تلاوت قرآن با رعایت قواعد مخصوص آن، یا دانش مربوط به اصول قرائت و اختلافات قاریان را قرائت قرآن می گویند.
نماز
نماز (واژهای فارسی و معادل کلمه عربی «صَلاة») عملی عبادی است که پنج بار در اوقات معینی از شبانه روز واجب است. در این عبادت، نمازگزار رو به قبله میایستد و ذکرهای ویژهای را خوانده و اعمال ویژهای مانند رکوع و سجده را به جا میآورد. نماز به دو شکل فردی (فُرادا) و جماعت خوانده میشود.
وصل به سکون
نخواندن حركت آخر كلمه و چسباندن آن به كلمهی بعد
وقف به حرکت
وقف كردن بر روی يك كلمه (هنگام قرائت)، در عين تلفظ حركت آخر آن
حرکت
حرکت در دو معنی و در دو علم، در معانی مختلف به کار رفته است.۱. حرکت (فقه): حرکت به این معنی در فقه در دو معنا استعمال شده است.۲. حرکت (فلسفه): حرکت به این معنی در فلسفه و به معنای خروج تدریجی شیء از قوه به فعل می باشد.
سکون
سکون، در لغت به معنای آرامش و در مقابل حرکت است. معادل فرانسوی این لغت، Statique است و در انگلیسی بدانImmobility و Static گفته میشود. [۱]
بسمه
باسْمه (نیز: باصْمه، بَسْمه، بَصْمه)، واژة مأخوذ از ترکی برای طرحی که به وسیله قلم یا قالب و موادی چون ورقههای نازک طلا یا نقره یا رنگ و نظایر آنها با فشار روی کاغذ یا پارچه و مواد دیگری از این قبیل، منتقل میشد. این طرز کار شبیه شیوهای است که برای تهیه پارچههای قلمکار اصفهان یا چیتهای ساده (چاپی) به کار میرود.
ترک
ترک یعنی انجام ندادن، مقابل فعل است.
وقف
وقف عقدی است که ثمرۀ آن حبس کردن اصل، و رها کردن منفعت آن است.