من یک زن محجبه هستم که از ایران برای کسب علم و تکنولوژی جدید و امکان انتقال آن به کشور خود به همراه همسرم به یک کشور غیر مسلمان و دارای تکنولوژی پیشرفته مهاجرت کرده ام. در حال حاضر با این مشکل مواجه می باشم که بدلیل حفظ حجاب و ظاهر مسلمانم مورد اعتماد قرار نگرفته و نمی توانم در موقعیتهای عالی قرار بگیرم. در حالیکه اگر روسری نداشته باشم مثل سایر مردم بوده و می توانم موقعیت های بالا حتی در دانشگاه به دست آورم. آیا ما زنان مسلمان باید از جامعه کناره گیری کرده و یا محدود به شغلهای بسیار سطح پایین جامعه باشیم؟ آیا این اجازه را دارم که تنها با برداشتن روسری خود و تقیه نمودن، امکان بدست آوردن موقعیتهای برتر و دسترسی به علوم و فنونی که در ایران به آنان نیاز داریم را بدست آورم؟
خوب است در این گونه موارد از کلاه گیس آن هم به مقدار ضرورت استفاده کنید.
عنوان سوال:
من یک زن محجبه هستم که از ایران برای کسب علم و تکنولوژی جدید و امکانانتقال آن به کشور خود به همراه همسرم به یک کشور غیر مسلمان و دارای تکنولوژی پیشرفته مهاجرت کرده ام. در حال حاضر با این مشکل مواجه می باشم که بدلیل حفظحجاب و ظاهر مسلمانم مورد اعتماد قرار نگرفته و نمی توانم در موقعیتهای عالی قرار بگیرم. در حالیکه اگر روسری نداشته باشم مثل سایر مردم بوده و می توانم موقعیت های بالا حتی در دانشگاه به دست آورم. آیا ما زنانمسلمان باید از جامعه کناره گیری کرده و یا محدود به شغلهای بسیار سطح پایین جامعه باشیم؟ آیا این اجازه را دارم که تنها با برداشتن روسری خود و تقیه نمودن، امکان بدست آوردن موقعیتهای برتر و دسترسی به علوم و فنونی که در ایران به آنان نیاز داریم را بدست آورم؟
پاسخ:
خوب است در این گونه موارد از کلاه گیس آن هم به مقدار ضرورت استفاده کنید.
یکی از گرایشهای فطری انسان حقیقت جویی است و یکی از توانائیهای انسان قدرت شناخت واقعیات است.
مسلمان
توحید معاد نبوت عدل (شیعه) • 
مهاجرت
هجرت ممکن است به یکی از عناوین زیر اشاره داشته باشد:
اعتماد
اِسْناد، اصطلاحی در علوم حدیث و آن رسانیدن سخن است به گوینده آن با واسطه شماری از راویان، و بر زنجیره تشکیل شده از راویان تا پیامبر (ص) یا دیگر بزرگان دین «سلسله اِسناد» اطلاق میگردد.
انتقال
انتقال،از مطهرات است و همچنین گردیدن از حالتی به حالتی دیگر یا از حکمی به حکمی دیگر و یا جابهجا شدن ملک یا حقی از شخصی به دیگری را انتقال میگویند که از انتقال به معنای نخست در باب طهارت سخن رفته و به مفهوم دوم به مناسبت در بابهای طهارت، صلات، حجر، ضمان، طلاق، ظهار و ارث سخن گفتهاند.
روسری
پارچهای که زنان برای پوشش سر از آن استفاده میکنند را روسری گویند.
اجازه
اجازه به معنی اظهار رضایت و صدور جواز انجام عمل یا روی دادن حالتی می باشد. جایگاه اصلی عنوان یاد شده در باب تجارت بحث بیع فضولی است، لیکن به تناسب در دیگر بابهای عقود و ایقاعات نیز از آن سخن رفته است.
امکان
امکان ، در یکی از کاربردهایش از مواد ثلاث، قسیم وجوب و امتناع ذاتی و به معنای سلب ضرورت وجود و عدم از ماهیت من حیث هی میباشد.
ایران
نام حکومت
جامعه
جامعه، عنوان برخی از زیارتنامههای مأثور است. این زیارتنامهها را به این سبب «جامعه» مینامند که مخصوص امام خاصی نیستند، بلکه به گونهای انشا و تعلیم شدهاند که با خواندن آنها میتوان هر یک از ائمه(ع) را از دور یا نزدیک زیارت کرد.[۱]
حجاب
حجاب اصطلاحی دینی به معنای پوشاندن برخی از نقاط بدن زنان در شریعت اسلامی. حجاب در ادیان و اقوام پیش از اسلام وجود داشته و آیاتی در قرآن و احادیثی از ائمه(ع)، از وجوب و اهمیت آن سخن گفتهاند.
تقیه
تَقیه ابراز عقیده یا انجام دادن کاری بر خلاف نظر قلبی خود به دلایلی خاص است. ادله قرآنی، روایی و عقلی بر جواز تقیه دلالت دارند.
زنان
فاطمه بنت اسد
ظاهر
ظاهر، مقابل باطن؛ بخش آشکار یا بیرونی از هر چیز یا هر شخص؛ از الفاظ فتوا آنچه بر حسب لغت از لفظ فهمیده میشود؛ و همچنین در مقابل نصّ است.
کشور
آبادی و شهر که محل سکنی و زندگی انسانها میباشد را بلد و بلدة گویند. از این عنوان در بیشتر ابواب فقهی همچون طهارت، صلات، زکات، خمس، صوم، حج، جهاد، تجارت، ضمان، وکالت، نکاح، اطعمه و اشربه، غصب و قضاء به مناسبت سخن رفته است.
نیاز
حاجت در نیاز و احتیاج استعمال شده است.از اين عنوان در بسياری ابواب فقهی از قبيل طهارت، صلات، حج، امر به معروف و نهی از منکر، تجارت، دین و نکاح سخن رفته است.
علوم
منظور از علوم در این نوشته، دانشهای بشری است که همواره مورد توجه اکید دین اسلام نیز بوده است.
علم
علم دارای ارزش ذاتی میباشد و در دین مبین اسلام به علم ارزش و بهای بالایی داده شده است.
سطح
مرز بیرونى یا برجستهترین مرز هر جسم را سطح گویند. از آن در بابهاى طهارت و صلات سخن گفتهاند.
حفظ
حفظ در دو معنا استعمال شده است.از حفظ به معنای نخست به مناسبت در بابهایی نظیر جهاد، ودیعه، اطعمه و اشربه و حدود سخن گفتهاند.۱-مراقبت و نگهداری کردن از کسی یا چیزی.۲-به یاد سپردن.