شوهرم پزشک محترم و مطّلعی بوده که بعد از چند سال زندگانی مشترک زناشویی متأسّفانه مبتلا به جنون شد. من اختلال حواس او را به دادگاه اعلام و پزشک قانونی هم مراتب را تأیید کرده است، در صورتی که حاکم شرع حجر را ثابت و او را محجورٌعلیه بداند،آیا با صرف صدور حکم حجر، عقد نکاح فسخ می شود؟ یا جهت وقوع فسخ ازدواج باز باید به محکمه مراجعه شود؟
زن می تواند صیغه فسخ را جاری کند و احتیاط آن است که آن را به اطّلاع حاکم شرع برساند.
عنوان سوال:
شوهرم پزشک محترم و مطّلعی بوده که بعد از چند سال زندگانی مشترک زناشویی متأسّفانه مبتلا به جنون شد. من اختلال حواس او را به دادگاه اعلام و پزشک قانونی هم مراتب را تأیید کرده است، در صورتی که حاکم شرعحجر را ثابت و او را محجورٌعلیه بداند،آیا با صرف صدور حکم حجر، عقد نکاحفسخ می شود؟ یا جهت وقوع فسخازدواج باز باید به محکمه مراجعه شود؟
پاسخ:
زن می تواند صیغهفسخ را جاری کند و احتیاط آن است که آن را به اطّلاع حاکم شرع برساند.
حاكم شرع حاكم منصوب از جانب خدا به طور مستقيم يا با واسطه است، بيشترين كاربرد عنوان حاكم شرع در كلمات فقها، فقیه جامع شرایط است. از حدود ولایت حاکم شرع در باب تجارت سخن گفتهاند.
عقد نکاح
نکاح در لغت بنابر مشهور به معنی وطی است. پس استعمال آن در عقد و تزویج مجاز خواهد بود.
زناشویی
میتوانید با اصلاح نحوهٔ ارجاع به منابع بر طبق شیوهنامهٔ ارجاع به منابع، به ویکیشیعه کمک کنید.
ازدواج
میتوانید با اصلاح نحوهٔ ارجاع به منابع بر طبق شیوهنامهٔ ارجاع به منابع، به ویکیشیعه کمک کنید.
دادگاه
دادگاه یا همان مجلس قضا و مجلس حکم محل رسیدگى به دعاوى است و از احکام آن در باب قضاء سخن گفتهاند.
مراجعه
مراجعه، نقل پرسش و پاسخ صورت گرفته بین گوینده و شخص دیگر، به صورت موجز و جذاب را میگویند.
تایید
تأیید به معنای تقویت و پشتیبانى كردن است. ازعنوان تأیید، در باب امر به معروف و نهی از منکر سخن گفته شده است.
ثابت
ثابِت، اصطلاحی است در کلام معتزله که بحثهای مختلفی را در فلسفه و کلام به همراه داشته، و در شکلگیری نظریات عرفانی مؤثر بوده است.
جنون
جنوندر فقه به معنای دیوانگی بهکار میرود.
نکاح
میتوانید با اصلاح نحوهٔ ارجاع به منابع بر طبق شیوهنامهٔ ارجاع به منابع، به ویکیشیعه کمک کنید.
حاکم
حاکم، اصطلاحی با معانی مختلف در فقه، حقوق و اصول فقه. این کلمه در لغت به معانی قاضی، داور، فرمانروا، اجراکننده حکم و متصدی اداره یک ایالت یا بخش از جانب حکومت است. کاربرد «حاکم» در منابع فقهی و متون حقوقی به معنای لغوی و غیراصطلاحی رایج است. با وجود این، به سبب قیود و شروطی که برای برخی مصادیق آن، به ویژه در فقه امامی، ذکر شده، به یک اصطلاح تبدیل شده است، همچنان که در اصول فقه نیز معانی اصطلاحی خاصی دارد.
حواس
حواس، از مفاهیم و اصطلاحات علمالنفس است.
