با سلامروشی را به شما آموزش می دهم که ضمن این که سرعت مطالعه شما را افزایش می دهد باعث می شود مطالب بهتر در ذهنتان بماند و دیرتر فراموش شود :1.یک مداد قرمز تهیه کنید2.قبل از شروع مطالعه کتاب ابتدا از خود بپرسید به چه دلیل این کتاب را می خوانید؟3.نگاهی کوتاه به فهرست کتاب بیندازید تا متوجه شوید محتوا چه می باشد؟4.شروع به مطالعه کنید و صفحه اول فصل را بخوانید.5.با مداد قرمز دور کلمات اصلی صفحه را خط بکشید،مثلا موضوعی که می خوانید جغرافیاست و در مورد سلسله جبال البرز می باشد، کلمات کلیدی آن شامل : البرز ، ارتفاع ، موقعیت مکانی و...6.حالا نگاهی به کلمات کلیدی بیندازید و کتاب را ببندید و سعی کنید کلماتی که دور آن خط کشیدید را به ترتیب به یاد آورید، به طور ناخودآگاه ضمن این که هر کلمه کلیدی را به یاد می آورید مطالب مرتبط با آن در ذهنتان نقش می بندد .شما با این روش هر صفحه را در کوتاه ترین زمان ممکن می خوانید و مرور می کنید.برای دروسی مثل ریاضی یا فیزیک لازم است تمرینات متعددی داشته باشید تا از طریق تست و تمرین ،فرمول ها در ذهنتان تحکیم شود.بهتر است دروسی مثل ریاضی،فیزیک و شیمی را صبح ها بخوانید و دروسی مثل ادبیات ،معارف و... بعد از ظهر ها.جهت برنامه ریزی پیشنهاد می کنم از برنامه ای که آموزشگاه ها برای آزمون هایشان استفاده می کنند بهره بگیرید چون آنها برای این برنامه از کارشناسان خوبی استفاده کرده اند و در طی سالها کار نقایص برنامه را بر طرف کرده اند ضمن این که در وقت شما هم صرفه جویی می شود.
می خواستم درباره ی نحوه و تکنیک های مطالعه ی درس هایم (راهنمایی کلی و جزئی، تجربیات و...) توضیح بدهید،من مقطع پیش دانشگاهی رشته ی علوم ریاضی و فنی(ریاضی فیزیک) هستم و در حال آماده شدن برای کنکورم، ضمنا آمادگی لازم برای کنکور سال بعد(91) را هم دارم و میخوام برای دانشگاه دولتی برنامه ریزی کنم.
با سلامروشی را به شما آموزش می دهم که ضمن این که سرعت مطالعه شما را افزایش می دهد باعث می شود مطالب بهتر در ذهنتان بماند و دیرتر فراموش شود :1.یک مداد قرمز تهیه کنید2.قبل از شروع مطالعه کتاب ابتدا از خود بپرسید به چه دلیل این کتاب را می خوانید؟3.نگاهی کوتاه به فهرست کتاب بیندازید تا متوجه شوید محتوا چه می باشد؟4.شروع به مطالعه کنید و صفحه اول فصل را بخوانید.5.با مداد قرمز دور کلمات اصلی صفحه را خط بکشید،مثلا موضوعی که می خوانید جغرافیاست و در مورد سلسله جبال البرز می باشد، کلمات کلیدی آن شامل : البرز ، ارتفاع ، موقعیت مکانی و...6.حالا نگاهی به کلمات کلیدی بیندازید و کتاب را ببندید و سعی کنید کلماتی که دور آن خط کشیدید را به ترتیب به یاد آورید، به طور ناخودآگاه ضمن این که هر کلمه کلیدی را به یاد می آورید مطالب مرتبط با آن در ذهنتان نقش می بندد .شما با این روش هر صفحه را در کوتاه ترین زمان ممکن می خوانید و مرور می کنید.برای دروسی مثل ریاضی یا فیزیک لازم است تمرینات متعددی داشته باشید تا از طریق تست و تمرین ،فرمول ها در ذهنتان تحکیم شود.بهتر است دروسی مثل ریاضی،فیزیک و شیمی را صبح ها بخوانید و دروسی مثل ادبیات ،معارف و... بعد از ظهر ها.جهت برنامه ریزی پیشنهاد می کنم از برنامه ای که آموزشگاه ها برای آزمون هایشان استفاده می کنند بهره بگیرید چون آنها برای این برنامه از کارشناسان خوبی استفاده کرده اند و در طی سالها کار نقایص برنامه را بر طرف کرده اند ضمن این که در وقت شما هم صرفه جویی می شود.
