شخصی زمینی کنار جاده دارد که چند چاه هم در آن حفر شده و ضخصی هم گوسفندانی را از کنار جاده میبرد ناگهان ماشینی میآید و با زدن بوق گوسفندان به هیجان آمده دو رأس از گوسفندان به چاه میافتد و تلف میشوند مرقوم فرمایید: ضامن چه کسی است صاحب گوسفندان، راننده ماشین یا صاحب زمین (چاهها)؟
در فرض مذکور اگر صاحب گوسفندان در اداره و بردن گوسفندها تقصیر نکرده باشد، راننده ماشین ضامن است.
عنوان سوال:
شخصی زمینی کنار جاده دارد که چند چاه هم در آن حفر شده و ضخصی هم گوسفندانی را از کنار جاده میبرد ناگهان ماشینی میآید و با زدن بوق گوسفندان به هیجان آمده دو رأس از گوسفندان به چاه میافتد و تلف میشوند مرقوم فرمایید: ضامن چه کسی است صاحب گوسفندان، راننده ماشین یا صاحب زمین (چاهها)؟
پاسخ:
در فرض مذکور اگر صاحب گوسفندان در اداره و بردن گوسفندها تقصیر نکرده باشد، راننده ماشین ضامن است.
زمین جایی است که همه موجودات زنده روی آن زندگی می کنند.
ضامن
آن که ضمانت کسی را در اموال کند ضامن (ضمین) [۱] نامیده می شود، همین ضمانت اگر در امور بدنی باشد از آن تعبیر به کفیل و کفالت میشود.
بوق
بوق، سازی بادی با گونههای مختلف میباشد.
تلف
تلف ممکن است در معانی ذیل به کار رفته باشد: • تلف (فقه)، اصطلاحی فقهی و حقوقی به معنای از بین رفتن عین مال یا منافع عقلایی و قانونی مال، خود به خود یا به موجب حوادث• تلف حکمی، زوال سلطنت مالک نسبت به مال خود• تلف شرعی، زوال سلطنت مالک از مال خود به حکم شارع
حفر
به کندن زمین و گودکردن آن حفر می گویند که احکام آن در بابهاى طهارت، خمس،غصب،احیاءموات، حدود و دیات آمده است.
راس
سَر، به فتح سین و سکون یاء، همان بخش فوقانی یا بالاترین و یا جلو آمدهترین بخش بدن است. فقها در بابهای مختلف فقهی نظیر طهارت، صلات، صوم، حج، جهاد، کفالت، نکاح، ارث، حدود، قصاص و دیات از احکام مرتبط با آن سخن گفتهاند.
چاه
آب چاه به آب حاصل از کندن گودال عمیق اطلاق میگردد و یکی از مطهرات است. فتوای علامه حلی در عدم نجس شدن آب چاه با ملاقات اشیاء نجس دیدگاه فقهی در این زمینه را تغییر داد.
تقصیر
حَلْق (تراشیدن موی سر) و تقصیر (کوتاه کردن موی سر یا ناخن) از واجبات حج و عمرهاند که در موارد مختلف یکی از آنها انجام میشود. حلق و تقصیر مانند سایر اعمال حج و عمره، از عبادات به حساب میآیند و مانند نماز نیاز به قصد قربت دارند.
ضامن
آن که ضمانت کسی را در اموال کند ضامن (ضمین) [۱] نامیده می شود، همین ضمانت اگر در امور بدنی باشد از آن تعبیر به کفیل و کفالت میشود.
فرض
حکم الزامی و طلب اکید متعلق به چیزی را وجوب گویند.