنچه خداوند متعال براى بندگان خود وضع و تشریع کرده است، می باشد. به شریعت، شَرع، شریعت الهی، شریعت مُنزِلِه و قانون الهی نیز گفته می شود.