اگر کلمات مقدسه روی قبور حک شده باشد مثل الله در عبدالله و الحسین در عبدالحسین و امثال ذلک وظیفهء فقهی ما در این خصوص چیست؟ آیا باید سنگ قبر را محو کنیم؟ یا فقط پا نگذاریم کافی است؟ یا وظیفهء دیگری داریم؟ خصوصاً که گاهی در یک قبرستان که وارد می شویم مملو از این کلمات است و رعایت بعضی مسائل، گاه به حرج می انجامد.

عبدالله بن جعفر معروف به عبدالله اَفطَح دومین پسر امام صادق(ع) که پس از شهادت ایشان، ادعای امامت کرد و پیروان او به فطحیه معروف شدند. بخشی از کسانی که به عبدالله گرویدند، به دلیل بی‌بهره بودن او از علوم دینی، بزودی از او برگشتند. عبدالله هفتاد روز پس از ادعای امامت، درگذشت و چون فرزندی نداشت باقیمانده پیروانش نیز به امامت امام کاظم(ع) بازگشتند.

الکافی از منابع حدیثی شیعه و مهم‌ترین و معتبرترین منبع از کتب اربعه است. این کتاب نوشته محمد بن یعقوب بن اسحاق مشهور به ثقة الاسلام کُلینی است که عالمان اسلام، وی را با عبارت‌های محکم توثیق کرد‌ه‌اند. الکافی که در سه بخش اصول، فروع و روضه تألیف شده، محل رجوع عالمان شیعه است. اصول کافی مشهور‌ترین بخش الکافی محسوب می‌شود. کلینی بر آن بوده تا احادیث الکافی را بر اساس عدم مخالفت با قرآن و موافقت با اجماع جمع‌آوری کند.

حکم یا لفظ دارای شمول کمتر در مقایسه با حکم یا لفظ دیگر را خصوص گویند.

در مورد قبر مطالب متنوعی در آموزه های دینی مطرح شده است که به اهم آن ها در این مقاله اشاره می شود.

دلیل وارد به معنی دلیل منتفی کننده موضوع دلیل دیگر است.

سنگ‌ جسمی است طبیعی و سخت که در مواردی به عنوان وزنه برای ترازو به کار می‌رود.

در مورد قبر مطالب متنوعی در آموزه های دینی مطرح شده است که به اهم آن ها در این مقاله اشاره می شود.

عسر در لغت به معنای صعوبت، مشقّت و شدت آمده است و حرج نیز به معنای ضیق و تنگی و تنگنا و گناه آمده است [۱] و در اصطلاح فقهی و حقوقی منظور از این قاعده این است که تکالیفی که موجب مشقت و سختی برای مکلف است در دین وجود ندارد.

پا عضوی از بدن است که از بیخ ران تا سر پنجه‌ی پا- یعنی ران، زانو، ساق و قدم- را در بر می‌گیرد و گاه به قسمت زیرین یعنی قدم -که از مفصل ساق (مچ پا) تا سر پنجه‌ی انگشتان است- اطلاق می‌شود. از این عنوان در باب‌های طهارت، صلاة، حج، جهاد، کفارات، صید و ذباحه و... سخن رفته است.