نوعی از تسهیلات در نظام بانکی کشور ما وجود دارد تحت عنوان وام جعاله که در ادامه روش فعالیت آنرا ذکر می نمایم؛ حال سوال این است که آیا این وام با این کیفیت و تحت این عنوان،شرعا صحیح است؟ عقد جعاله در نظام بانکی کشور ما نام یک نوع از تسهیلات بانکی " وام جعاله " است که به موجب آن جاعل یا کارفرما در مقابل انجام عمل معین (طبق قرارداد) ملزم به ادای مبلغ یا اجرت معلوم ومشخص می شود. نحوه اجرای عقد جعاله در بانک: نحوه اجرای عقد جعاله در مواردی که بانک عامل باشد به این صورت است که بانک ضمن انعقاقرارداد با متقاضی، انجام کار مشخصی را قبول می کند. سپس با توجه به شرایط خاص موضوع قرارداد، بانک برحسب مورد تمام یا قسمتی از عملیات اجرایی کار پذیرفته شده را طبق قرارداددوم به دیگری (شخص حقیقی یا حقوقی) واگذار و به این ترتیب ایفای تعهد می نماید.این عقد معمولا در بخش های صنعت و معدن، کشاورزی، مسکن و ساختمان، بازرگانی و خدمات مورد استفاده قرار می گیرد. جعاله ای که هم اکنون در نظام بانکی ما معمولا رایج است، جعاله تعمیر مسکن است که طبق آن فردی که می خواهد منزلش را تعمیر کند به بانک مراجعه می کن تا بانک در مقابل مبلغی که او آن را به صورت اقساطی در آینده به بانک پرداخت می کند، منزل اورا تعمیر کند. منتها بانک مستقیم این کار را انجام نمی دهد بلکه مبلغ را به خود فرد می دهد تافرد به وکالت از بانک منزل خود را تعمیر کند و در آینده هزینه های مصرفی آن را به صورت اقساطی به بانک بپردازد.
در صورتی که به شرایط قرارداد عمل شود اشکالی ندارد و صحیح است.
عنوان سوال:
نوعی از تسهیلات در نظام بانکی کشور ما وجود دارد تحت عنوان وامجعاله که در ادامهروش فعالیت آنرا ذکر می نمایم؛ حال سوال این است که آیا این وام با این کیفیت و تحت این عنوان،شرعا صحیح است؟ عقدجعاله در نظام بانکی کشور ما نام یک نوع از تسهیلات بانکی " وامجعاله " است که به موجب آن جاعل یا کارفرما در مقابل انجام عمل معین (طبق قرارداد) ملزم به ادای مبلغ یا اجرت معلوم ومشخص می شود. نحوه اجرای عقدجعاله در بانک: نحوه اجرای عقدجعاله در مواردی که بانکعامل باشد به این صورت است که بانک ضمن انعقاقرارداد با متقاضی، انجام کار مشخصی را قبول می کند. سپس با توجه به شرایطخاص موضوع قرارداد، بانک برحسب مورد تمام یا قسمتی از عملیات اجرایی کار پذیرفته شده را طبق قرارداددوم به دیگری (شخص حقیقی یا حقوقی) واگذار و به این ترتیب ایفای تعهد می نماید.این عقد معمولا در بخش های صنعت و معدن، کشاورزی، مسکن و ساختمان، بازرگانی و خدمات مورد استفاده قرار می گیرد. جعاله ای که هم اکنون در نظام بانکی ما معمولا رایج است، جعالهتعمیر مسکن است که طبق آن فردی که می خواهد منزلش را تعمیر کند به بانکمراجعه می کن تا بانک در مقابل مبلغی که او آن را به صورت اقساطی در آینده به بانک پرداخت می کند، منزل اورا تعمیر کند. منتها بانک مستقیم این کار را انجام نمی دهد بلکه مبلغ را به خود فرد می دهد تافرد به وکالت از بانکمنزل خود را تعمیر کند و در آینده هزینه های مصرفی آن را به صورت اقساطی به بانک بپردازد.
پاسخ:
در صورتی که به شرایط قرارداد عمل شود اشکالی ندارد و صحیح است.
ساختمان به معنی بنا یا عمارت ساخته شده بر روی زمین می باشد.از این عنوان به مناسبت در بابهاى طهارت، تجارت، صلح، شفعه و ارث سخن گفتهاند.
مراجعه
مراجعه، نقل پرسش و پاسخ صورت گرفته بین گوینده و شخص دیگر، به صورت موجز و جذاب را میگویند.
اقساطی
قسط بندی کردن بدهی را و همچنین توزیع را تَقسیط گویند. مراد از تقسیط به معنای نخست، آن است که بدهی در محدوده زمانی تعیین شده به اقساط برابر یا نابرابر قسط بندی شود. از آن در بابهای تجارت، اجاره، مکاتبه و دیات سخن رفته است. از تقسیط به معنای دوم در بسیاری از ابواب نظیر صوم، تجارت، رهن، اجاره، وصیّت، نکاح، غصب و دیات سخن رفته است.
ترتیب
ترتیب به معنای قرار دادن چیزهایی که بین آنها نسبت تقدیم و تأخیر وجود دارد در جای خود است. در فقه اسلامی، رعایت ترتیب در اجزای اعمالی مثل وضو، غسل، نماز و حج واجب است. درباره ترتیب در کتابهای فقهی در بابهای طهارت، نماز، حج، کفّارات، ارث و دیات سخن رفته است.
ادامه
تقلید، اصطلاحی فقهی در اسلام به معنای پیروی شخص مکلَّف از مجتهد در احکام عملی دین است. تقلید در اصول دین جایز نیست و باید خود شخص با تحقیق و بررسی، به اصول دین ایمان آورد؛ ولی در احکام یا باید خودِ شخص مجتهد باشد، یا به احتیاط عمل کند و یا از شخص متخصص در فقه که به او مجتهد جامع الشرایط یا مرجع تقلید میگویند، تقلید نماید. به کسی که از مجتهد تقلید میکند، «مُقَلِّد» میگویند.
تعمیر
تعمیر یعنی اصلاح و مرمت زمین، ساختمان و غیر آن . از آن به مناسبت در بابهاى مختلفى نظیر صلات، زکات، جهاد، وقف و صلح سخن رفته است.
شرایط
شرط امری محتمل الوقوع در آینده که طرفین حدوث اثر حقوقی را متوقف بر حدوث آن امر محتمل الوقوع مینمایند. شرط در علم اصول به معنای هر امری که وجود آن برای تحقق امر دیگری لازم است و در اصطلاح حقوق و فقه به معنی مطلق تعهد است اعم از اینکه در ضمن عقد باشد یا مستقل از عقد. به طور کلی در تعریف شرط به معنای حقوقی و نه معنای منطقی و اصولی در فقه چنین آمده است " الشرط امر زاید علی الثمن و المثمن علی وجه التزام دون التعلیق.... " [۱]
جعاله
التزام به پرداخت عوضی معلوم در ازای انجام دادن کاری را جُعاله میگویند.جعاله، عنوان بابی مستقل در فقه است که از احکام آن در این باب به تفصیل سخن گفتهاند.
وکالت
وکالت در لغت به معنای واگذار کردن، اعتماد و تکیه کردن به دیگری است. [۱]و در اصطلاح فقهی عقدی است که به موجب آن کسی دیگری را برای انجام کاری جانشین خود قرار میدهد. [۲]معنای لغوی وکالت اعمّ است. زیرا در معنای لغوی واگذارکردن هر کاری به دیگری است. ولی معنای اصطلاحی اخصّ است. زیرا هر کاری را نمیتوان به دیگری واگذار کرد. مثلاً انسان زنده نمیتواند نماز واجبش را به دیگری واگذار کند تا او بخواند بنابراین بین معنای لغوی و اصطلاحی وکالت، عموم و خصوص من وجه است.
معدن
هر آنچه از زمين استخراج میشود و بخاطر ويژگی خاصی كه دارد از آن استفاده میشود.
رایج
رایج به معنای معمول ومتداول است که در ابواب مختلف فقه کاربرد دارد.
منزل
به محل سکونت خانه میگویند و از احکام مرتبط با عنوان خانه در بابهاى طهارت، صلات، زکات، خمس، حج، جهاد، تجارت، دین، صلح، اجاره، نکاح، اطعمه و اشربه و دیات سخن گفتهاند.
