با سلام و خسته نباشید خدمت شما بنده مدتی است که به وسواس فکری عباد دچار شده ام نمی دانم که دیگر باید چه کنم چون از 16 سالگی این مشکل برایم پیش امده ومن تمام نوجوانی خود را با افسردگی و غم و غصه سپری کرده ام و از ان دوران چیزی به جز درد و ناراحتی به یاد ندارم البته باید پرخاشگری و عصبانیت را نیز به این مورد اضافه کنم که بسیار عذابم میدهند از شما خواهشمند هستم بنده راراهنمایی فرمایید با تشکر از شما
با سلام بر شما خانم خوب بهتر هست برای حل ریشه ای مشکلتان مراجعه حضوری نزد رواندرمانگر داشته باشید . اما در حال حاضر راه‌کارهای عملی جهت مقابله با وسواس فکری و درمان آن خدمتتان ارائه میگردد که عبارت است از :1. غرقه‌سازی؛ بدین صورت که فرد مبتلا به آن، با اختیار خود آن قدر خود را در معرض همان موضوعی که از آن رنج میبرد قرار دهد تا از آن فکر خسته و متنفّر شود. بنابراین هر روز، زمانی را به فکر کردن درباره موضوع وسواس فکری خود اختصاص دهید و آن چنان و آن قدر درباره آن فکر کنید که از آن متنفّر شوید. در نتیجه هرگاه بدون اختیار هم ذهنتان به آن معطوف شد و خواستید از روی اجبار تکرار کنید، اراده و اختیارتان در دور کردن آن فکر و اجتناب از آن، چیره و حاکم شود.2. هرگاه ذهنتان بدون اختیار مشغول همان اوهام و افکار بیهوده وسواسی شد، مشت خود را محکم روی زمینی بکوبید با گفتن ذکر لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم از جای خود بلند شده، تغییر حالت دهید تا بدینوسیله از آن فکر تکراری و وسواس رهایی یابید.3. کش نازکی را دور مچ دست خود بندید. هرگاه افکار وسواس به سراغ شما آمد، با کشیدن کش و رها کردن آن روی دستتان و ایجاد درد مختصری روی مچ خود، از آن فکر رهایی خواهید یافت.4. با خودتان عهد ببندید و برنامه‌ریزی کنید که زمان فکر کردن درباره موضوع وسواس، ساعت خاصی باشد (مثلاً 5/4 تا 5 بعدازظهر) و در طول روز هرگاه اوهام و افکار وارد ذهنتان شد، به خودتان بگویید زمان فکر کردن فلان ساعت مقرر است و در زمان مقرّر نیز مدتی رابه فکر کردن درباره آن موضوع اختصاص دهید و ذهنتان را به آن مشغول سازید تا این که در طول روز و به طور پراکنده، ذهنتان مشغول آن نباشد. ضمنا آن زمان اختصاصی را به تدریج در طی (مثلاً 30 روز) روزی یک دقیقه کم کنید تا به صفر برسد.5. هر روز به خود تلقین کنید که (من قادرم افکار وسواسی‌ام را کنار بگذارم)؛ زیرا تلقین یکی از راه‌های مبارزه با افکار منفی است و وسواس فکری نیز چیزی جز یک فکر منفی مزاحم نیست.گفتنی است که برای درمان وسواس فکری نیاز به صبر و حوصله و پشتکار در به اجرا درآوردن راه‌های فوق است تا این که به تدریج از آن افکار رهایی یابید و انتظار حل و درمان یک شبه آن را نداشته باشید.بنابراین با عمل به راه‌کارهای ارائه شده و ارزیابی نتیجه آن، میزان پیشرفت خود در مهار وسواس در مکاتبه بعدی برای ما بفرستید تا در صورت لزوم، مطالب دیگری برایتان ارسال گردد.ضمنا بعضی از این راه‌کارها در عرض همدیگر قرار دارد و هر کدام را که بهتر می‌توانید انجام دهید یا بهتر جواب می‌دهد، آن را اجرا و پیگیری کنید.موق باشید
عنوان سوال:

