اگر شخصی وصیت کند که بعد از مرگش جنازه او را جهت تعلیم به دانشکده پزشکی هبه نمایند آیا وصیت او صحیح است ؟ در صورت صحیح بودن وصیت ، آیا دیه به خاطر کالبد... - استفتاء آیت الله نوری همدانی

کالبد شکافی

 رجوع کنيد به: تشريح

جنازه

جنازه دارای دو معنا می باشد که لغویان به آن پرداخته اند.

پزشکی

طبابت بیماران را پزشكى گویند.

تعلیم

تعلیم و تعلم از مهمترین امور سعادت آفرین برای بشر است. در سایه تعلیم بود که انسان مسجود فرشتگان شد و در سایه تعلم است که انسان می‌تواند دیگران را رشد داده و از علم آنها نیز بهره مند شود.

خاطر

خواطر (جمع‌ خاطر)، اصطلاحی‌ در تصوف ‌ و عرفان ‌، به‌ معنای‌ اندیشه‌ و خطابی‌ که‌ به‌ سرعت‌ بر دلِ سالک ‌ می‌گذرد بدون‌ اینکه‌ خود او اراده ‌ کرده‌ باشد، هرچند قدرت ‌ دفع ‌ آن‌ را از دل ‌ دارد.

وصیت

وصیت به معنای توصیه و سفارش فردی با فرد دیگر است.

هبه

هبه یکی از اقسام عقود می باشد.

دیه

دیه دارای دو معنی لغوی_ به معنای راندن و رد کردن _و اصطلاحی_ به معنای مالی که در صورت وقوع جنایت باید ادا شود_ است و از آن در معنی اصطلاحی به خون بها و دیه مقدَّر نیز تعبیر می شود.

بعید نیست

اين تعبير در حكم فتواست.

راه خدا

هر کار خیر و نیک داراى‌مصلحت براى اسلام يا مسلمانان را سبيل اللَّه گویند. اين عنوان در باب زکات و به مناسبت در باب وقف و وصیت آمده است.

مسلمان

توحید معاد نبوت عدل (شیعه) • 

احترام

احترام به معنی حرمت نگه داشتن و ارج نهادن می باشد. از احترام به مناسبت در باب‌های بسیاری مانند طهارت، حج، جهاد، تجارت، مضاربه، مزارعه، عاریه، نکاح، طلاق، حدود و دیات سخن رفته است.

ثابت

ثابِت، اصطلاحی است در کلام معتزله که بحث‌های مختلفی را در فلسفه و کلام به همراه داشته، و در شکل‌گیری نظریات عرفانی مؤثر بوده است.

حیات

حیات‌ مقابل ممات است. از آن به مناسبت در بسیاری از ابواب فقه نظیر طهارت، حج، وصیت، نکاح، استیلاد، اطعمه و اشربه، ارث و دیات سخن رفته است.

ثواب

ثَواب و عِقاب، دو اصطلاح قرآنی برای اعمال نیک و بد انسان است. ثواب یعنی پاداش و جزای خیری که از سوی پروردگار به بندگان مؤمن در برابر ایمان و کارهای نیک داده می‌شود و عقاب سزا و جزای ناخوشایندی است که به بندگان کافر یا عاصی، در عوض کفر یا کارهای ناروا و خلاف شرع می‌رسد.

وارد

دلیل وارد به معنی دلیل منتفی کننده موضوع دلیل دیگر است.

وصیت

وصیت به معنای توصیه و سفارش فردی با فرد دیگر است.

صرف

واژه صرف ممکن است در معانی ذیل به کار رفته باشد: • علم صرف، یکی از شاخه‌های ادبیات عرب• صرف (فقه)، بیع طلا به طلا و نقره به نقره یا بیع یکی از آن‌ها به دیگری

میت

میت که در فارسی به ان مرده یا درگذشته گفته می شود به کسی اطلاق می شود که با خروج و مفارقت روح از کالبد وی ، فعالیت‌‌های قلبی و عروقی او متوقف شده و اعمال مغزی وی بدون بازگشت از بین رفته باشد که این پدیده‌ آثاری حقوفی چون حال شدن دیون ، انحلال عقد نکاح بین میت و همسرش ، تعیین وراث متوفی و... رابرای او در پی دارد.البته این به معنی نابودی او نیست و میت از این پس نیز از حقوقی برخوردار است که رعایت آنها از سوی شرع بر همگان واجب والزامی گردیده است.

بدن

بدن به معنای اندام و تن انسان یا حیوان می باشد که در باب هاى طهارت، صلاة، حج، تجارت، نکاح، صید و ذباحه و حدود از آن سخن رفته است.

دیه

دیه دارای دو معنی لغوی_ به معنای راندن و رد کردن _و اصطلاحی_ به معنای مالی که در صورت وقوع جنایت باید ادا شود_ است و از آن در معنی اصطلاحی به خون بها و دیه مقدَّر نیز تعبیر می شود.

عین

 مالی كه وجود خارجی دارد.