- [سایر] با سلام لطفا تا انتها بخوانید پیشاپیش متشکرم از اینکه به حرف هایم گوش می کنید من یک دانشجوی رشته مهندسی هستم متاسفانه من هیچ کنترلی روی وقتم ندارم تا به حال برای چندین بار سعی کرده ام کمی به نحوه زندگی خودم سامان ببخشم اما متاسفانه این امر که میسر نشد هیچ حتی باعث از دست رفتن اعتماد به نفسم هم شد تا جایی که حتی چندین ترم را در دانشگاه بی هیچ موقفیتی سپری کردم تا جایی که خودم فهمیدم ایراد بزرگ من عدم آشنایی با نحوه برنامه ریزی است (البته این را هم اضافه کنم من در درس خواندن هم این ایراد را دارم و هر وقت که شروع به درس خوادن می کنم چندین ساعت را بی هوده تلف می کنم بی آنکه چیزی فهمیده باشم البته به کار دیگری نمی پردازم بلکه با خواندن کتاب و جزوه وقتم سپری می شود بی آنکه به مقصود نهایی که فهمیدن درس باشد ، رسیده باشم ) این موضوع برایم بسیار از نظر روانی مشکل آفرین شده چند سال از وقتم سپری شده بی آنکه توفیقی در امورم به دست آورده باشم بسیار علاقه مند به مطالعه غیر درسی در زمینه دینی هستم ، همچنین زبان انگلیسی و عربی ولی متاسفانه به خاطراینکه به هیچ کار درسی دیگر نمی رسم امکان یادگیری آن ها برایم فراهم نشده (البته همانطور که عرض کردم وقت زیادی برای درس صرف می کنم ولی توفیقی برایم حاصل نمی شود در حالی که دوستانم با صرف وقتی به مراتب کمتر نه تنها به درس که به کارهای جانبی خود هم می رسند) این موضوع برایم بسیار رنج آور شده و پایه بسیاری از اعتقادات دینی من را هم متزلزل کرده . می دونید این چند سال وقتی که هدر دادم مثل یک کوه الماس بود که من حتی سعی نکردم یک دونه از اون رو هم برای خودم ور دارم (از اون بدتر اینه که حس می کنم این همان توشه ادامه راهم بوده که من بر نداشتم و امروز...) لطفا من را راهنمایی کنید
- [سایر] با سلام خدمت کارشناس محترم:1 محسن و دانشجوی کاردانی کامپیوتر هستم. 1.من 20 سالمه و بعد از شنیدن مسئله ای با این شرح که بعد از 20و19 سالگی دایره رشد یادگیری انسان متوقف میشه.و من بعد از این مسئله فکر های مزخرفی به ذهن من میاد یعنی من خیلی دوست دارم که پیشرفت کنم و وقتی تصمیم میگیرم که حرکتی یا تعقیری درخود(رفتار /منش/کردار) که باعث پیشرفتم میشه انجام بدم جلوی من رو میگره و اتشم رو سرد میکنه مثل زمان امتحانات دانشگام که درسی داشتم به نام فیزیک الکتریسیته که وقتی می خواستم درس رو بخونم همیشه این فکر تو ذهنم بود "تو نمی تونی درسهایی رو همچون فیزیک و ریاضی و نظیر اونها رو بخونی و یاد بگیری(چون من در دوره تحصیلم ریاضیم خوب نبود و به خاطر پائین بودن سطح علمی خانواده توجهی نمیشد و وقتی که بعد از 2 سال پشت کنکور بودن در یه دانشگاه دولتی که اولویت اولم بود قبول شدم تصمیم گرفتم محکم بخونم که از برنامه گزینه 2 شنیدم که... ) و همین طور هم شد و من درس رو افتادم . حال دامنه شده و در صورتی که در در دوره هنرستانم دروس تخصصی و حفظی من خوب بود ولی با این مسئله بوجود