با سلام و خسته نباشید خدمت شما بنده مدتی است که به وسواس فکری عباد دچار شده ام نمی دانم که دیگر باید چه کنم چون از 16 سالگی این مشکل برایم پیش امده ومن تمام نوجوانی خود را با افسردگی و غم و غصه سپری کرده ام و از ان دوران چیزی به جز درد و ناراحتی به یاد ندارم البته باید پرخاشگری و عصبانیت را نیز به این مورد اضافه کنم که بسیار عذابم میدهند از شما خواهشمند هستم بنده راراهنمایی فرمایید با تشکر از شما


پاسخ:

با سلام بر شما خانم خوب بهتر هست برای حل ریشه ای مشکلتان مراجعه حضوری نزد رواندرمانگر داشته باشید . اما در حال حاضر راه‌کارهای عملی جهت مقابله با وسواس فکری و درمان آن خدمتتان ارائه میگردد که عبارت است از :1. غرقه‌سازی؛ بدین صورت که فرد مبتلا به آن، با اختیار خود آن قدر خود را در معرض همان موضوعی که از آن رنج میبرد قرار دهد تا از آن فکر خسته و متنفّر شود. بنابراین هر روز، زمانی را به فکر کردن درباره موضوع وسواس فکری خود اختصاص دهید و آن چنان و آن قدر درباره آن فکر کنید که از آن متنفّر شوید. در نتیجه هرگاه بدون اختیار هم ذهنتان به آن معطوف شد و خواستید از روی اجبار تکرار کنید، اراده و اختیارتان در دور کردن آن فکر و اجتناب از آن، چیره و حاکم شود.2. هرگاه ذهنتان بدون اختیار مشغول همان اوهام و افکار بیهوده وسواسی شد، مشت خود را محکم روی زمینی بکوبید با گفتن ذکر لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم از جای خود بلند شده، تغییر حالت دهید تا بدینوسیله از آن فکر تکراری و وسواس رهایی یابید.3. کش نازکی را دور مچ دست خود بندید. هرگاه افکار وسواس به سراغ شما آمد، با کشیدن کش و رها کردن آن روی دستتان و ایجاد درد مختصری روی مچ خود، از آن فکر رهایی خواهید یافت.4. با خودتان عهد ببندید و برنامه‌ریزی کنید که زمان فکر کردن درباره موضوع وسواس، ساعت خاصی باشد (مثلاً 5/4 تا 5 بعدازظهر) و در طول روز هرگاه اوهام و افکار وارد ذهنتان شد، به خودتان بگویید زمان فکر کردن فلان ساعت مقرر است و در زمان مقرّر نیز مدتی رابه فکر کردن درباره آن موضوع اختصاص دهید و ذهنتان را به آن مشغول سازید تا این که در طول روز و به طور پراکنده، ذهنتان مشغول آن نباشد. ضمنا آن زمان اختصاصی را به تدریج در طی (مثلاً 30 روز) روزی یک دقیقه کم کنید تا به صفر برسد.5. هر روز به خود تلقین کنید که (من قادرم افکار وسواسی‌ام را کنار بگذارم)؛ زیرا تلقین یکی از راه‌های مبارزه با افکار منفی است و وسواس فکری نیز چیزی جز یک فکر منفی مزاحم نیست.گفتنی است که برای درمان وسواس فکری نیاز به صبر و حوصله و پشتکار در به اجرا درآوردن راه‌های فوق است تا این که به تدریج از آن افکار رهایی یابید و انتظار حل و درمان یک شبه آن را نداشته باشید.بنابراین با عمل به راه‌کارهای ارائه شده و ارزیابی نتیجه آن، میزان پیشرفت خود در مهار وسواس در مکاتبه بعدی برای ما بفرستید تا در صورت لزوم، مطالب دیگری برایتان ارسال گردد.ضمنا بعضی از این راه‌کارها در عرض همدیگر قرار دارد و هر کدام را که بهتر می‌توانید انجام دهید یا بهتر جواب می‌دهد، آن را اجرا و پیگیری کنید.موق باشید





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین