دوست عزیز سلام خیلی خوب است که شما جزء آن دسته از دانشجوها هستی که دوست داری با علاقه ات تصمیم بگیری نه صرفا گرفتن مدرک. به هر حال درس خواندن در حوزه کار اشتباهی نیست :1.خیلی ها تا سطح خارج درس خواندن ولی لباس روحانیت نمی پوشند، پس پوشیدن یا نپوشیدن لباس تا حدودی دست خودت است.2.برای طلبه ها شرایط خوبی گذاشتن مثل حقوق ماهیانه ( نمی دانم چقدر هست ) ، نرفتن به سربازی، بن خرید کتاب و...3.مگر هرکی طلبه می شود پیش نماز می شود؟تدریس در دانشگاه ، پیش نماز شدن ، سخنران شدن،مولف ، ترجمه ، پژوهش ، در هر سازمانی یک شیخ حضور داردو...4.در مورد آینده شغلیش لازم است با طلبه هایی که الان دارن درس می خوانند صحبت کنی5.توصیه می کنم به همراه خانواده سفری به قم داشته باشی و از نزدیک با طلبه های مختلف صحبت کنی و سوالاتت را دقیق بپرسی،این طوری یک تصمیم محکم می گیری.ولی قبل از همه به این سه سوال هم در مورد رشته ریاضی و هم حوزه پاسخ بده :1.چند درصد به این رشته علاقه داری ؟2.چند درصد توانایی و استعداد آن را داری ؟3.چند درصد در این رشته موفق می شوی؟(آینده شغلی )این سه سوال کمک زیادی به تصمیم گیری ات می کند.اگر سوالی داشتی از من بپرس .
با سلام.
بدون حاشیه یه راست میروم سر موضوع:
سئوال من مشکل من در انتخاب نهایی بین دانشگاه رفت نو حوزه رفتن است!
من پسری 19 ساله هستم که یک سال پشت کنکور ماندم (یعنی دوبار کنکور دادم) ودر نهایت چونکه رشتم ریاضی فیزیک بود تونستم در دانشگاه سراسری ارومیه دوره روزانه در رشته فیزیک نظری قبول بشم وحالا هم حدود یک ماه ونیم است که دارم میرم دانشگاه. ولی یه دو یا سه سالی است که به دلم افتاده که برم حوزه. حالا مطمئن نیستم که این به دل افتادن ناشی از تخیلات لحظه ای است یا نه واقعا خدا میخواد( آخه شنیدم که هرچیزی که ما واقعا دلمون بهش سوق داده میشه ومیخوایم اونو خدا میگه برو طرفش! (این درسته؟))-( یهجورایی مذهبی بودن رو تو طلبه بودن میدونم!!)
البته بابام مخالفت میکنه و میگه که شغل خوبی نیست واین برات شغل نمیشه ودر آینده مشکلات خیلی زیادی خواهی داشت ومنزلت اجتماعی نداره وآیندش معلوم نیست ( واگه فردا این نظام یه جوریش شد تو جونت در خطره!) و از این حرفا. این که میگم بابام مخالفه آیا میشه که با وجود ناراضی بودن پدر من باز هم به حوزه برم. البته مادرم کمی بگی نگی راضی هست. آیا این کار کار درستیه؟ولی من احساس خوبی بهش دارم (به حوزه رفتن). ولی بالاخره برا دانشگاهم خیلبی زحمت کشیدم . از طرفی این رشته من در دانشگاه خیلی سخته وبراش در آینده کارش خیلی نداره(البته اونجوری که میگن ، آیا واقعا اینجوریه). حالا شاید این زیاد مهم نباشه وبشه با یه کنکور مجدد دادن این مشکل رو برطرف کرد. ولی مشکل من در اصل قضیه هست. البته من در این مورد حوزه یا دانشگاه با خیلی ها مشاوره کردم وهرکس یه حرفایی گفته و اگه ناراحت نشین باید بگم هرکسی سعی کرده زیاد حوصله نذاره وزود خاتمه ش بده وتموم بشه. ولی اینا نمیدونن که من اینو همینجوری نمیپرسم وپای آینده من درمیونه. البته از مشکلات طلبگی هم درست وغلط خبر کمی دارم . شما ببیندی اینا درسته؟