اینجانب در ادارهای کار میکنم که مسئول مافوق، ما را به مأموریت بیست روزه به تهران میفرستد در حالی که این مأموریتها هیچگونه توجیهی ندارد، و میگویند ما میخواهیم یک راه درآمدی (حقّ مأموریت) برای شما باشد، آیا گرفتن این پولها اشکال ندارد؟
اگر مدیر متدیّن باشد و عقیده به نظام داشته باشد، رفتن به مأموریت و گرفتن حقوق زائد اشکال ندارد.
اگر مدیر متدیّن باشد و عقیده به نظام داشته باشد، رفتن به مأموریت و گرفتن حقوق زائد اشکال ندارد.
عنوان سوال:
اینجانب در ادارهای کار میکنم که مسئول مافوق، ما را به مأموریت بیست روزه به تهران میفرستد در حالی که این مأموریتها هیچگونه توجیهی ندارد، و میگویند ما میخواهیم یک راه درآمدی (حقّ مأموریت) برای شما باشد، آیا گرفتن این پولها اشکال ندارد؟
پاسخ:
اگر مدیر متدیّن باشد و عقیده به نظام داشته باشد، رفتن به مأموریت و گرفتن حقوق زائد اشکال ندارد.
پرسشهای مرتبط از این مرجع
- اینجانب دو سه سال قبل برای حجّ تمتّع ثبت نام کردم و امسال جهت مشرّف شدن تدارک میبینم، ولی از نظر مالی مشکلاتی دارم که به طور اجمال به عرض میرسانم که جهت مشرّف شدن به حجّ و مخارج بازگشت و غیره نیازمند به گرفتن و یا فروختن اتومبیلم میباشم در حالی که کلیه سرمایه و بدهیهای اینجانب از این قرار است:
- محبّت اهل بیت از دلم رفته، مثلاً اگر نوار مدّاحی یا روضهای میگذارند این حرف به دلم میافتد که مدّاحی یعنی چه؟ روضه خواندن چه معنایی دارد؟ یا در بعضی مواقع است که حقّ را به اهل بیت نمیدهم و به دشمن میدهم ر حالی که حقّ برای اهل بیت است و هر کاری هم میکنم که این افکار از ذهنم بیرون رود نمیتوانم، چکار کنم؟
- پسران نوجوان به هنگام بلوغ و برای این که ریش آنها صاف و یکدست گردد مبادرت به تراشیدن ریش خود با تیغ مینمایند، آیا این عمل حرام است یا خیر؟ آیا تکرار این کار برای یک یا چند مرتبه اشکال شرعی دارد یا خیر؟
- با توجّه به این که شوهر اینجانب حدود پنج سال پیش بر اثر شکستی که در کار خوردند حدود پنج میلیون ضرر کردند و ما مجبور شدیم برای جبران ضرر، خانه مسکونی خود را بفروشیم و در یک اتاق با سه بچّه زندگی کنیم که برای خود و فرزندانم بسیار مشکل است و درآمد شوهرم از اوّل زندگی تا حال حاضر به گونهای بوده که فقط گذران زندگی را بتوانیم داشته باشیم و هیچ گونه پس اندازی نداشته و نداریم، بعد از حدود دو سال پدر و مادر اینجانب فوت نمودند و مقداری ارث به بنده رسید که کلّ این مقدار را برای خرید یک خانه دادهام و برای قابل نشیمن شدن خانه خریداری شده باید پنج میلیون وام مسکن بگیریم، لذا خواهشمند است مشخّص نمایید آیا اینجانب از نظر شرعی مستطیع میباشم؟ و میتوانم به جای مادرم به مکّه بروم؟ چون ایشان وصیّت کردهاند که از پول فروش خانه خودشان مکّهای برایشان برویم.
