در هنگام اجرای حدّ شرب خمر بر مرد، در بسیاری از موارد محدود پس از چند ضربه خود را روی زمین می اندازد، یا قادر بر ایستادن نیست، و بر زمین می افتد، آیا می توان باقیمانده تازیانه ها را در حال خوابیده بودنِ وی جاری کرد، یا باید به وسیله ای وی را سر پا نگهداشت (مانند بستن وی بر ستون و مانند آن) و حد را در حال ایستاده بر او جاری کرد؟
اجرای حد در حالی که خوابیده باشد جایز نیست.
عنوان سوال:
در هنگام اجرای حدّ شرب خمر بر مرد، در بسیاری از موارد محدود پس از چند ضربه خود را روی زمین می اندازد، یا قادر بر ایستادن نیست، و بر زمین می افتد، آیا می توان باقیمانده تازیانه ها را در حال خوابیده بودنِ وی جاری کرد، یا باید به وسیله ای وی را سر پا نگهداشت (مانند بستن وی بر ستون و مانند آن) و حد را در حال ایستاده بر او جاری کرد؟
مقابل نشستن و توقف کردن را ایستادن میگویند که از آن به معنای نخست در بابهای طهارت، صلات، حج، نکاح و اطعمه و اشربه سخن رفته و احکام آن در دو محور بحث شده است:
تازیانه
تابیده چرمی یا غیر چرمی برای مجازات خطاکاران و غیر آن را تازیانه گویند. در فقه از آن در باب صوم و حدود سخن رفته است.
زمین
زمین جایی است که همه موجودات زنده روی آن زندگی می کنند.
ستون
از عنوان ستون به مناسبت در ابواب فقه سخن گفتهاند.
بستن
بستن مقابل گشودن و باز کردن است این عنوان به مناسبت در باب هاى طهارت، صلاة، حج، صید وذباحه و حدود آمده است.
جاری
آب جاری به آب روانِ جوشیده از زمین، مانند آب چشمه و قنات گفته میشود که یکی از پاککنندههای نجاسات است. از احکام این آب در باب طهارت و زکات سخن گفته شده است.
خمر
خَمْر یا شراب، نوشیدنی مُسکِر (مست کننده) است که از تخمیر مواد قندی و نشاستهای برخی میوهها به دست میآید. در قرآن بر حرمت نوشیدن آن تصریح گشته و شرابخواری از گناهانی است که حد شرعی برای آنها مقرر شده است. حرمت نوشیدن شراب از احکام ضروری دین اسلام است و کسی که شراب را حلال بداند کافر به شمار میآید. در احادیث نیز بر حرمت و اجتناب از شراب تأکید شده است و در فقه، احکامی ـ مثل فساد خرید و فروش و نجاست خمر ـ بر آن مترتب است.
پا
پا عضوی از بدن است که از بیخ ران تا سر پنجهی پا- یعنی ران، زانو، ساق و قدم- را در بر میگیرد و گاه به قسمت زیرین یعنی قدم -که از مفصل ساق (مچ پا) تا سر پنجهی انگشتان است- اطلاق میشود. از این عنوان در بابهای طهارت، صلاة، حج، جهاد، کفارات، صید و ذباحه و... سخن رفته است.