شخصی در زمان حیات خویش، تمام اموال خود را با شرایط زیر به همسرش صلح نموده است. الف) تا زمانی که زنده است اختیار منافع آن، حتّی خیار فسخ، با شخص صلح کننده باشد. ب) بعد از فوت صلح کننده، کسی که با او صلح کرده (همسرش) هزینه تجهیز و انجام وصایای او را بپردازد. ج) کسی که با او صلح کرده (همسرش) حقّ واگذاری املاک مورد مصالحه را به غیر در زمان حیات خود ندارد. د) بعد از وفات کسی که با او صلح کرده (همسرش) نصف آن چیزی که به واسطه صلح مالک شده بین ورثه صلح کننده تقسیم شود و نصف دیگر با اذن ورثه در کار های نیک و خیرات مصرف شود. با توجّه به اجمالی که گذشت; آیا این صلح با شرایط مذکور صحیح است؟
اینگونه صلح با شرایط مذکور خالی از اشکال نیست.
عنوان سوال:
شخصی در زمان حیات خویش، تمام اموال خود را با شرایط زیر به همسرش صلح نموده است. الف) تا زمانی که زنده است اختیار منافع آن، حتّی خیار فسخ، با شخص صلح کننده باشد. ب) بعد از فوتصلح کننده، کسی که با او صلح کرده (همسرش) هزینه تجهیز و انجام وصایای او را بپردازد. ج) کسی که با او صلح کرده (همسرش) حقّ واگذاری املاک مورد مصالحه را به غیر در زمان حیات خود ندارد. د) بعد از وفات کسی که با او صلح کرده (همسرش) نصف آن چیزی که به واسطهصلحمالک شده بین ورثه صلح کننده تقسیم شود و نصف دیگر با اذن ورثه در کار های نیک و خیرات مصرف شود. با توجّه به اجمالی که گذشت; آیا این صلح با شرایط مذکور صحیح است؟
اختیار در چند معنا به کار رفته است:۱. مقابل جبر، ۲. در برابر اکراه، ۳. مقابل ضرورت و اضطرار، ۴. برگزیدن یکی یا بیشتر، از چند چیز. از اختیار به معنای چهارم در باب نکاح سخن رفته است.
مصالحه
صلح یکی از اقسام عقود میباشد.
واسطه
وسیله و علّت ثبوت چیزی برای چیز دیگر را واسطه گویند.
شرایط
شرط امری محتمل الوقوع در آینده که طرفین حدوث اثر حقوقی را متوقف بر حدوث آن امر محتمل الوقوع مینمایند. شرط در علم اصول به معنای هر امری که وجود آن برای تحقق امر دیگری لازم است و در اصطلاح حقوق و فقه به معنی مطلق تعهد است اعم از اینکه در ضمن عقد باشد یا مستقل از عقد. به طور کلی در تعریف شرط به معنای حقوقی و نه معنای منطقی و اصولی در فقه چنین آمده است " الشرط امر زاید علی الثمن و المثمن علی وجه التزام دون التعلیق.... " [۱]
اموال
اَمْوال، اصطلاحی در فقه اسلامی که به مباحثی درباره جمع و خرج داراییهای عمومی میپردازد.
تجهیز
فراهم آوردن ساز و برگ چيزي را تَجهيز ميگويند.
تقسیم
تقسیم (بلاغت)، استیفای اقسام موجود برای یک شیء و بیان وضع آنها است.
حیات
حیات مقابل ممات است. از آن به مناسبت در بسیاری از ابواب فقه نظیر طهارت، حج، وصیت، نکاح، استیلاد، اطعمه و اشربه، ارث و دیات سخن رفته است.
خیار
خیار از الفاظی است که در بیع کاربرد زیادی دارد. از این عنوان در باب تجارت سخن رفته است.
زنده
حیات مقابل ممات است. از آن به مناسبت در بسیاری از ابواب فقه نظیر طهارت، حج، وصیت، نکاح، استیلاد، اطعمه و اشربه، ارث و دیات سخن رفته است.
وفات
مرگ یعنی انتقال از دنیا به آخرت. مرگاز قوانین فراگیر جهان هستی است که همه موجودات طعم آن را خواهند چشید. [۱] [۲]
گذشت
کلید واژگان: مدارا، عفو، خشم، قرآن، حدیث.