- احتراماً معروض میدارد زن و شوهری دچار مشکلی شدهاند که جز از طریق مقابله بمثل که نامشروع بنظر میرسد نمیتوان این اشکال را برطرف کرد، قدر مسلّم این است که از طریق جادو و امثال آن که به مصداق (یفرّقون به بین المرء و زوجه) کاری کردهاند که زندگی زوجین در عین حالی که به یکدیگر علاقه وافری داشتند به سردی گرائیده است، مستدعی است بفرمائید راه حلّ مشکل اینها چیست؟ آیا میتوان از طریق جادو و امثال آن کاری کرد که اینها به هم مهربان شده و زندگی را ادامه دهند؟
- جوانی هستم 19 ساله که در بیشتر مواقع ذهنم مشغول به فکرهای خراب میشود ولی دست به هیچ کار بدی نمیزنم، نمازهایم را سر وقت میخوانم، سعی میکنم گناه نکنم ولی بعضی مواقع ذهنم به فکرهای هوس رانی و شهوت رانی منتقل میشود، لطفاً برای جلوگیری از این که ذهنم مشغول این فکرها نشود دستور العملی بفرمایید
- اینجانب دختری هستم 25 ساله با تحصیلات لیسانس، در خصوص امر ازدواج به مشکلی برخوردم که با طرح این مسأله محضر شما خواستم از راه کارهای فاضلانه حضرت عالی در حلّ مشکلم استفاده کنم. چندی پیش یکی از معتمدین بنده با عنوان این مطلب (بسته شدن بخت، و سحر و جادو) در مورد این حقیر صحبت جدّی داشتند. با توجّه به این که خواستگاران زیادی داشتهام و همه به دلایلی در آخرین لحظه از این امر منصرف شدند و دیگر رجوع نکردند. محبّت کنید بفرمایید آیا راهی برای بطلان سحر و یا باز شدن بخت وجود دارد یا خیر؟ و مرقوم فرمایید بنده چه کارهایی در این خصوص باید انجام دهم؟
- حدود سی وپنج سال پیش شوهری اختیار کردم که در آن زمان خودم سیزده سال بیشتر نداشتم، همسرم در آن موقع در تهران به عنوان معمار (بنّا) مشغول به کار بود ولی از لحاظ مادی هنوز وضع خوبی نداشت، با پیشنهاد پدرم که در یکی از روستاها مشغول کار خرید و فروش گندم، سیب زمینی ، بادام و .... بود و بیسواد هم بود، همسرم تهران را رها کرد و آمد به پدرم در کارش به عنوان منشی و راننده و اوّلین داماد مشغول به کار شد تا اینکه در زمان طاغوت به لحاظ تقسیم اراضی مزرعهای که داشت از ترس تقسیم اراضی دو دانگ آن را به تنها پسرش و همچنین به هر کدام از دامادهایش یک دانگ به ثبت رساند، شوهرم در ادامه زندگی در سال 63 به منظور حجّ تمتّع با پول بیست و هفت هزار تومان خودش ثبت نام نمود و بعد از فوت پدرم در سال 70 مزرعه مذکور را جهت عام المنفعه به چهار نفر فروختند و از سهم یک دانگ ثبتی خودش مبلغی را برای خرید منزلی در اصفهان صرف نمود که منزل در حال حاضر موجود و مورد استفاده بچّه هایش میباشد و مابقی را در حساب بانکی گذاشته و برای گذران امورات زندگی تدریجاً برداشت میکرده تا این اواخر زندگی اش، یعنی در 15 خرداد 77 فوت نموده و متأسّفانه از رفتن به سفر واجب حجّ محروم مانده در حال حاضر من با پنج فرزند مانده در خانه او که دو پسر و یک دختر صغیر هستند زندگی میکنم (البته دو دختر و یک پسر از خانه بیرون هستند) جمعاً هشت فرزند. چند سؤال برایم به وجود آمده و تکلیف شرعیام را نمیدانم:
- با عرض سلام، اینجانب دختری هستم مجرّد که دو سه سال است مادرم فوت نموده و فیش مکّه او با توافق سایر ورثه به اینجانب واگذار گردیده است، فعلاً بعضی از آقایان روحانیون معتقد هستند بنده به جهت اینکه حدود سه هزار متر مربّع زمین زراعتی از مادرم به ارث برده ام، واجب الحجّ میباشم و نمیتوانم به جای مادرم به مکّه مشرّف شوم، شرایط زندگی بنده طوری است که تنها زندگی میکنم و شرایط موجود در خانه پدری و وجود زن پدر و بچّههای او اجازه نمیدهند در خانه پدری بمانم، پدرم هم مخارج زندگی مرتّبی به من نمیدهد به طوری که از لحاظ زندگی، وسایل زندگی و مخارج زندگی معمولاً در مضیقه هستم، زمینی هم از طرف مادرم به ارث رسیده که فاقد مشتری برای فروش میباشد، وقتی حاضر شدهام به نصف قیمت متعارف بفروشم ولی خریدار ندارد، لذا با این شرایط که بنده استطاعت گرفتن نایب را برای مادرم ندارم، استدعا میشود بنده را راهنمایی فرمایید آیا مستطیع میباشم و مجبور هستم برای مادرم نایب بگیرم یا خیر؟
پرسشهای مرتبط از دیگر مراجع
سوال مرتبط یافت نشد
مسائل مرتبط از این مرجع
مسئله مرتبط یافت نشد
مسائل مرتبط از دیگر مراجع
مسئله مرتبط یافت نشد