اینجانب دانشجوی سال چهارم پزشکی هستم. در این مقطع تحصیلی گاهی اوقات جهت آموزش بر بالین بیماران زن و یا در اتاق عمل جرّاحی جهت یادگیری عملی، لازم است که به محل های حرام بدن زن نگاه کنم و احیانا با دستکش یا بدون آن بر بدن زنان دست بزنیم. وظیفه چیست؟

تکلیف مستفاد از اصول عملی، هنگام شک یا جهل به حکم واقعی را وظیفه عملی گویند. این بحث در اصول فقه کاربرد دارد.

آموزش به عمل یاد دادن (تعلیم) و یاد گرفتن (تعلّم) می گویند که از آن در باب‌هاى: اجتهاد و تقلید، صلات، زکات، تجارت، اجاره، نکاح و دیات به مناسبت سخن رفته است.

طبابت بیماران را پزشكى گویند.

یکی از شاخه های علم پزشکی جراحی می باشد و از آن در بخش مسائل مستحدثه سخن گفته‌اند.

دستكش، پوششى از جنس چرم، پارچه و مانند آن براى دست است. از عنوان دستکش، در باب صلاة و حج ،نام برده‌اند.

به قسمتی از خانه اتاق اطلاق می‌شود و احکام آن در بابهای طهارت و صلات آمده است.

فاطمه بنت اسد

سال به سال قمری و شمسی تقسیم می‌شود و سال شرعی که احکام مرتبط با زمان بر اساس آن تنظیم شده، سال قمری است که دوازده ماه می‌باشد. از عنوان سال در بابهاى طهارت، صلات، زکات، خمس، حجر، وصیت، نکاح و طلاق سخن گفته‌اند.

بدن به معنای اندام و تن انسان یا حیوان می باشد که در باب هاى طهارت، صلاة، حج، تجارت، نکاح، صید و ذباحه و حدود از آن سخن رفته است.

زن مقابل مرد است.

مسلمان کسی است که به دین اسلام باور دارد. حج یکی از فروع دین اسلام است.مسلمان باید به اصول دین هم ملزم باشد.

جايز شمردن، اجازه دادن

واژه ضرورت در لغت ،منطق و فلسفه کاربرد دارد.

طبابت بیماران را پزشكى گویند.

تعیین یعنی متمایز کردن چیزى از غیر آن بوسیله خصوصیتی که در او است.

توقف به ترک فتوا یا ترک عمل به دلیل فقهی اطلاق می‌شود.

تکلیف، اصطلاحی فقهی و کلامی و به معنای وظیفه‌ای است که از ناحیه دین بر گردن بندگان نهاده می‌شود که به واسطه آن انجام دادن یا ترک کاری بر فرد واجب می‌شود. در علوم اسلامی به تکلیف از دو منظر توجه شده است: نخست از منظر فقهی، و به تبع آن اصولی؛ دوم از منظر کلامی. در فقه و اصول ماهیت تکلیف و شرایط آن با توجه به وجه عملی موضوع بررسی می‌شود. در مقابل، در کلام به موضوعات مذکور به صورت نظری و انتزاعی‌ توجه می‌گردد. در بخش کلام از موضوعاتی چون غرض از تکلیف و راه شناخت تکلیف و اولین تکلیف آدمی بحث می‌شود.

عُهده به معنای ظرف مسئوليتها و تعهدات است.

به مانع بين دو چيز و همچنين زن غيرآبستن (مقابل حامل)، حائل مي‌گويند.از احكام آن به معناى نخست در باب طهارت و صلات سخن رفته است.

بدن به معنای اندام و تن انسان یا حیوان می باشد که در باب هاى طهارت، صلاة، حج، تجارت، نکاح، صید و ذباحه و حدود از آن سخن رفته است.

حدّ یکی از اقسام احکام، در اسلام است.