پدر خانوادهای هنگام تشرف به مکه مکرمه وصیتنامهای تنظیم و فرزند خود را به عنوان وصی تعیین و او را به اجرای مفاد وصیتنامه موظف نمود، در متن وصیتنامه آمده که بعد از فوت جنازهام به مشهد مقدس حمل شود و یا هر جا که وصی من مصلحت بداند مختار است، لکن چند ماه قبل از فوت به فرزندان مؤکداً سفارش کرد که جنازهام را به کربلای معلی حمل نمایید، 2، سال از تاریخ فوتش میگذرد جنازه در گورستان عمومی به صورت امانت قرار دارد با توجه به شرائط حاکم بر عراق و شفاف نبودن روابط فیمابین و عدم اطمینان به تهیه و تدارک حمل جنازه به سرزمین مقدس حمل و به خاک بسپارد یا خیر؟
چون حمل جنازه به سرزمین مقدس کربلا فعلاً ممکن نیست و موفقیت برای این امر در آینده نزدیک نیز معلوم نیست لازم است به مشهد مقدس حمل نمایید.
مشهد یا مشهدالرضا از شهرهای مهم مذهبی شیعیان در شمال شرقی ایران و مرکز استان خراسان رضوی. این شهر در زمان افشاریان، پایتخت ایران بود. مشهد دومین شهر پهناور ایران بعد از تهران است و بر اساس سرشماری سال ۱۳۹۰ش حدود دو میلیون و ۷۶۰ هزار تن جمعیت دارد. این شهر به دلیل وجود حرم امام رضا(ع)، سالانه پذیرای حدود ۳۰ میلیون نفر زائر ایرانی و خارجی است.
مکه مکرمه
مکه، مقدسترین شهر مسلمانان و زادگاه اسلام و پیامبر اکرم(ص)، واقع در شبه جزیره عربستان. بکّه، بلدالحرام، بلدالامین و امالقری از نامهای دیگر آن است.
اطمینان
سکون و آرامش را اطمینان گویند.
گورستان
در مورد قبر مطالب متنوعی در آموزه های دینی مطرح شده است که به اهم آن ها در این مقاله اشاره می شود.
سرزمین
به محلی که در اثر سکونت افرادی در آن، آباد شده باشد آبادی گفته میشود و از آبادی در بابهای طهارت، احیاء موات و لقطه سخن رفته است.
شرایط
شرط امری محتمل الوقوع در آینده که طرفین حدوث اثر حقوقی را متوقف بر حدوث آن امر محتمل الوقوع مینمایند. شرط در علم اصول به معنای هر امری که وجود آن برای تحقق امر دیگری لازم است و در اصطلاح حقوق و فقه به معنی مطلق تعهد است اعم از اینکه در ضمن عقد باشد یا مستقل از عقد. به طور کلی در تعریف شرط به معنای حقوقی و نه معنای منطقی و اصولی در فقه چنین آمده است " الشرط امر زاید علی الثمن و المثمن علی وجه التزام دون التعلیق.... " [۱]
فرزند
فرزند به معنای بچه و آنکه از دیگری زاده شده است.
جنازه
جنازه دارای دو معنا می باشد که لغویان به آن پرداخته اند.
مصلحت
مصلحت در لغت به معنای صلاح، خیر و صواب است. و جمع مصلحت مصالح است. [۱] [۲] [۳]
امانت
امانت به معنی ضد خیانت می باشد و نیز به مال به امانت گذاشته شده نزد امین اطلاق می شود.
تاریخ
زمان وقوع یک پدیده را، تاریخ گویند. از عنوان تاریخ در فقه در باب هایى نظیر طهارت، حج، نکاح و ارث و نیز در اصول فقه سخن رفته است.
تدارک
تدارك به جبران عمل فوت شده یا مال تلف گشته گفته می شود.
تعیین
تعیین یعنی متمایز کردن چیزى از غیر آن بوسیله خصوصیتی که در او است.
مختار
مختار بن ابی عبید ثقفی (۱-۶۷ق)، تابعی اهل طائف که به قیام برای خونخواهی امام حسین(ع) مشهور است. مختار میزبان مسلم بن عقیل در کوفه بود و تا پایان قیام با وی همکاری داشت، ولی هنگام واقعه شهادت امام حسین(ع) در زندان عبیدالله بن زیاد به سر میبرد.
حاکم
حاکم، اصطلاحی با معانی مختلف در فقه، حقوق و اصول فقه. این کلمه در لغت به معانی قاضی، داور، فرمانروا، اجراکننده حکم و متصدی اداره یک ایالت یا بخش از جانب حکومت است. کاربرد «حاکم» در منابع فقهی و متون حقوقی به معنای لغوی و غیراصطلاحی رایج است. با وجود این، به سبب قیود و شروطی که برای برخی مصادیق آن، به ویژه در فقه امامی، ذکر شده، به یک اصطلاح تبدیل شده است، همچنان که در اصول فقه نیز معانی اصطلاحی خاصی دارد.
مشهد
حوزه علمیه خراسان یا حوزه علمیه مشهد، مجموعۀ دستاندرکاران، مدارس دینی و مراجع مذهبی در خراسان ایران که آموزش، تربیت و پرورش طلاب علوم دینی شیعه و برخی وظایف مذهبی دیگر را بر عهده دارند.