امده حتی این نوع درسها رو هم به زور نمره قبولی میگرفتم. در ادامه من رفتم و تست هوش دادم نمره حد میانئ هوش بالا رو گرفتم ولی باز هم این من رو آزار میده. ذهن من تنبل شده در زمان هر نوع یادگیری مسئله ساز میشه ویاد گیری من رو به صورت وحشتناکی پائین اورده. من هم میدانم این طرز فکر اشتباه است و از شما درخواست دارم که من را کمک کنید که هنوز هم برای یاد گیری دیر نیست هر نوع درسی رو حتی ریاضی که دوستش هم دارم رو یاد بگیرم . با سپاس فراوان
- [سایر] با سلام و وقت بخیر شاید متن پیامم کمی طولانی شود ببخشید لطفا شماره ی 6 خصوصی باشد جستجو کردم ولی به جواب قانع کننده برای خودم نرسیدم 1 . 17 ساله 2 . سال سوم دبیرستان رشته ی ریاضی مدرسه استعداد های درخشان 3 . عاشق دانشگاه خوب رفتن و رشته ی فیزیک و هم عاشق حوزه رفتن و فلسفه! 3 . مرحله ی اول جامعه الزهرای قم قبول شدم 4 . اگه حوزه برم با اعتراض اطرافیان روبرو خواهم شد به خاطر بدبینی آنها و انتظارشان از من به دلیل موفقیت در رشته های دانشگاهی خانواده ام هم زیاد راضی نیستند 4 . واقعا مردد هستم که حوزه بروم یا نه از یک طرف احساس مسئولیت و علاقه و اینکه دوست دارم مدتی دور از اطرافیان و تنها در یک محیط معنوی باشم (و از این یکنواختی زندگی بیرون بیایم و حال و هوایم عوض شود) من رو به این سمت سوق میده و از طرف دیگه احساس مسئولیت در مقابل جامعه ی دانشگاهی و تاثیر کزاری مثبت در آن و علاقه و خواست دیگران مانع ام میشه و من رو سوق میده به این سمت که پیش دانشگاهی و بعد از آن دانشگاه رو ادامه بدم 5 . راستش درس نمیخونم یعنی حس اش نیست و البته چون بیشتر فکر و ذهنم با مطالب دینی و فلسفه و ... درگیره و بیشتر از درسم، برای اینها وقت مییگذارم و فعلا روحیاتم بیشتر با این فضا سازگاری دارد 6 . 7 . احساس میکنم با توجه به علاقه ای که به دروس حوزوی دارم شاید بتوانم موفق و تاثیرگزار باشم البته به یک شناخت کاملتر از خودم احتیاج دارم(چرا که میدانم برای حوزه رفتن خیلی باید دقت کنیم چرا که مسئله ی حساسی است و در صورت توجه نکردن حتی رفتار یک طلبه میتواند مخرب و آسیب زننده هم باشه و خودم اینگونه افراد را دیده ام ) 8 . درسته که به ظاهر شرایط علیه حوزه رفتنم هست ولی راستش من نمیخواهم این را قبول کنم! علاقه و احساس نیاز و نیز احساس مسئولیت چیز دیگری به من میگوید... 9 . و نکات بسیار دیگر که مجال بیان نیست 10 . خلاصه اینکه میترسم هم از رفتنم و هم از نرفتنم! 11 . استخاره هم خواهم کرد ولی مشورت را قدم اول میدانم 12 . اگر هم حوزه بروم در کنار آن و یا سالهای بعد انشاءالله دانشگاه هم خواهم رفت چون واجب میدانم! لطفا مرا برای تمامی مشکلاتی که گفتم به خصوص شماره 6 و تصمیم نهایی راهنمایی کنید میدانم که بسیار طولانی بود ولی برای مشورت گرفتن بهتر لازم دانستم بسیار بسیار معذرت و بسیار بسیار ممنون یا حق
