اینجانب یک قطعه زمین جهت احداث بیمارستان، یا درمانگاه مورد نیاز در شهر را واگذار نموده‌ام. با عنایت به گزارش موثّق متخصّصین امر، این پلاک با ابعادی که... - استفتاء آیت الله مکارم شیرازی

بیمارستان

بیمارستان _ که در زبان عربی به آن مستشفی میگویند _ محلّ نگهداری و درمان بیماران است و از آن به مناسبت در باب زکات یاد شده است.

اختیار

اختیار در چند معنا به کار رفته است:۱. مقابل جبر، ۲. در برابر اکراه، ۳. مقابل ضرورت و اضطرار، ۴. برگزیدن یکی یا بیشتر، از چند چیز. از اختیار به معنای چهارم در باب نکاح سخن رفته است.

سوختگی

سوختگی حالتی است که در اثر حرارت شدید در بدن ایجاد می‌شود.

شرایط

شرط امری محتمل الوقوع در آینده که طرفین حدوث اثر حقوقی را متوقف بر حدوث آن امر محتمل الوقوع می‌نمایند. شرط در علم اصول به معنای هر امری که وجود آن برای تحقق امر دیگری لازم است و در اصطلاح حقوق و فقه به معنی مطلق تعهد است اعم از اینکه در ضمن عقد باشد یا مستقل از عقد. به طور کلی در تعریف شرط به معنای حقوقی و نه معنای منطقی و اصولی در فقه چنین آمده است " الشرط امر زاید علی الثمن و المثمن علی وجه التزام دون التعلیق.... " [۱]

مناسب

مناسب، وصف ملازم حکم در قیاس و متناسب با آن می باشد.

اقدام

اِقْدام‌، قاعده‌ای در فقه‌ امامیه‌ که‌ در ابواب‌ گوناگون‌ معاملات‌ جاری است‌ و بر پایه آن‌، اقدام‌ به‌ معامله فاسد، موجب‌ ضمان‌ می‌گردد.

خرید

«معاملات» عبارت از احکام شرعی متعلق به امور دنیاست به اعتبار بقای شخص؛ مانند بیع، رهن، اجاره، نکاح و جز آن‌ها... و بالجمله آنچه مقصود اهم از آن دنیا باشد، معامله است. [۱]

زمین

زمین جایی است که همه موجودات زنده روی آن زندگی می کنند.

نیاز

حاجت‌ در نیاز و احتیاج استعمال شده است.از اين عنوان در بسياری ابواب فقهی از قبيل طهارت، صلات، حج، امر به معروف و نهی از منکر، تجارت، دین و نکاح سخن رفته است.

فروش

«معاملات» عبارت از احکام شرعی متعلق به امور دنیاست به اعتبار بقای شخص؛ مانند بیع، رهن، اجاره، نکاح و جز آن‌ها... و بالجمله آنچه مقصود اهم از آن دنیا باشد، معامله است. [۱]

قطعه

قِطعه مجموعهٔ ابیاتی را گویند که بر یک وزن و قافیه باشد، و از آغاز تا انجام همگی به یک‌دیگر مربوط بوده، پیرامون یک قصهٔ شیرین، یک موضوع اخلاقی، یا تهنیت و تعزیت و مدح و هجو و مانند آن پدید آمده باشد. برخلاف قصیده، بیت مَطلَع در قطعه مُصَرَّع نیست.

مرکب

• مرکب، به ضم میم و فتح راء و تشدید کاف به معنای ماده‌ای است که در نوشتن از آن استفاده می‌شود. • مرکب، به فتح میم و سکون راء و فتح کاف به معنای وسیله یا حیوانی است که بر آن سوار می‌شوند.

موثق

مورد اطمينان، امين

عقد

پيمان، عهد. صيغه ايجاب و قبول در معاملات (خصوصاً در ازدواج) عقد بيع: قرارداد خريد و فروش عقد دائم: قرارداد ازدواج دائم، پيمان ازدواج دائم عقد غير دائم: قرارداد ازدواج موقت، پيمان ازدواج موقت

امر

آمر به معنای طلب کننده چیزی از کسی به صورت الزامی است.

وقف

وقف عقدی است که ثمرۀ آن حبس کردن اصل، و رها کردن منفعت آن است.

مناسب

مناسب، وصف ملازم حکم در قیاس و متناسب با آن می باشد.

تامین

بیمه (تأمین)، نوعى تعهّد و پیمان میان دو شخص حقیقى یا حقوقى است که به موجب آن یک طرف متعهّد مى‌گردد در ازاى پرداخت مبلغى از سوى طرف دیگر، در صورت وقوع یا بروز حادثه، خسارت وارده بر او یا بخشى از آن را جبران نماید.متعهّد را «بیمه‌گر»، طرف تعهّد را «بیمه گذار» و وجه پرداختى از سوى طرف تعهّد به متعهّد را «حقّ بیمه» یا «وجه بیمه» گویند.عنوان بیمه از عناوین جدید است که به فقه راه یافته و ضمن مسائل مستحدثه از آن بحث شده است.

تبدیل

تبدیل یعنی تغییر دادن و عوض کردن یک چیز با چیز دیگر.

زمین

زمین جایی است که همه موجودات زنده روی آن زندگی می کنند.