عراق
عراق با نام رسمی جمهوری عراق از کشورهای خاورمیانه و جنوب غرب آسیا است. بیشتر مردم این کشور شیعهاند و غالباً در مناطق جنوبی و مرکزی سکونت دارند. اهمیت عراق نزد شیعیان، بیش از هر چیز، به مرقد ۶ تن از ائمه شیعه در شهرهای نجف، کربلا، کاظمین و سامرا و نیز وجود مکانهایی مثل مسجد کوفه و مسجد سهله و سرداب غیبت است. وجود مرجعیت دینی و حوزه علمیه نجف نیز بر اهمیت عراق افزوده است.
پدر
پدر به معنای مردی است که دیگرى از نطفهی او- از طریق شرعی یا وطی به شبهه- به وجود آید یا صاحب شیر را گویند. از این عنوان در بسیارى از ابواب سخن رفته است، نظیر باب های طهارت، صلاة، زکات، خمس، صوم، حج، جهاد، تجارت و... .
مکه
مکه، مقدسترین شهر مسلمانان و زادگاه اسلام و پیامبر اکرم(ص)، واقع در شبه جزیره عربستان. بکّه، بلدالحرام، بلدالامین و امالقری از نامهای دیگر آن است.
وصی
كسی كه عهدهدار انجام وصيتی شده است.
ماه
قمر ممکن است در معانی ذیل به کار رفته باشد: • سوره قمر، پنجاه و چهارمین سوره قرآن معروف به سوره اقتربت• شمس و قمر، سیاره آسمانی در حال گردش به دور کره زمین• شق القمر، یکی از معجزات پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله)
متن
متن الفاظی است كه معنای حدیث بدان استوار است. [۱]
حمل
حمل ممکن است در معانی ذیل به کار رفته باشد: • حمل (منطق)، از اصطلاحات علم منطق، به معنای بیان اتحاد و دارای دو قسم حمل اولی و حمل شایع• حمل (جابجایی کالا)، به فتح حاء و سکون میم، برداشتن و جا بهجا کردن کالا و دارای کاربرد فقهی• حمل (آبستنی)، به فتح حاء و سکون میم، به معنای بارداری و باروری و دارای کاربرد فقهی• حمل (بره)، به فتح حاء و میم، برّه نر چهار ماهه یا شش ماهه یا بره نر در سال نخست عمرش و دارای کاربرد فقهی
خاک
خاک، به مواد ناپیوسته پوشاننده قسمتهاى زیادى از زمین گفته می شود که از احکام آن در بابهاى طهارت، صلات، و اطعمه و اشربه سخن گفتهاند.
سال
سال به سال قمری و شمسی تقسیم میشود و سال شرعی که احکام مرتبط با زمان بر اساس آن تنظیم شده، سال قمری است که دوازده ماه میباشد. از عنوان سال در بابهاى طهارت، صلات، زکات، خمس، حجر، وصیت، نکاح و طلاق سخن گفتهاند.
فوت
فوت در دو معنای مردن ( مرگ ) و سپری شدن وقت عبادت دارای وقت، همچون نماز و روزه (قضاء شدن) به کار میرود؛ واژه فوت کردن یعنی دمیدن.
مشهد مقدس
مشهد یا مشهدالرضا از شهرهای مهم مذهبی شیعیان در شمال شرقی ایران و مرکز استان خراسان رضوی. این شهر در زمان افشاریان، پایتخت ایران بود. مشهد دومین شهر پهناور ایران بعد از تهران است و بر اساس سرشماری سال ۱۳۹۰ش حدود دو میلیون و ۷۶۰ هزار تن جمعیت دارد. این شهر به دلیل وجود حرم امام رضا(ع)، سالانه پذیرای حدود ۳۰ میلیون نفر زائر ایرانی و خارجی است.
سرزمین
به محلی که در اثر سکونت افرادی در آن، آباد شده باشد آبادی گفته میشود و از آبادی در بابهای طهارت، احیاء موات و لقطه سخن رفته است.
جنازه
جنازه دارای دو معنا می باشد که لغویان به آن پرداخته اند.
کربلا
کربلا
مشهد
حوزه علمیه خراسان یا حوزه علمیه مشهد، مجموعۀ دستاندرکاران، مدارس دینی و مراجع مذهبی در خراسان ایران که آموزش، تربیت و پرورش طلاب علوم دینی شیعه و برخی وظایف مذهبی دیگر را بر عهده دارند.
امر
آمر به معنای طلب کننده چیزی از کسی به صورت الزامی است.
حمل
حمل ممکن است در معانی ذیل به کار رفته باشد: • حمل (منطق)، از اصطلاحات علم منطق، به معنای بیان اتحاد و دارای دو قسم حمل اولی و حمل شایع• حمل (جابجایی کالا)، به فتح حاء و سکون میم، برداشتن و جا بهجا کردن کالا و دارای کاربرد فقهی• حمل (آبستنی)، به فتح حاء و سکون میم، به معنای بارداری و باروری و دارای کاربرد فقهی• حمل (بره)، به فتح حاء و میم، برّه نر چهار ماهه یا شش ماهه یا بره نر در سال نخست عمرش و دارای کاربرد فقهی