اگر نوار موسیقی را بدون اجازه که از اموال شخصی فرد دیگری است ، خارج کنیم ، در صورتیکه برای مالک اهمیتی نداشته باشد می توان آن را از بین برد یا با ضبط کردن قرآن همان نوار را برگرداند ؟

«موسیقی» یا «موسیقیا» واژه‌ای یونانی است که در فرهنگ لغت، معادل «غنا» است ولی در حوزه‌ی مفاهیم دینی و اصطلاح فقه، این دو کلمه با یکدیگر تفاوت دارند.آیا موسیقی و غنا مترادف است یا هر یک معنایی متفاوت از دیگری دارد در این زمینه بحث‌های متفاوتی در بین اندیشمندان دینی مطرح شده است که به مهم‌ترین آن ها اشاره می‌نماییم.

اجازه به معنی اظهار رضایت و صدور جواز انجام عمل یا روی دادن حالتی می باشد. جایگاه اصلی عنوان یاد شده در باب تجارت بحث بیع فضولی است، لیکن به تناسب در دیگر باب‌های عقود و ایقاعات نیز از آن سخن رفته است.

اَمْوال‌، اصطلاحی‌ در فقه ‌ اسلامی‌ که‌ به‌ مباحثی‌ درباره جمع‌ و خرج‌ دارایی‌های‌ عمومی‌ می‌پردازد.

مالکیت، یکی از عناصری است که در تعیین نوع نظام اقتصادی نقش بسزایی دارد.

برد يمني ـ برد عدني) پارچه‌اي از پشم شتر که در يمن بافته مي‌شده است.

ضبط غالب نبودن فراموشی و سهو بر یادسپاری می‌باشد.

اَمْرِ به مَعْروف وَ نَهْی اَزْ مُنْکر، دو واجب از فروع دین هستند. امر به معروف یعنی دعوت کردن کسی که عمل واجبی را ترک کرده به انجام آن، و نهی از منکر یعنی تلاش برای جلوگیری از انجام کار حرام توسط فرد گناهکار.

حاكم شرع حاكم منصوب از جانب خدا به طور مستقيم يا با واسطه است، بيشترين كاربرد عنوان حاكم شرع در كلمات فقها، فقیه جامع شرایط است. از حدود ولایت حاکم شرع در باب تجارت سخن گفته‌اند.

اجازه به معنی اظهار رضایت و صدور جواز انجام عمل یا روی دادن حالتی می باشد. جایگاه اصلی عنوان یاد شده در باب تجارت بحث بیع فضولی است، لیکن به تناسب در دیگر باب‌های عقود و ایقاعات نیز از آن سخن رفته است.

به هر کار ارادی در یک مال که داراى اثر شرعى است تصرف در آن مال گفته میشود.

حاکم، اصطلاحی با معانی مختلف در فقه، حقوق و اصول فقه. این کلمه در لغت به معانی قاضی، داور، فرمانروا، اجراکننده حکم و متصدی اداره یک ایالت یا بخش از جانب حکومت است. کاربرد «حاکم» در منابع فقهی و متون حقوقی به معنای لغوی و غیراصطلاحی رایج است. با وجود این، به سبب قیود و شروطی که برای برخی مصادیق آن، به ویژه در فقه امامی، ذکر شده، به یک اصطلاح تبدیل شده است، همچنان که در اصول فقه نیز معانی اصطلاحی خاصی دارد.

دعوا ادّعای شخصی علیه شخصی دیگر نزد حاکم است. به اقامه کننده دعوا «مدّعی» یا «خواهان»، به طرف مقابل که دعوا علیه او اقامه شده «مدّعیٰ علیه» یا «خوانده» (جاحد) و به حقّ مورد ادعا «مدّعیٰ به» یا «خواسته» گویند که از عنوان یاد شده در باب قضاء بحث کرده‌اند.

صیغه دالّ بر طلب ترک فعل ، را نهی گویند.

شَریعت به معنی آنچه خداوند متعال براى بندگان خود وضع و تشریع کرده است، می باشد. به شریعت، شَرع، شریعت الهی، شریعت مُنزِلِه و قانون الهی نیز گفته می شود.

مال همان سرمایه و ثروت انسان است که در آموزه‌های دینی از احکام ویژه‌ای برخوردار است.