صنعت
صنعت عبارت است از حرفه و فن ، مانند بافندگی ، خیاطی ، بنایی ، رنگرزی و نجاری .
عامل
عامل در چند معنی آمده است.
قبول
قبول این است که مشتری بگوید: «قبلت» یا «اشتریت» یا «ابتعت» و نظیر آنها، [۱] [۲]که مقابل ایجاب است.
کشور
آبادی و شهر که محل سکنی و زندگی انسانها میباشد را بلد و بلدة گویند. از این عنوان در بیشتر ابواب فقهی همچون طهارت، صلات، زکات، خمس، صوم، حج، جهاد، تجارت، ضمان، وکالت، نکاح، اطعمه و اشربه، غصب و قضاء به مناسبت سخن رفته است.
تعهد
تَعَهُّد، اصطلاحی در فقه و حقوق اسلامی که ناظر به رابطهای حقوقی است و براساس آن شخص ملتزم به انتقال و تسلیم مال یا انجام دادن یا ندادن کاری میشود، در این حال اسباب ایجاد چنین رابطهای میتواند عقد ، ایقاع و یا الزامی قهری باشد.
جاعل
جاعل به معنی آفریننده یا اعتبار کننده چیزی بنفسه یا برای چیز دیگر است.
اجرت
عوضی که مستأجر در قبال استفاده از منفعت مال يا کار، به موجر يا اجیر میپردازد، اجرت ناميده میشود. از آن در باب اجاره سخن رفته است.
بانک
بانک همان نهاد عهدهدار عملیات پولى، مالی و اعتباری است و بانکدارى عبارت است از ارائۀ خدمات و عملیات بانکى در زمینههاى پولى، مالی و اعتباری. موضوع بانک و بانکدارى پیش از زمان معاصر در دورۀ اسلامى سابقهاى ندارد و فقهاى معاصر مسائل مربوط به آن را تحت عنوان مسائل مستحدثه طرح کردهاند. بانکها در یک تقسیمبندى کلّى به اسلامى و غیر اسلامى و هرکدام به خصوصى (شخصى)، دولتى و مشترک تقسیم مىگردند.
وام
چنانچه بانک اسلامى باشد، وام گرفتن و قرض دادن به شرط سود حرام است (ربا). اما اگر بانک غیر اسلامى باشد قرض دادن به شرط سود بنابر نظر مشهور جايز است بدين معنا كه اموال كافران حربی به عنوان غنیمت به مسلمانان تعلّق دارد؛ ازاينرو در صورتى كه به دست مسلمانى بيفتد مىتواند آن را به عنوان غنیمت تملّک كند. ولی قرض گرفتن به شرط سود از این بانک ها حرام است چرا که دیگر عنوان غنیمت بر مقدار زائد (سود) صدق نمیکند؛ در غیر از این موارد وام گرفتن از بانک ها- هر نوع بانكى- و نيز قرض دادن به آن، جایز و مشروع است.
روش
سیره به سیرت و روش عملى گفته می شود.
خاص
لفظ یا حکمِ دارای شمول کمتر در مقایسه با لفظ یا حکم دیگر را خاص میگویند.
عقد
پيمان، عهد. صيغه ايجاب و قبول در معاملات (خصوصاً در ازدواج)
عقد بيع: قرارداد خريد و فروش
عقد دائم: قرارداد ازدواج دائم، پيمان ازدواج دائم
عقد غير دائم: قرارداد ازدواج موقت، پيمان ازدواج موقت
شرایط
شرط امری محتمل الوقوع در آینده که طرفین حدوث اثر حقوقی را متوقف بر حدوث آن امر محتمل الوقوع مینمایند. شرط در علم اصول به معنای هر امری که وجود آن برای تحقق امر دیگری لازم است و در اصطلاح حقوق و فقه به معنی مطلق تعهد است اعم از اینکه در ضمن عقد باشد یا مستقل از عقد. به طور کلی در تعریف شرط به معنای حقوقی و نه معنای منطقی و اصولی در فقه چنین آمده است " الشرط امر زاید علی الثمن و المثمن علی وجه التزام دون التعلیق.... " [۱]