مالک
مالکیت، یکی از عناصری است که در تعیین نوع نظام اقتصادی نقش بسزایی دارد.
اذن
اجازه
فسخ
فسخ در لغت به معنای نقض، زایل گردانیدن، تباه كردن و شكستن آمده است.فسخ كه به آن انحلال ارادی قرار داد نیز گفته میشود، در اصطلاح حقوقی عبارت است از پایان دادن حقوقی به قرار داد به وسیله یكی از دو طرف قرارداد یا شخص ثالث.فسخ یا انحلال ارادی قرارداد از حیث جایگاه حقوقی یكی از مباحث اسباب سقوط تعهدات و قراردادها میباشد.بحث فسخ قرارداد، اختصاص به عقود لازم دارد، چرا كه در عقود جائز هر کدام از طرفین میتواند هر زمان كه اراده کند، عقد را بر هم زند. بحثی که در عقود لازم مطرح است آن است كه آیا مدعی فسخ عقد، حق فسخ دارد یا اینكه باید به عقد ملتزم بماند؟
فوت
فوت در دو معنای مردن ( مرگ ) و سپری شدن وقت عبادت دارای وقت، همچون نماز و روزه (قضاء شدن) به کار میرود؛ واژه فوت کردن یعنی دمیدن.
الف
اَلِف (آ، ا)، نخستین حرف از حروف الفبای زبان فارسی .
صلح
صُلح امام حسن(ع)، قرارداد صلحی میان حسن بن علی بن ابی طالب(ع) دومین امام شیعیان و معاویه فرزند ابوسفیان، که در سال ۴۱ قمری بسته شد. این توافقنامه بعد از جنگی صورت گرفت که بر اثر زیادهخواهی معاویه و خودداری او از بیعت با امام حسن(ع) به عنوان خلیفه مسلمانان روی داد. گفتهاند که خیانت برخی سرداران سپاه امام حسن(ع)، حفظ مصلحت مسلمانان، حفظ جان شیعیان و خطر خوارج از دلایل تن دادن امام حسن(ع) به این صلح بوده است. بنابر این صلحنامه، حکومت از امام حسن(ع) به معاویه واگذار میگشت. صلح چند شرط داشت که از مهمترین آنها منع معاویه از تعیین جانشین پس از خود، خودداری از توطئه علیه امام حسن(ع) و حفظ جان مسلمانان بود. با این حال، معاویه به هیچیک از شرطها عمل نکرد.
شرایط
شرط امری محتمل الوقوع در آینده که طرفین حدوث اثر حقوقی را متوقف بر حدوث آن امر محتمل الوقوع مینمایند. شرط در علم اصول به معنای هر امری که وجود آن برای تحقق امر دیگری لازم است و در اصطلاح حقوق و فقه به معنی مطلق تعهد است اعم از اینکه در ضمن عقد باشد یا مستقل از عقد. به طور کلی در تعریف شرط به معنای حقوقی و نه معنای منطقی و اصولی در فقه چنین آمده است " الشرط امر زاید علی الثمن و المثمن علی وجه التزام دون التعلیق.... " [۱]
صلح
صُلح امام حسن(ع)، قرارداد صلحی میان حسن بن علی بن ابی طالب(ع) دومین امام شیعیان و معاویه فرزند ابوسفیان، که در سال ۴۱ قمری بسته شد. این توافقنامه بعد از جنگی صورت گرفت که بر اثر زیادهخواهی معاویه و خودداری او از بیعت با امام حسن(ع) به عنوان خلیفه مسلمانان روی داد. گفتهاند که خیانت برخی سرداران سپاه امام حسن(ع)، حفظ مصلحت مسلمانان، حفظ جان شیعیان و خطر خوارج از دلایل تن دادن امام حسن(ع) به این صلح بوده است. بنابر این صلحنامه، حکومت از امام حسن(ع) به معاویه واگذار میگشت. صلح چند شرط داشت که از مهمترین آنها منع معاویه از تعیین جانشین پس از خود، خودداری از توطئه علیه امام حسن(ع) و حفظ جان مسلمانان بود. با این حال، معاویه به هیچیک از شرطها عمل نکرد.