عقد
پيمان، عهد. صيغه ايجاب و قبول در معاملات (خصوصاً در ازدواج)
عقد بيع: قرارداد خريد و فروش
عقد دائم: قرارداد ازدواج دائم، پيمان ازدواج دائم
عقد غير دائم: قرارداد ازدواج موقت، پيمان ازدواج موقت
فسخ
فسخ در لغت به معنای نقض، زایل گردانیدن، تباه كردن و شكستن آمده است.فسخ كه به آن انحلال ارادی قرار داد نیز گفته میشود، در اصطلاح حقوقی عبارت است از پایان دادن حقوقی به قرار داد به وسیله یكی از دو طرف قرارداد یا شخص ثالث.فسخ یا انحلال ارادی قرارداد از حیث جایگاه حقوقی یكی از مباحث اسباب سقوط تعهدات و قراردادها میباشد.بحث فسخ قرارداد، اختصاص به عقود لازم دارد، چرا كه در عقود جائز هر کدام از طرفین میتواند هر زمان كه اراده کند، عقد را بر هم زند. بحثی که در عقود لازم مطرح است آن است كه آیا مدعی فسخ عقد، حق فسخ دارد یا اینكه باید به عقد ملتزم بماند؟
حجر
واژه حجر ممکن است اشاره به معانی ذیل باشد: قرآن• سوره حجر، پانزدهمین سوره قرآن کریم در ترتیب مصحف• آیه حجر، آیه ۷۵ سوره نحل فقه• حجر (فقه)، از مباحث مهمِ فقه و حقوق درباره اسباب ممنوع شدن اشخاص از تصرفات مالی• استقبال حجر، یکی از مستحبات مسجدالحرام کاربردهای دیگر• حجر بن جندب، بنا به قولی از شهدای کربلا• حجر بن حر، بنا به قولی از شهدای کربلا• حجر بن عدی کندی، معروف به حجرالخیر، صحابی پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) و از یاران خاص حضرت علی (علیهالسلام) و از بزرگان و فضلای کوفه
سال
سال به سال قمری و شمسی تقسیم میشود و سال شرعی که احکام مرتبط با زمان بر اساس آن تنظیم شده، سال قمری است که دوازده ماه میباشد. از عنوان سال در بابهاى طهارت، صلات، زکات، خمس، حجر، وصیت، نکاح و طلاق سخن گفتهاند.
شرع
شَریعت به معنی آنچه خداوند متعال براى بندگان خود وضع و تشریع کرده است، می باشد. به شریعت، شَرع، شریعت الهی، شریعت مُنزِلِه و قانون الهی نیز گفته می شود.
صرف
واژه صرف ممکن است در معانی ذیل به کار رفته باشد: • علم صرف، یکی از شاخههای ادبیات عرب• صرف (فقه)، بیع طلا به طلا و نقره به نقره یا بیع یکی از آنها به دیگری
حاکم شرع
حاكم شرع حاكم منصوب از جانب خدا به طور مستقيم يا با واسطه است، بيشترين كاربرد عنوان حاكم شرع در كلمات فقها، فقیه جامع شرایط است. از حدود ولایت حاکم شرع در باب تجارت سخن گفتهاند.
صیغه
ازدواج موقّت یا مُتعَه یا نکاح مُنْقَطِع که در ایران به نام صیغه معروف است نوعی ازدواج است که زن با قرائت صیغهای، خود را برای مدتی معلوم و با مهریه تعیین شده به ازدواج مرد در میآورد. آیه۲۴ سوره نساء درباره ازدواج موقت نازل شده است. مسلمانان در مشروع بودن متعه در عصر پیامبر(ص) اتفاق نظر دارند؛ ولی در اینکه این حکم شرعی بعد از پیامبر نیز باقی است یا نه، اختلاف نظر دارند.
جاری
آب جاری به آب روانِ جوشیده از زمین، مانند آب چشمه و قنات گفته میشود که یکی از پاککنندههای نجاسات است. از احکام این آب در باب طهارت و زکات سخن گفته شده است.
حاکم
حاکم، اصطلاحی با معانی مختلف در فقه، حقوق و اصول فقه. این کلمه در لغت به معانی قاضی، داور، فرمانروا، اجراکننده حکم و متصدی اداره یک ایالت یا بخش از جانب حکومت است. کاربرد «حاکم» در منابع فقهی و متون حقوقی به معنای لغوی و غیراصطلاحی رایج است. با وجود این، به سبب قیود و شروطی که برای برخی مصادیق آن، به ویژه در فقه امامی، ذکر شده، به یک اصطلاح تبدیل شده است، همچنان که در اصول فقه نیز معانی اصطلاحی خاصی دارد.
فسخ
فسخ در لغت به معنای نقض، زایل گردانیدن، تباه كردن و شكستن آمده است.فسخ كه به آن انحلال ارادی قرار داد نیز گفته میشود، در اصطلاح حقوقی عبارت است از پایان دادن حقوقی به قرار داد به وسیله یكی از دو طرف قرارداد یا شخص ثالث.فسخ یا انحلال ارادی قرارداد از حیث جایگاه حقوقی یكی از مباحث اسباب سقوط تعهدات و قراردادها میباشد.بحث فسخ قرارداد، اختصاص به عقود لازم دارد، چرا كه در عقود جائز هر کدام از طرفین میتواند هر زمان كه اراده کند، عقد را بر هم زند. بحثی که در عقود لازم مطرح است آن است كه آیا مدعی فسخ عقد، حق فسخ دارد یا اینكه باید به عقد ملتزم بماند؟
شرع
شَریعت به معنی آنچه خداوند متعال براى بندگان خود وضع و تشریع کرده است، می باشد. به شریعت، شَرع، شریعت الهی، شریعت مُنزِلِه و قانون الهی نیز گفته می شود.