باسلام دوست عزیز حفظ رابطه با اقوام خصوصا با والدین از جمله وظایفی است که در هر شرایطی توصیه شده است اینکه گاهی رفتارهای نامطلوبی از ایشان دیده می شود را می توان به دلایل مختلف هضمشان را برای خودمان راحت تر کنیم به هرحال مادر شما در حال حاضر در شرایط سختی به سر می برند درست است که شما پدرتان را از دست داده اید اما ایشان همسرش را از دست داده است و این واقعه ناگواری برای یک خانم در سالهای میانسالی یا پیری هست اینکه رفتارهای مادر شما جنبه ای روانی داشته باشد بحثی است که ما نمی توانیم در محیط مجازی به ان بپردازیم لذا انچه راهکار منطقی تری به نظر می رسد این است که شما سعی کنید ارتباطاتتان را اگر چه ادامه می دهید نوع و مختوای ان را به مباحث عمومی تر و بی حاشیه تبدیل کنید در این شرایط هم رابطه تان را حفظ کرده اید و هم وارد مسایل جزیی و پر حاشیه که احتمال ایجاد شریط متشنج را دارد نشده اید از طرف دیگر اگر احتمال می دهید که این رفتار های مادر اثرات فقدان همسرشان است و ممکن است به افسردگی یا پرخاشگری حادتری تبدیل شود ایشان را حضورا نزد روان شناس برای پیشگیری از مشکلات بعدی ببرید موفق باشید
ابا سلام.سه سالی است که پدرم را در سن 68سالگی از دست داده ام وی فردی بسیار دانا و دانشمند و در عین حال بسیار دلسوز بود.بین 7 خواهر و برادر الفت و موقتی ایجاد کرده بود که نقل همه محافل یود.درحالیکه در جمع افرادخانواده باسواد و کم سواد.هنر جو.قدرت طلب و...بصورت های مختلف وجود داشت.پس از رحلت وی دو نفر از فرزندان بر سر ریاست طلبی و خود خواهی بر سر مسایل جزیی مثل چگونگی مراسم چهلم و... بحث و بگو مگو راه انداختند مسایل ریشه ای تر شده تا آنجا که به دادگاه و... رسید.بنده غافل از دسیسه های شیطانی یکی از دخترها که هم جوار مادر زندگی میکند و بسیار قلدر و قدرت طلب محض است وصیت پدر را مبنا قرار داده و همه را به صلح و آرامش و عدم شکایت و دعوا دعوت کردم.ایشان فرصت را مغتنم شمرده و با عناوین مختلف مرا از مادرم جدا کرد.مادر ما زنی بیوه،کم سواد و متاسفانه بسیار ساده لوح است.تمام اراجیف را ضبط کرده و بسیار رفتار تند و توهین آمیز با بنده و خانواده ام داشته.گاهی داستانهای 30 سال قبل و... را با ظن بسیار غیر واقعی در اذهان اقوام و خویشاوندان. تعریف میکند بطوریکه گویا بنده پدر نازنینم را دل داده ام.دراین وانفسای یتیمی نمکهاست که از طرف افراد مختلف بر زخمی پاشیده میشود خیلی از موارد را نشنیده میگیرم وبه حرمت مادر بودنش سکوت میکنم.فقط نزد افرادی که نقل قول میکننددفاع میکنم ولی به اعصاب و روانم فشار زیادی میاید. مجبور شده ام با خیلی ها ارتباطم را قطع کنم تا کمتر حرف و حدیث بشنوم به امید آنکه دادگاه عدل الهی به سزای عملشان برساند.نیازمند راهنمایی در ارتباط با مادر هستم.
باسلام دوست عزیز حفظ رابطه با اقوام خصوصا با والدین از جمله وظایفی است که در هر شرایطی توصیه شده است اینکه گاهی رفتارهای نامطلوبی از ایشان دیده می شود را می توان به دلایل مختلف هضمشان را برای خودمان راحت تر کنیم به هرحال مادر شما در حال حاضر در شرایط سختی به سر می برند درست است که شما پدرتان را از دست داده اید اما ایشان همسرش را از دست داده است و این واقعه ناگواری برای یک خانم در سالهای میانسالی یا پیری هست اینکه رفتارهای مادر شما جنبه ای روانی داشته باشد بحثی است که ما نمی توانیم در محیط مجازی به ان بپردازیم لذا انچه راهکار منطقی تری به نظر می رسد این است که شما سعی کنید ارتباطاتتان را اگر چه ادامه می دهید نوع و مختوای ان را به مباحث عمومی تر و بی حاشیه تبدیل کنید در این شرایط هم رابطه تان را حفظ کرده اید و هم وارد مسایل جزیی و پر حاشیه که احتمال ایجاد شریط متشنج را دارد نشده اید از طرف دیگر اگر احتمال می دهید که این رفتار های مادر اثرات فقدان همسرشان است و ممکن است به افسردگی یا پرخاشگری حادتری تبدیل شود ایشان را حضورا نزد روان شناس برای پیشگیری از مشکلات بعدی ببرید موفق باشید