چنانچه محرم عمداً و با علم و از روی اختیار و بدون عذر، بدن خود را چرب کند، آیا باید کفّاره بپردازد؟ در صورت وجوب پرداخت، کفّاره آن چیست؟ آیا بودار بودن یا بدون بو بودن و یا خوشبو بودن و بدبو بودن روغن یا ماده چرب که به بدن محرم مالیده می شود، تفاوتی در کفّاره آن دارد؟
آنچه و مانند آن نوشته اید اشکال ندارد گرچه بو دار هم باشد.
عنوان سوال:
چنانچه محرم عمداً و با علم و از روی اختیار و بدون عذر، بدن خود را چرب کند، آیا باید کفّاره بپردازد؟ در صورت وجوب پرداخت، کفّاره آن چیست؟ آیا بودار بودن یا بدون بو بودن و یا خوشبو بودن و بدبو بودن روغن یا مادهچرب که به بدنمحرم مالیده می شود، تفاوتی در کفّاره آن دارد؟
پاسخ:
آنچه و مانند آن نوشته اید اشکال ندارد گرچه بو دار هم باشد.
اختیار در چند معنا به کار رفته است:۱. مقابل جبر، ۲. در برابر اکراه، ۳. مقابل ضرورت و اضطرار، ۴. برگزیدن یکی یا بیشتر، از چند چیز. از اختیار به معنای چهارم در باب نکاح سخن رفته است.
کفاره
کفاره به معنای پوشاندن میباشد و شأن کفاره، پوشاندن خطیئه است. "کفاره" در شرع مقدس به عبادت خاصی اطلاق میشود که برای عقوبت افراد، سقوط عقوبت یا تخفیف در آن تعیین شده است.
ماده
منشاء و منبع آب (چاه و چشمه ماده دارند برخلاف آب حوض)
محرم
محرم ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
وجوب
واجب، در اصطلاح فقهی به عملی گفته میشود که انجامدادن آن لازم و ترک آن، موجب توبیخ و عذاب الهی است. واجب دارای اقسام و دستهبندیهای مختلفی است. مهمترین واجبات شرعی، با عنوان فروع دین معروفاند که معروفترین آنها، ده مورد است.
روغن
روغن ماده ای چرب است و از احکام آن در بابهای طهارت، حج، تجارت و اطعمه و اشربه سخن گفتهاند.
عذر
اخْفارْ به معنی پیمان شکنی و عذر آمده است،
علم
علم دارای ارزش ذاتی میباشد و در دین مبین اسلام به علم ارزش و بهای بالایی داده شده است.
بدن
بدن به معنای اندام و تن انسان یا حیوان می باشد که در باب هاى طهارت، صلاة، حج، تجارت، نکاح، صید و ذباحه و حدود از آن سخن رفته است.
چرب
چربی بودن بدن اگر زیاد باشد از موانع وضو و غسل است.از آن به مناسبت در باب طهارت و اطعمه و اشربه سخن گفتهاند.
بو
بو ممکن است در معانی ذیل به کار رفته باشد: • بو (رایحه)، به معنی رایحه قابل استشمام• با، یا با کلمهای در آغازِ نامِ افراد و در مرحله ثانوی، نام خاندانهای رایج در جنوب عربستان، خاصه در میان سادات و مشایخ حضرموت است، مانند باعَبّاد، باعَلَوی، بافَضل، بافَقیه، باحَسَن، باحَسّان، باهُرمز، باوزیر• برگبو، به عربی غار، درخت یا درختچه ای از تیره غاریان، به نام علمی لائوروس نوبیلیس، به بلندی ۶ـ ۱۸ متر، همیشه سبز، بومی ناحیه مدیترانه
بو
بو ممکن است در معانی ذیل به کار رفته باشد: • بو (رایحه)، به معنی رایحه قابل استشمام• با، یا با کلمهای در آغازِ نامِ افراد و در مرحله ثانوی، نام خاندانهای رایج در جنوب عربستان، خاصه در میان سادات و مشایخ حضرموت است، مانند باعَبّاد، باعَلَوی، بافَضل، بافَقیه، باحَسَن، باحَسّان، باهُرمز، باوزیر• برگبو، به عربی غار، درخت یا درختچه ای از تیره غاریان، به نام علمی لائوروس نوبیلیس، به بلندی ۶ـ ۱۸ متر، همیشه سبز، بومی ناحیه مدیترانه