سلام علیکم.با آرزوی سلامتی برای شما.من از حق الناس شدیدامیترسم.شغلم دندانپزشکی است ودربعضی موارددرمعالجات ممکن است قصوری صورت بگیردکه منجربه ازدست رفتن... - استفتاء آیت الله نوری همدانی

بری الذمه

كسی كه چيزی برگردن او نيست.

حق الناس

حق‌اللّه و حق‌الناس، دو اصطلاح مشهور در فقه و حقوق هستند. حق‌الله به معنای حقوق خداوند بر بندگان و حق‌الناس به معنای حقوق مردم بر یکدیگر است که شامل حفظ جان و مال و آبروی افراد است. تمام تکالیف لازم دینی جنبه حق اللهی دارند و برخی جنبه حق‌الناسی نیز دارند.

مراجعه

مراجعه، نقل پرسش و پاسخ صورت گرفته بین گوینده و شخص دیگر، به صورت موجز و جذاب را می‌گویند.

سلامتی

سلامتى یک حالت سالم و بیمار نبودن جسم می باشد.

بیمار

مقابل سلامت و تندرستی را بیماری گویند. از آن در بابهای طهارت، صلات، زکات، صوم، اعتکاف، حج، جهاد، حجر، ضمان، وصیّت، نکاح، طلاق، اطعمه و اشربه، ارث، حدود، قصاص و دیات سخن رفته است.

درمان

مداواي بیماری را درمان مي گويند.

دندان

دندان‏ از اعضای بدن هست که در دهان قرار دارد. از احکام آن در بابهای طهارت، صلات، صوم، حج، صید و ذباحه، اطعمه و اشربه، حدود، قصاص و دیات سخن گفته‏ اند.

عامل

عامل در چند معنی آمده است.

عمر

عُمَر بن خَطّاب بن نُفَیل (درگذشت ۲۳ق) از صحابه پیامبر اکرم(ص) و خلیفه دوم (خلافت: ۱۳ - ۲۳ق) که در مکه اسلام آورد. عمر بن خطاب به وصیت مستقیم خلیفه اول، به خلافت رسید، حدود ده سال حکومت کرد و در سال ۲۳ق توسط ابولؤلؤ به قتل رسید.

تقصیر

حَلْق (تراشیدن موی سر) و تقصیر (کوتاه کردن موی سر یا ناخن) از واجبات حج و عمره‌اند که در موارد مختلف یکی از آنها انجام می‌شود. حلق و تقصیر مانند سایر اعمال حج و عمره، از عبادات به حساب می‌آیند و مانند نماز نیاز به قصد قربت دارند.

بیمار

مقابل سلامت و تندرستی را بیماری گویند. از آن در بابهای طهارت، صلات، زکات، صوم، اعتکاف، حج، جهاد، حجر، ضمان، وصیّت، نکاح، طلاق، اطعمه و اشربه، ارث، حدود، قصاص و دیات سخن رفته است.

رضایت

رضایت به معنای خشنودی و خرسندی است که در باب بیع ، نکاح و ... به آن پرداخته شده است.

ضامن

آن که ضمانت کسی را در اموال کند ضامن (ضمین) [۱] نامیده می شود، همین ضمانت اگر در امور بدنی باشد از آن تعبیر به کفیل و کفالت می‌شود.

فرض

حکم الزامی و طلب اکید متعلق به چیزی را وجوب گویند.

جلب

جَلَب به فتح جیم و باء به معنای استقرار فرد در محل متعلق زکات است که زکات را جمع آوری می کند.