3) با عنایت به این که مقتول در شب مهتابی در فصل برداشت بادام جلوی باغ خود بوده است و قاتل به همراه یک نفر دیگر با موتور آمده است جلوی باغ مقتول و مقتول با چوب دستی به طرف او دویده و دست او را گرفته است و سؤال کرده تو کی هستی و اسمت چیست؟ ولی آن شخص، آن ضربه ی شدید را به او وارد می کند، آیا مقتول مقصّر است و جرمی را مرتکب شده است؟
اگر قاتل در مقام دفاع بوده و خائف شده باشد، به دیه مصالحه شود اولی است، واللّه العالم.
عنوان سوال:
3) با عنایت به این که مقتول در شب مهتابی در فصل برداشت بادام جلوی باغ خود بوده است و قاتل به همراه یک نفر دیگر با موتور آمده است جلوی باغ مقتول و مقتول با چوب دستی به طرف او دویده و دست او را گرفته است و سؤال کرده تو کی هستی و اسمت چیست؟ ولی آن شخص، آن ضربه ی شدید را به او وارد می کند، آیا مقتول مقصّر است و جرمی را مرتکب شده است؟
پاسخ:
اگر قاتل در مقام دفاع بوده و خائف شده باشد، به دیهمصالحه شود اولی است، واللّه العالم.
به شبهای روشن بر اثر تابش نور ماه شبهای مهتابی می گویند؛ که به مناسبت وقت نمازصبح در کلمات معاصران به کار رفته است.
موتور
موتور از القاب حضرت مهدی (علیهالسلام) است.
بادام
بادام ثمره درخت بادام هست و از آن به مناسبت در باب صلات و حج سخن رفته است.
جرمی
جَرْمی، صالح بن اسحاق، نحوی، لغوی و محدّث قرن دوم و سوم میباشد.
وارد
دلیل وارد به معنی دلیل منتفی کننده موضوع دلیل دیگر است.
مقصر
رجوع کنيد به: جاهل
نفر
نَفْر در لغت به معنی اعراض كردن، پيش دويدن، پراكنده شدن و رم كردن آمده است. [۱]
فصل
كليّات خمس از اصطلاحات علم منطق است و مقصود از آن، نوع ، جنس ، فصل ، عرض خاص و عرض عام مىباشد.
چوب
چوب مادّه سخت معروف است. از احکام آن در بابهای طهارت، تجارت و اطعمه و اشربه سخن گفتهاند.
باغ
باغ، محوطهای غالباً محصور، ساخته انسان با بهرهگیری از گل و گیاه، درخت، آب و بناهای ویژه که بر قواعد هندسی و باورها مبتنی است. و از آن به مناسبت در بابهاى خمس، تجارت، مساقات، اجاره، اطعمه و اشربه و احیاء موات سخن رفته است.
شب
شب زمان بین غروب آفتاب تا طلوع فجر صادق و مقابل روز هست؛ و از احکام آن در بابهای زیادی نظیر طهارت، صلات، صوم، اعتکاف، حج، جهاد، نکاح، صید و ذباحه و اطعمه و اشربه سخن گفتهاند.
مصالحه
صلح یکی از اقسام عقود میباشد.
دفاع
دفاع به معنای دفع کردن مهاجم است. از احکام دفاع، در باب جهاد و حدود سخن گفتهاند.
اولی
سزاوارتر
دیه
دیه دارای دو معنی لغوی_ به معنای راندن و رد کردن _و اصطلاحی_ به معنای مالی که در صورت وقوع جنایت باید ادا شود_ است و از آن در معنی اصطلاحی به خون بها و دیه مقدَّر نیز تعبیر می شود.