در مناسک در واجب پنجم از واجبات حج تمتع می فرمایید یجب ان یکون الذبح او النحر فی منی و ان لم یمکن ذلک تا جاییکه می فرمایید او کان حرجا علیه ذبح او نحر فی وادی محسر ایا حرج نوعی است یا شخصی می باشد
مراد حرج شخصی است
عنوان سوال:
در مناسک در واجب پنجم از واجباتحج تمتع می فرمایید یجب ان یکون الذبح او النحر فی منی و ان لم یمکن ذلک تا جاییکه می فرمایید او کان حرجا علیه ذبح او نحر فی وادی محسر ایا حرج نوعی است یا شخصی می باشد
حجّ تَمَتُّع، از اقسام سهگانه حج در اسلام. این نوع حج، بر کسی واجب است که فاصلۀ محلّ سکونتش تا مکه بیش از ۱۶ فرسخ یا ۴۸ میل است. حج تمتع از دو بخش تشکیل میشود: عمره تمتع و حج تمتع.
واجبات
فروع دین اصطلاحی فقهی و کلامی به معنای احکام عملی اسلام که در مقابل اصول دین قرار دارد. برخی از فروع دین اسلام به شرح زیر است: نماز، روزه، خمس، زکات، حج، جهاد، امر به معروف، نهی از منکر، تولی و تبری.
مناسک
حج، عملی عبادی در اسلام، به معنای سفر به شهر مکه در عربستان و زیارت خانه کعبه و انجام دادن اعمال عبادی مخصوص آن است. حج افزون بر بُعد عبادی دارای ابعاد اجتماعی، اقتصادی و سیاسی نیز هست و از مهمترین شعائر اسلام به شمار میرود.
تمتع
حج تَمَتُّع یا همان حج آفاقی از اقسام حج است.
وادی
وادی ها آب های پراکنده و اندک را به مسیرهای مشخصی سوق می دهند و جهت استفاده مردم و کشت به آنها می رسانند.
نحر
كشتن شتر با زدن نيزه بر بالای سينهاش
حرج
عسر در لغت به معنای صعوبت، مشقّت و شدت آمده است و حرج نیز به معنای ضیق و تنگی و تنگنا و گناه آمده است [۱] و در اصطلاح فقهی و حقوقی منظور از این قاعده این است که تکالیفی که موجب مشقت و سختی برای مکلف است در دین وجود ندارد.
ذبح
ذَبْح بریدن رگهای چهارگانه گردن است. بنابر مشهور، ذبح با بریدن تمامی رگهای چهارگانه (معروف به اوداج اربعه) یعنی مری، حلقوم و دو شاه رگ گردن که بنابر مشهور به حلقوم و بنابر قول برخی به مری احاطه دارد، محقق میشود و بریدن بعض رگها در صورت امکان بریدن همه آنها، کفایت نمیکند.
منی
مَنی، مایعی به رنگ سفید، غلیظ و جهنده، که خروج آن از بدن منجر به جنابت و وجوب غسل جنابت میشود. از منظر فقهی، سه شرط شهوت، جهیدن و سست شدن بدن از نشانههای منی ذکر شده است. منی از نجاسات بوده و خروج آن از بدن، در برخی موارد باعث باطل شدن روزه میشود.
حج
زيارت خانه خدا و اعمال مربوط به آن
مراد
مراد, آن چيزي است که تحقق آن در خارج مطلوب مريد ( اراده کننده ) باشد و اراده وي به آن تعلق گيرد; به گونه اي که در او شوق مؤکد ايجاد مي کند, به اندازه اي که يا خود براي تحصيل آن در خارج حرکت مي نمايد يا ديگري را به انجام دادن آن وادار مي کند.
حرج
عسر در لغت به معنای صعوبت، مشقّت و شدت آمده است و حرج نیز به معنای ضیق و تنگی و تنگنا و گناه آمده است [۱] و در اصطلاح فقهی و حقوقی منظور از این قاعده این است که تکالیفی که موجب مشقت و سختی برای مکلف است در دین وجود ندارد.