وقوف كسی كه به خاطر عذر شرعی از وقوف اختياری عاجز است.
اختصاص
اختصاص ممکن است در معانی ذیل به کار رفته باشد: • اختصاص (فقه)، به معنای مخصوص بودن و بحث شده در بابهای صلات، حج، تجارت، نکاح و ارث در فقه• اختصاص (نحو)، به معنای فضیلت دادن و مختص گرداندن و بحث در علم نحو• ادات اختصاص، واژه بیانگر اختصاص چیزی برای چیز دیگر
اذان
خدا بزرگتر از آن است که توصیف شود شهادت میدهم خدایی جز خدای یکتا وجود ندارد شهادت میدهم محمد(ص) پیامبر خداست (شهادت میدهم که علی(ع) ولی خداست) بشتاب به سوی نماز بشتاب به سوی رستگاری بشتاب به سوی بهترین کار خدا بزرگتر از آن است که توصیف شود
مشعر
مَشْعَر یا مَشْعَرُالحرام که به مُزْدَلِفِه[۱] نیز شهرت دارد سرزمینی بین عرفات و مِنا است که حدود ۴ کیلومتر طول دارد. این زمین در محدوده حرم مکه قرار داشته و توقف (وقوف) در آن در صبح عید قربان از ارکان حج است. بیشتر حجاج برای رمی جمرات از این مکان سنگریزه جمع میکنند.
وقوف
وُقوف در عَرَفات، به معنای توقف در عرفات، دومین عمل واجب حج است که در روز عرفه در سرزمین عرفات انجام میشود. زمان واجب وقوف از ظهر تا مغرب شرعی است. توقف حداقلی آن از ارکان حج به حساب میآید.
صبح
سحرگاه زمان راز و نیاز و نیایش با خالق و هنگام استجابت دعاست.
اختصاص
اختصاص ممکن است در معانی ذیل به کار رفته باشد: • اختصاص (فقه)، به معنای مخصوص بودن و بحث شده در بابهای صلات، حج، تجارت، نکاح و ارث در فقه• اختصاص (نحو)، به معنای فضیلت دادن و مختص گرداندن و بحث در علم نحو• ادات اختصاص، واژه بیانگر اختصاص چیزی برای چیز دیگر