: مثل دور بودن از خانواده( چون ما در یکی از شهرستانهای آذربایجان غربی هستیم واگه خدا بخواد میخواهم از قم قبول بشم)- درسهای زیاد وفشرده- شنیدم که به هر 3نفر یه اتاق 3در 4 میدن. آخه من تو خوابیدن خیلی حساسم واگه کسی شب خروپف کنه یا حرف بزنه تو خواب یا ... اصلا نمیتونم بخوابم. به همین خاطر دیگه تو ارومیه تو خوابگاه نمیمونم وبیرون خودم تنها یه خونه شخصی کوچیک البته با همکاری پدرو مادرم گرفتم واونجا میمونم. خوب میگفتم- مشکلات موندن وتحصیل وازدواج- راستی این ازذواج چجوریه؟- آینده شغلیش چجوریه و مثلا یه طلبه که حدودا 10سال خوند آیا یه انتخاب داره؟ مثلا باید بره وتویه مسجد مثلا پیش نماز بشه؟ یا فقط بره تو یه مسجد سخنران بشه؟ البته من نمیگم که ازین کارا زیاد خوشم نمیاد(البته نمیدونم چرا؟) ولی آیا گرایش دیگه ای هم داره؟- این مورد توجه قرار گرفتن من در پوشیدن لباس روحانیت برا من یه مسئله هست. نمیدونم چرا فکر میکنم که از پوشیدن این لباس کمی خوشم نمیاد. میشه آخوند شد وبا لباس عادی بود؟ وn مشکل دیگه که شاید باشه. ببینید من ازین میترسم که یه روزی به خودم بیام وبه حوزه برم واونجا به من بگن که دیر از خواب پاشدی وسن تو زیاده!. از اون روز میترسم. از اون روز میترسم که خدا بهم بگه که من اینو به دلت انداختم وتو قبول نکردی و... . از اینا میترسم. اصلا وقتی با کسی در این مورد مشورت میکنم ، وقتی که از من میپرسه که آخه هدف اصلیت از حوزه رفتن چیه من واقعا میمونم!! یعنی واقعا اون هدف اصلی ومهم رو نیمدونم چی بگم. میگن واسه چیش میری؟ واسه پولش واسه لباسش واسه ... . واسه چی؟ ولی من جوابی ندارم. یعنی اون عشق روحانیت ور نمیتونم بیان کنم وهمیشه محکوم میوفتم. اوه!. ببخشید خیلی زیاد شد. خلاصه این ریش واین قیچی! شاید این آخرین مشاوره ای باشه که میکنم وبر اساس همین جواب شما تصمیم بگیرم. در آخر ، یا الله!
دوست عزیز سلام خیلی خوب است که شما جزء آن دسته از دانشجوها هستی که دوست داری با علاقه ات تصمیم بگیری نه صرفا گرفتن مدرک. به هر حال درس خواندن در حوزه کار اشتباهی نیست :1.خیلی ها تا سطح خارج درس خواندن ولی لباس روحانیت نمی پوشند، پس پوشیدن یا نپوشیدن لباس تا حدودی دست خودت است.2.برای طلبه ها شرایط خوبی گذاشتن مثل حقوق ماهیانه ( نمی دانم چقدر هست ) ، نرفتن به سربازی، بن خرید کتاب و...3.مگر هرکی طلبه می شود پیش نماز می شود؟تدریس در دانشگاه ، پیش نماز شدن ، سخنران شدن،مولف ، ترجمه ، پژوهش ، در هر سازمانی یک شیخ حضور داردو...4.در مورد آینده شغلیش لازم است با طلبه هایی که الان دارن درس می خوانند صحبت کنی5.توصیه می کنم به همراه خانواده سفری به قم داشته باشی و از نزدیک با طلبه های مختلف صحبت کنی و سوالاتت را دقیق بپرسی،این طوری یک تصمیم محکم می گیری.ولی قبل از همه به این سه سوال هم در مورد رشته ریاضی و هم حوزه پاسخ بده :1.چند درصد به این رشته علاقه داری ؟2.چند درصد توانایی و استعداد آن را داری ؟3.چند درصد در این رشته موفق می شوی؟(آینده شغلی )این سه سوال کمک زیادی به تصمیم گیری ات می کند.اگر سوالی داشتی از من بپرس .