در مسأله (147) رساله امام خمینی(قدّس سرّه) آمده است: (در طهارت و نجاست به گفته کودک ممیز تا زمان بلوغ اعتنا نمی شود). این فتوا تکلیف دشواری است. زیرا به طور مثال مستلزم این است که پدر و مادر تطهیر فرزندشان را پس از قضاء حاجت تا سن پانزده سالگی به عهده بگیرند. لطفاً وظیفه شرعی ما را بیان فرمایید.
قول کودکی که در آستانه بلوغ است در این باره معتبر است.
عنوان سوال:
در مسأله (147) رساله امام خمینی(قدّس سرّه) آمده است: (در طهارت و نجاست به گفته کودک ممیز تا زمان بلوغ اعتنا نمی شود). این فتواتکلیف دشواری است. زیرا به طور مثال مستلزم این است که پدر و مادرتطهیر فرزندشان را پس از قضاء حاجت تا سن پانزده سالگی به عهده بگیرند. لطفاً وظیفه شرعی ما را بیان فرمایید.
پاسخ:
قول کودکی که در آستانه بلوغ است در این باره معتبر است.
سید روح الله موسوی خمینی (۱۲۸۱ -۱۳۶۸ ش) مشهور به امام خمینی ، رهبر انقلاب اسلامی و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران ، از بزرگترین مراجع تقلید شیعه در قرن چهاردهم هجری.
وظیفه شرعی
تکلیف مستفاد از اصول عملی شرعی، هنگام شک یا جهل به حکم واقعی را وظیفه عملی شرعی گویند. این بحث در اصول فقه کاربرد دارد.
قضاء حاجت
رجوع کنيد به: تخلّی
مستلزم
موجب، سبب
خمینی
خمینی ممکن است اسم برای اشخاص ذیل باشد: • امام خمینی، مشهور به سید روح الله موسوی خمینی (رحمةاللهعلیه)، مرجع بزرگ شیعه و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران• سید مصطفی خمینی، فرزند ارشد امام خمینی (رحمةاللهعلیه) و از مبارزین انقلابی
نجاست
نجس اصطلاحی فقهی که به آنچه از نظر شرعی ناپاک (غیرطاهر) است اطلاق میشود. چیزهایی که نجس به شمار میروند به دو دسته تقسیم میشوند: دسته نخست، آنچه اصالتاً نجس است (نجاسات دهگانه) که آن را عین نجس میگویند؛ دسته دوم آنچه اصالتاً پاک است اما به دلیل تماس با نجاسات، نجس شده است (مُتَنَجَّس). چندین حکم تکلیفی و وضعی درباره نجاسات وجود دارد؛ مانند اینکه خوردن آنها حرام است و یا اینکه لباس نمازگزار نباید نجس باشد.
طهارت
طهارت، اصطلاحی فقهی و عنوانی عمومی است برای حالتی که با برخی افعال شرعی مثل وضو، غسل و تیمم پدید میآید و نیز چیزهایی که باعث از بین رفتن نجاسات میشوند و در فقه شیعه به آنها مُطَهِّرات یا پاککنندهها میگویند.
تطهیر
از آن جهت كه دین اسلام يك برنامه كامل براى زندگی بشر بوده و تمام جنبههاى حيات مادی و معنوى او را در نظر دارد و از جهتى بهداشت يكى از ابعاد مهم زندگى بشر است، اسلام عزيز نسبت به مسأله طهارت و بهداشت عنايت شايانى دارد.
