دوست عزیز سلام زندگی کردن در دنیا ی حقیقی ملزوماتی ‌دارد. محیط کار، محیطی است که باید در آن ارتباطات برابر داشته باشید. منظورم این نیست که بنا را بر درستکاری نگذارید، ولی محتاطانه رفتار کنید. هر کسی مسئول کار خودش است، لازم نیست شما زیرآب کسی را بزنید، ولی قرار هم نیست که فوت و فن کارتان را به بقیه بگویید. آن قدر برای افراد محل کارتان انرژی نگذارید که اگر در حقتان زیرآب زنی کردند حالتان گرفته شود . یعنی بهتر است این طور بگویم که، در محیط کار که یک محیط رقابتی است ، توقع محبت از کسی نداشته باشید. شما باید بانک عاطفی تان را در خانه و با همسرتان و یا والدینتان و نزدیکان تان پر کنید . پس اگر فکر می‌کنید در محیط کار برای همکارانتان خودکشی بکنید آن‌ها هم همین کارها را برای شما می‌کنند، این انتظار نابجایی است. محل کار، محل گرفتن عشق و محبت نیست، در آنجا باید سعی کنید کارتان را خوب انجام دهید و سرتان به کار خودتان باشد. لازم نیست از کسی دفاع کنید، دست روی کلاه خودتان بگذارید.
به نام خدا
درود
من همیشه برای همه خیر می خواهم
برای همه آرزوی خوبی می کنم
وقتی فقیری می بینم در بیشتر مواقع کمک می کنم
باور کنید اگر دست من باشه دوست دارم کاری داشته باشم که بتوانم به هزاران نفر کمک کنم و همه با هم (نه کسی بالاتر نه کسی پایین تر) بتوانند کنار هم زندگی کنند
البته می دونم این خیلی خیلی آرمانی هست و تا حدی هم دلیلش را خودم می دونم چون هم آدم دل رحمی هستم هم کینه ای نیستم و هم اینکه تقریبا میشه گفت تازه از دانشگاه فارغ تحصیل شدم و الان وارد جامعه و کار شدم
اما متاسفانه در کار اینجوری نیست در مورد هرکس که خوب فکر می کنم تو زرد از آب در میاد
هر کس را فکر می کنم که آدم خوبی ه به من خیانت می کنه
به هر کس کمک می کنم زیر آبم را می زنه
این در حالیکه که دوستایی را می بینم که بسیار آدم های ظاهر سازی هستند و خیلی زیر و رو دارن و اصلن با مردم صاف و یک دست نیستند اما به مراتب موفق تر هستند
باور کنید من دارم به مرز جنون می رسم
مدام با خودم می گم یعنی حتمن باید مثل حیوون باشیم نمی توانیم مثل آدم کنار هم زندگی کنیم
امروز کسی زیر آبم را زد که نزدیک به یکسال خودم توی کار کمکش کردم، با هم نون و نمک خوردیم اما بازم در حقم نامزدی کرد
بعضی وقت ها میشه میام برای اینکه همکارم جلوی رئیسمون کم نیاره میام بهش یاد می دم که نقشه ها را چطوری درست کنه بعد می بینم که همین همکارم میره جلسه می گذاره و در مورد نقشه ها صحبت می کنه و طوری وانمود می کنه که انگار خودش این موارد را توی نقشه ها پیدا کرده
بخدا خیلی خستم بین دینم و زندگی حیوانی این مردم موندم چیکار کنم
میام حکم خدا را اجرا کنم که حرف حق بزنید
برای همین وقتی می بینم کسی پشت سر کسی به نامردی حرف می زنه من پشت اون در میام و ازش دفاع می کنم بعد می بینم که وقتی این قضیه برعکس میشه آنها با کمال آرامش می شینند و سکوت می کنند تا موقعیت شغلیشون به خطر نیافتد
من کاری را که می کنم بی توقع انجام می دهم
انجامش می دهم چون فکر می کنم کار درسته اما اونقدر دارم ازش ضربه می خورم که دارم شک می کنم دیگه باید مثل آدم زندگی کنم
لطفن کمک کنید
خواهش می کنم کمک کنید
خواهش می کنم
دوست عزیز سلام زندگی کردن در دنیا ی حقیقی ملزوماتی دارد. محیط کار، محیطی است که باید در آن ارتباطات برابر داشته باشید. منظورم این نیست که بنا را بر درستکاری نگذارید، ولی محتاطانه رفتار کنید. هر کسی مسئول کار خودش است، لازم نیست شما زیرآب کسی را بزنید، ولی قرار هم نیست که فوت و فن کارتان را به بقیه بگویید. آن قدر برای افراد محل کارتان انرژی نگذارید که اگر در حقتان زیرآب زنی کردند حالتان گرفته شود . یعنی بهتر است این طور بگویم که، در محیط کار که یک محیط رقابتی است ، توقع محبت از کسی نداشته باشید. شما باید بانک عاطفی تان را در خانه و با همسرتان و یا والدینتان و نزدیکان تان پر کنید . پس اگر فکر میکنید در محیط کار برای همکارانتان خودکشی بکنید آنها هم همین کارها را برای شما میکنند، این انتظار نابجایی است. محل کار، محل گرفتن عشق و محبت نیست، در آنجا باید سعی کنید کارتان را خوب انجام دهید و سرتان به کار خودتان باشد. لازم نیست از کسی دفاع کنید، دست روی کلاه خودتان بگذارید.