با سلام آقای محترم اول پیشنهاد میکنم با سرگرم نمودن خود جلوی تفکرات مخرب را بگیرید . زمانی که فکر میکنید تفکرات مخرب شما را رها نمیکند با رفتن در جمع و انجام فعالیتی خاص اجازه ندهید تفکرات غیر منطقی وقت شما را پر کند .مطلب بعدی این هست که در زمانهایی که مثلا فرد تلفن را بر نمیدارد با خود گویی مثبت به جای تفکرات نا مناسب سعی کنید اوضاع را کنترل نماید . همیشه به فکر اعمال درست طرف مقابل باشید و اشتباهات گذشته را به خاطر بیاورید . پرهیز از همنشینی با افراد ناپاک و ناسالم و نامتعادل داشته باشید ، زیرا انسان بر اثر همنشینی با آنها از ویژگیهای اخلاقی ایشان تأثیر می پذیرد و کمکم به افراد خوبی که با او همرنگ و همعقیده نیستند بدبین میشود.توصیه دیگر بنده به شما ، کنترل مجاری ادراکات هست ، چرا که قرآن کریم تمام مجاری فهم انسان را مسؤول دانسته و میفرماید: و لاتقف ما لیس لک به علم ان السمع و البصر و الفؤاد کل اولئک کان عنه مسؤولا (إسراء/36) قطعاً چشم و گوش و دل همگی مسؤولند. اگر کنکاشی در علل پیدایش سوءظن داشته باشیم میبینیم که ادراکات حسی و بالاخص دیدنیها و شنیدنیهای ما در شکل دادن افکار و تخیلات ما سهم بسزایی دارند در نتیجه یکی از بهترین راههای تدبیر خواستها و تسلط بیشتر بر خود و پیروزی بر خواهش نفسانی و وساوس شیطانی در مورد متهم کردن دیگران؛ مهار ادراکات و بیش از همه مهار چشم و گوش است مانند پرهیز از گوش دادن به سخنان پنهانی دیگران و پاسداشت حریم خصوصی آنها.اگر با اعمال اینچنینی نتوانید براوضاع مسلط شوید . پیشنهاد میکنم مراجع حضوری نزد مشاور داشته باشید .موفق باشید
سلام خانم بهرامی
من یک مشکل شخصیتی دارم که میدونم واقعا خیلی خیلی بده و چند وقتی میشه شدتش بیشتر شده و نمیدونم برای مهارش باید چکار کنم آدم بدبینی نیستم و فوق العاده به اوضاع محیط امیدوار و خوشبینم ولی نسبت به افراد البته نه همیشه احساس بدی دارم و با کوچکترین حرکت اونها که به نظرم اشتباه میاد این فکر سراغم میاد که پس مثلا اون دفعه هم داشت اون حرف رو میزد یا فلان کار رو میکرد حتما داشته دروغ میگفته و......
و زیاد توی تنهاییم روی کارای کسانی که زیاد باهاشون در ارتباطم فکر میکنم که چرا اینکار رو کرد یا چرا این رو گفت پس حتما منظورش این بوده و اینقدر روی حرف یا کاراش فکر میکنم و با یافتن کوچکترین تناقض در حرفاش برداشت میکنم داشته دروغ میگفته ولی درست نتونسته توجیحش کنه و من حالا فهمیدم پس باید بهش بفمونم که فهمیدم یا باید راستش رو بگه یا درست توجیح کنه و به خاطر همین دنبال این میوفتم که 1جوری به قول معروف مچ گیری کنم و این توی تماس بعدی ما باعث دعوا و ناراحتی هر دو طرفمون میشه و یا با کمترین تغییر حالتی در رفتار شخص که میتونه هزار دلیل داشته باشه مثل دیر جواب دادن تلفن یا جواب ندادن من برداشت بدی میکنم(البته در قبال همه نه) خیلی این حالت هم خودم هم اطرافیانم خصوصا همسرم رو اذیت میکنه و تهمت دروغ گویی و...... بهشون میزنم نمیدونم چطوری حلش کنم البته ناگفته نماند بعضی مواقع هم توی این فکر کردن به نتایج خوبی میرسم و به راست بودن گفته های اون شخص یقین پیدا میکنم ولی خیلی کم این حالت پیش میاد
با تشکر
با سلام آقای محترم اول پیشنهاد میکنم با سرگرم نمودن خود جلوی تفکرات مخرب را بگیرید . زمانی که فکر میکنید تفکرات مخرب شما را رها نمیکند با رفتن در جمع و انجام فعالیتی خاص اجازه ندهید تفکرات غیر منطقی وقت شما را پر کند .مطلب بعدی این هست که در زمانهایی که مثلا فرد تلفن را بر نمیدارد با خود گویی مثبت به جای تفکرات نا مناسب سعی کنید اوضاع را کنترل نماید . همیشه به فکر اعمال درست طرف مقابل باشید و اشتباهات گذشته را به خاطر بیاورید . پرهیز از همنشینی با افراد ناپاک و ناسالم و نامتعادل داشته باشید ، زیرا انسان بر اثر همنشینی با آنها از ویژگیهای اخلاقی ایشان تأثیر می پذیرد و کمکم به افراد خوبی که با او همرنگ و همعقیده نیستند بدبین میشود.توصیه دیگر بنده به شما ، کنترل مجاری ادراکات هست ، چرا که قرآن کریم تمام مجاری فهم انسان را مسؤول دانسته و میفرماید: و لاتقف ما لیس لک به علم ان السمع و البصر و الفؤاد کل اولئک کان عنه مسؤولا (إسراء/36) قطعاً چشم و گوش و دل همگی مسؤولند. اگر کنکاشی در علل پیدایش سوءظن داشته باشیم میبینیم که ادراکات حسی و بالاخص دیدنیها و شنیدنیهای ما در شکل دادن افکار و تخیلات ما سهم بسزایی دارند در نتیجه یکی از بهترین راههای تدبیر خواستها و تسلط بیشتر بر خود و پیروزی بر خواهش نفسانی و وساوس شیطانی در مورد متهم کردن دیگران؛ مهار ادراکات و بیش از همه مهار چشم و گوش است مانند پرهیز از گوش دادن به سخنان پنهانی دیگران و پاسداشت حریم خصوصی آنها.اگر با اعمال اینچنینی نتوانید براوضاع مسلط شوید . پیشنهاد میکنم مراجع حضوری نزد مشاور داشته باشید .موفق باشید