تکلیف
تکالیف ممکن است در معانی ذیل و یا اضافه به معانی ذیل به کار رفته باشد: تکلیف دینی، یکی از مفاهیم مهم دینی و به معنای اوامر و نواهی خداوند به بندگانش قرآن• تکلیف (قرآن)، بررسی تکلیف در آیات قرآن کریم• تکلیف حیوانات، بررسی تکلیف حیوانات از منظر قرآن کریم• تکلیف در بهشت آدم، تکالیف و ممنوعیتهای حضرت آدم در قرآن• تکلیف در قیامت، بررسی وجود یا عدم وجود تکلیف در قیامت• تکلیف زمین، امتناع و ترس زمین از پذیرش تکلیف عرضه شده بر او در قرآن کریم علوم عقلی• تکلیف (کلام)، اوامر و نواهی خداوند به بندگانش• تکلیف فلسفی، اثبات مولابودن خداوند و اثبات رابطه مولا و بنده• تکلیف عرفانی، نقش و اهمیت تکلیف در عرفان در برخی مباحث، همچون مسئله «اسقاط تکلیف» و تفکیک شریعت در قبال طریقت و حقیقت فقه• تکلیف (فقه)، خطاب شارع به انجام دادن یا ترک کاری و یا تخییر بین آن دو• تکلیف شرع، خطاب شارع به انجام دادن یا ترک کاری و یا تخییر بین آن دو• تکلیف آزمایشی، امر و نهی کردن بدون اراده جدّی به تحقق متعلق در خارج• تکلیف الزامی، احکام ناشی از مصلحت و مفسده مُلزِمه• تکلیف انحلالی، احکام منحل شده یک ماهیت، به تعداد مصادیق آن• تکلیف تحریمی، حرام قرار دادن چیزى• تکلیف تخییری، تکلیف به انجام یا ترک یکی از دو یا چند چیز• تکلیف تسجیلی، امر و نهی کردن به غرض اتمام حجّت، بدون اراده تحقق متعلَّق در خارج• تکلیف تعبدی، احکام مشروط به قصد قربت در مرحله امتثال• تکلیف تعیینی، تکلیف به انجام یا ترک امری معیّن• تکلیف ظاهری، احکام مستفاد از اماره یا اصل عملی ، یا احکام مستفاد از اصول عملی ، برای مکلّف شاکّ یا جاهل به حکم واقعی• تکلیف جدی، امر و نهی کردن با اراده جدّی بر تحقق متعلق در خارج• تکلیف زجری، احکام وضع شده برای امورِ مطلوب بالغیر• تکلیف شانی، مرحله ابلاغ احکام به مکلّفان، یا مرحله تحقق خارجی موضوعات احکام• تکلیف شرعی، تکلیف صادر شده از سوی شارع مقدس• تکلیف ثابت، احکام معتبرِ مستمرّ تا زمان معین یا غیر معیّن• تکلیف طریقی، تکلیف ثابت به علم یا ظنّ معتبر• تکلیف طلبی، تکلیف دلالت کننده بر درخواست انجام متعلق آن• تکلیف عقلایی، تکلیف صادر شده از سوی عقلا• تکلیف عقلی، تکلیفِ ناشی از ادراک عقل نسبت به حُسن یا قبح چیزی• تکلیف عینی، تکلیفِ متوجه هر یک از مکلّفان به صورت مستقل• تکلیف ترخیصی، احکام فاقد الزام شرعی در فعل یا ترک عمل• تکلیف نفسی، احکام دارای مصلحت به اعتبار نفس متعلقات آنها• تکلیف واقعی، احکام مترتب بر موضوع بدون لحاظ علم و جهل مکلَّف، یا احکام مکشوف به علم و طریق علمی• تکلیف کفایی، تکلیفِ باقی بر همه مکلفان مشروط به عدم انجام توسط یکی از آنها• تکلیف مجهول، تکلیف به شئ غیر معلوم به تفصیل• تکلیف محتمل، تکلیف غیر ثابت به علم یا ظنّ معتبر• تکلیف مشروط، تکلیف مشروط به تحقق امری خارج از ذات آن• تکلیف مشکوک، تکلیف محتمل با تساوی احتمال وجود و عدم آن• تکلیف مظنون، تکلیف محتمل با رجحان احتمال وجود آن• تکلیف معدومین، شمول تکلیف نسبت به افراد غیر موجود در زمان خطاب• تکلیف ارشادی، حکم ارشادی مقابل حکم مولوی• تکلیف استقلالی، اعتبارات مورد التفات استقلالی شارع• تکلیف اضطراری، احکام ثانویِ واقعیِ مختصّ به حالت اضطرار مکلّف• تکلیف انحلالی، احکام منحل شده یک ماهیت، به تعداد مصادیق آن• تکلیف انشایی، احکامِ بعد از مرحله اقتضا و قبل از مرحله فعلیت و اجرا• تکلیف ایجابی، حکم الزامی و طلب اکید متعلق به چیزی• تکلیف بعثی، امر و نهی کردن به غرض تحقق متعلَّق در خارج به وسیله مکلَّف• تکلیف بما لا یطاق، تکلیف کردن به امر خارج از طاقت مکلّف• تکلیف به مجمل، تکلیف به امر غیر واضح و مردّد بین چند چیز• تکلیف محال، تکلیف غیر قابل صدور از مکلِّف• تکلیف به محال، تکلیف کردن به امر محال• تکلیف به محال عادی، تکلیف کردن به امر محال به حسب عادت• تکلیف به محال عقلی، تکلیف کردن به امر محال به حسب عقل• تکلیف تعبدی، احکام مشروط به قصد قربت در مرحله امتثال• تکلیف توصلی، احکام غیر مشروط به قصد قربت در مرحله امتثال• تکلیف حقیقی، احکام ناشی از مصالح و مفاسد واقعی در متعلق آنها• تکلیف ضمنی، اعتبارات مورد توجه تَبَعی شارع• تکلیف عقلی، تکلیفِ ناشی از ادراک عقل نسبت به حُسن یا قبح• تکلیف کفائی، تکلیفِ باقی بر همه مکلفان مشروط به عدم انجام توسط یکی از آنها• تکلیف معلوم، تکلیف ثابت به علم یا ظنّ معتبر• تکلیف معلوم اجمالی، تکلیف به امر مرددّ میان دو یا چند چیز• تکلیف معلوم تفصیلی، تکلیف فاقد هر نوع ابهام یا اجمال• تکلیف موجودین، شمول تکلیف نسبت به افراد موجود در زمان خطاب• آسانی تکلیف، تکالیف شرعی براساس وسع و ظرفیت مکلفین
وظیفه
تکلیف مستفاد از اصول عملی، هنگام شک یا جهل به حکم واقعی را وظیفه عملی گویند. این بحث در اصول فقه کاربرد دارد.
