در ذبح با دستگاه‌های جدی که یک نفر کللید دستگاه را می‌زند و می‌رود اگر به سبب قطع برق دستگاه به کار نیفتد و پس از مدتی با جریان پیدا کردن برق دستگاه روشن... - استفتاء آیت الله نوری همدانی

حیوانات

حیوان، واژه ای عربی که بر هرگونه ذی روح اطلاق می شود و انسان را نیز، که او را حیوان ناطق می‌خوانند، در بر می گیرد. [۱] [۲] [۳]در منابع دینی و متون فقهی این واژه غالباً به موجود ذی روحِ فاقد خرد و تعقل اطلاق شده است که معادل آن در زبان فارسی کنونی جانور است.

قطع

قطع، اعتقاد جازم نسبت به یک چیز است.

نفر

نَفْر در لغت به معنی اعراض‏ كردن، پيش ‏دويدن، پراكنده ‏شدن و رم ‏كردن آمده است. [۱]

برق

برق به جریان الکتریسیته گفته می‌شود. این عنوان از عناوین مستحدثه است و از آن به مناسبت در فقه، سخن رفته است.

جدی

جدی ممکن است در معانی ذیل به کار رفته باشد: • جدی (بزغاله نر)، به فتح جیم و سکون دال؛ اطلاق شده به بزغاله نر• جدی (مقابل شوخی)، به کسر جیم و تشدید دال؛ حالت انسان در مقابل شوخی• جدی (ستاره قطبی)، به ضم جیم و فتح دال؛ به معنای ستاره قطبی

ذبح

ذَبْح بریدن رگهای چهارگانه گردن است. بنابر مشهور، ذبح با بریدن تمامی رگهای چهارگانه (معروف به اوداج اربعه) یعنی مری، حلقوم و دو شاه رگ گردن که بنابر مشهور به حلقوم و بنابر قول برخی به مری احاطه دارد، محقق می‌شود و بریدن بعض رگها در صورت امکان بریدن همه آنها، کفایت نمی‌کند.

سبب

ـــ سبب، وصف وجودی که حکم دائر مدار آن است، مقابل مباشر و مقابل نسب. مانند روزهای ماه رمضان که سبب وجوب روزه، و یا خویشاوندی که سبب ارث بردن است. ـــ سبب، اماره ثبوت حکم شرعی است.

ذابح

ذَبْح بریدن رگهای چهارگانه گردن است. بنابر مشهور، ذبح با بریدن تمامی رگهای چهارگانه (معروف به اوداج اربعه) یعنی مری، حلقوم و دو شاه رگ گردن که بنابر مشهور به حلقوم و بنابر قول برخی به مری احاطه دارد، محقق می‌شود و بریدن بعض رگها در صورت امکان بریدن همه آنها، کفایت نمی‌کند.

ذبح

ذَبْح بریدن رگهای چهارگانه گردن است. بنابر مشهور، ذبح با بریدن تمامی رگهای چهارگانه (معروف به اوداج اربعه) یعنی مری، حلقوم و دو شاه رگ گردن که بنابر مشهور به حلقوم و بنابر قول برخی به مری احاطه دارد، محقق می‌شود و بریدن بعض رگها در صورت امکان بریدن همه آنها، کفایت نمی‌کند.