- [سایر] با سلام این مشاوره های قبلی شماست.گفتم کامل 2مشاوره رو براتون ارسال کنم تا بهتر منو راهنمایی کنید. با تشکر از شما کد مشاوره قبلی: 940955 سلام 23 سالمه. دانشجو هستم،درسم داره تموم میشه،در حال گرفتن معافیت سربازی هستم،یه کار با حقوق متوسط ماهیانه 200 هزار تومان و بیمه دارم.با پدرو مادرم زندگی میکنم.خواهرم ازدواج کرده یه دختر توی دانشگاه مد نظرمه. خونواده داره.هم سن منه. قبلا توی خونه (17،18 سالگی تا تقریبا 1سال پیش) مادرم میگفته که رو 27،28 سالگی به بعد برا ازدواج حساب کن(احتمالا برا اینکه نیام زود عاشق بشم و زود تصمیم بگیرم) اما تازگی میگه تا زمانی که فلان کارارو نکنی(مثلا آب میخوری لیوان رو سر جاش بذاری) برات خاستگاری نمیرم و فکر ازدواج به سرت نیوفته. منم دارم کم کم خودمو تو اینجور مسایل اصلاح میکنم. اما نگرانم که هم چگونه مطرح کنم هم اینکه اگه مطرح کنم پدر و مادرم مخالفت کنن برای الان!؟ چگونه میتونم به خانوادم بگم که قصد ازدواج دارم؟ ممنون میشم منو راهنمایی کنید. پیشاپیش تشکر h2mbe@yahoo.com یا حق پاسخ : باسلام کاربر گرامی نیاز به ازدواج یک نیاز طبیعی است که مسلما در مقطعی از زمان برای هر جوانی ایجاد می شود اما مهم این است که آیا این نیاز به موقع ایجاد شده و فرد آمادگی لازم را برای ازدواج دارد؟ مثلا شما از لحاظ مالی، سطح شناختی و رفتاری، حتی از لحاظ عاطفی و ... به بلوغ لازم رسیده اید یا اینکه صرفا می خواهید بدون بررسی لازم ازدواج کنید؟ ضمنا شما در مورد ازدواج و انتخاب همسر به اندازه کافی مطالعه و بررسی کرده اید؟ معیارهایتان را مشخص کرده اید؟ می دانید چه نوع فردی را برای همسری می خواهید برگزینید؟ و ... اگر بدانید در چه راهی می خواهید قدم برداشته و هدف و برنامه ریزی روشنی داشته باشید حتی با مخالفت خانواده تان می توانید با ارایه دلیل و منطق آنها را راضی کنید که آمادگی لازم را برای ازدواج دارید. در غیر این صورت با دلایل مخالفت خانواده تان بیشتر فکر کنید و ببینید که آیا منطقی است یا تنها سنگ اندازی است؟ بسیاری از مواقع والدین دلایل منطقی ارایه می دهند که فرزندان باید مورد توجه قرار داده و با رفع این موانع برای ازدواج اقدام کنید. با تشکر از تماس شما کد مشاوره قبلی: 930417 من وقتی با خوانواده ام می خواهم مسئله ازدواج را صحبت کنم سریع میگن: که الان اصلا حرفش رو نزن یا میگن:باشه واسه 6،7 سال دیگه یا یا 28،29 سالگی به بعد. من با این طرز فکرشون چیکار باید بکنم؟ الان احساس میکنم دارم بیهوده زمان رو سپری میکنم.احساس میکنم نیاز به کس دیگه ای دارم که بتونم هدفمندتر باشم. پاسخ : باسلام کاربر گرامی شرایط فعلی شما چیست؟ ایا آمادگی ازدواج را در زمینه های مختلف دارید؟ تصور می کنید چرا خانواده تان تا این حد با ازدواج شما مخالفند؟ شرایط تان برای ازدواج مهیا نیست یا اینکه شرایط تان مطلوب است اما خانواده تصور می کنند که شما بلوغ فکری لازم را ندارید؟ لطفا توضیحات بیشتری دهید تا بتوانم راهنمایی تان کنم. منتظر تماس بعدی شما هستم. با تشکر از تماس شما