حاجت
حاجت در نیاز و احتیاج استعمال شده است.از اين عنوان در بسياری ابواب فقهی از قبيل طهارت، صلات، حج، امر به معروف و نهی از منکر، تجارت، دین و نکاح سخن رفته است.
بلوغ
بلوغ، در فقه اسلامی به معنای رسیدن انسان به سنی است که مشمول تکلیف دینی میشود و باید به دستورهای دینی عمل کند. نشانههای بلوغ عبارتند از احتلام، روییدن موی خشن اطراف شرمگاه و سن؛ هر یک از این علائم ظاهر شود، شخص بالغ و مکلّف محسوب میگردد.
عهده
عُهده به معنای ظرف مسئوليتها و تعهدات است.
قضاء
انجام عمل بعد از سپری شدن وقت مخصوص آن را قضا گویند.
مادر
در قرآن مجید و روایات، در احسان و نیکی کردن به مادر تاکید بیشتری شده و بعضی از آیات، احساسات و عاطفه انسان را نسبت به مادر به شدت تحریک میکند و به او تذکر میدهد که لزوم شکرگزاری از مادر، این است که او نه ماه سنگینی تو را تحمل کرده است.
ممیز
نابالغی است كه قدرت تشخيص داشته باشد. معيار مميّز بودن در هرموردی، تشخيص وی نسبت به همان مورد است.
فتوا
به معناي ابراز رأي و نظر مجتهد درباره حکمي شرعي و اعلان آن براي آگاهي مقلدانش است .
پدر
پدر به معنای مردی است که دیگرى از نطفهی او- از طریق شرعی یا وطی به شبهه- به وجود آید یا صاحب شیر را گویند. از این عنوان در بسیارى از ابواب سخن رفته است، نظیر باب های طهارت، صلاة، زکات، خمس، صوم، حج، جهاد، تجارت و... .
قدس
بیت المُقَدَّس (به عربی بَیت المَقْدِس) یا اورشلیم یا قُدس، شهری در فلسطین اشغالی که نخستین قبله و سومین شهر مقدس مسلمانان (پس از مکه و مدینه) و مقدسترین شهر جهان نزد یهودیان و مسیحیان است. این شهر، از مراکز زیارتی ادیان ابراهیمی است و هر یک از این ادیان، آثار و ساختمانهایی در آن دارند. بیت المقدس هم اکنون در اشغال کامل اسرائیل است و دولت اسرائیل این شهر را پایتخت ابدی خود میخواند؛ اما سازمان ملل و بسیاری از کشورهای جهان، این ادعا را به رسمیت نمیشناسند.[۱] بیت المقدس و برخی اماکن موجود در آن بنابر روایات شیعه، فضیلت بسیاری دارند چنان که در روایتی از امام حسن عسکری(ع)، نماز گزاردن در مسجدالاقصی در ردیف نماز گزاردن در مسجدالحرام دانسته شده و یک نماز در آن برابر با هزار نماز در دیگر مساجد است.[۲]برخی شیعیان ایرانی در قدیم به ویژه در دوره قاجار و پهلوی، زیارت اماکن مذهبی این شهر را با سفر حج همراه میکردهاند.[۳]
سن
مدت عمر انسان یا موجود زنده دیگر را سن میگویند.
بلوغ
بلوغ، در فقه اسلامی به معنای رسیدن انسان به سنی است که مشمول تکلیف دینی میشود و باید به دستورهای دینی عمل کند. نشانههای بلوغ عبارتند از احتلام، روییدن موی خشن اطراف شرمگاه و سن؛ هر یک از این علائم ظاهر شود، شخص بالغ و مکلّف محسوب میگردد.