یک ملک موقوفه با سابقه 60 ساله در حال تخریب می باشد، برای اینکه این ملک از بین نرود تصمیم داریم که سرقفلی این ملک فروخته شود و به جای آن ملک دیگری خریداری شود تا زیر نظر اوقاف، درآمد حاصله آن صرف امور خیریه گردد. با توجّه به اینکه طبق وصیّت می بایست پشت در پشت در حفظ آن کوشا و آن را اداره کنند تا درآمد آن صرف امور خیریه گردد، متمنّی است بفرمایید آیا می توانیم سرقفلی این ملک مخروبه را تبدیل به مکان دیگری کنیم؟ تا علاوه بر اینکه باعث حفظ موقوفه شویم، بتوانیم طبق وصیّت نامه میّت عمل کرده و درآمد حاصله صرف امور خیریه گردد؟
چنانچه راه حفظ عین موقوفه منحصراً فروش سرقفلی آن به نحو مشروع باشد، مانعی ندارد.
عنوان سوال:
یک ملکموقوفه با سابقه 60 ساله در حال تخریب می باشد، برای اینکه این ملک از بین نرود تصمیم داریم که سرقفلی این ملک فروخته شود و به جای آن ملک دیگری خریداری شود تا زیر نظر اوقاف، درآمد حاصله آن صرف امور خیریه گردد. با توجّه به اینکه طبق وصیّت می بایست پشت در پشت در حفظ آن کوشا و آن را اداره کنند تا درآمد آن صرف امور خیریه گردد، متمنّی است بفرمایید آیا می توانیم سرقفلی این ملک مخروبه را تبدیل به مکان دیگری کنیم؟ تا علاوه بر اینکه باعثحفظموقوفه شویم، بتوانیم طبق وصیّت نامه میّت عمل کرده و درآمد حاصله صرف امور خیریه گردد؟
وجه دریافتى هر یک از مستأجر و مالک از دیگرى یا از شخصى سوم در ازای حق پیشه و کسب را سرقفلى گویند. از احکام سرقفلى در مسائل مستحدثه و نیز باب خمس سخن گفتهاند.
موقوفه
به مال مورد وقف موقوفه گفته میشود.
تبدیل
تبدیل یعنی تغییر دادن و عوض کردن یک چیز با چیز دیگر.
نامه
امام حسین(ع)
باعث
الباعِث، از نامهای خداوند است.
مکان
مکان در لغت اسم مکان از ماده "مکن" و به معنای "جا"، "موضع" و محل است. [۱]
وصیت
وصیت به معنای توصیه و سفارش فردی با فرد دیگر است.
ملک
فرشته یا مَلَک (جمع آن ملائکه) موجوداتی نامرئی و فراطبیعی، که مأمور اجرای اوامر خدا در دنیا و آخرتاند. فرشتگان دستهها و وظایف مختلفی دارند مانند: نوشتن نامه اعمال، آوردن وحی بر اولیاء، حفاظت از انسانها و یاری مؤمنان، رساندن روزی مادی و معنوی، گرفتن جانها، دعا و استغفار کردن برای مؤمنان، هدایت قلبها، مأموران عذاب. گروهی از فرشتگان نیز فارغ از امور دنیا به عبادت خدا و رکوع و سجود مشغولند.
میت
میت که در فارسی به ان مرده یا درگذشته گفته می شود به کسی اطلاق می شود که با خروج و مفارقت روح از کالبد وی ، فعالیتهای قلبی و عروقی او متوقف شده و اعمال مغزی وی بدون بازگشت از بین رفته باشد که این پدیده آثاری حقوفی چون حال شدن دیون ، انحلال عقد نکاح بین میت و همسرش ، تعیین وراث متوفی و... رابرای او در پی دارد.البته این به معنی نابودی او نیست و میت از این پس نیز از حقوقی برخوردار است که رعایت آنها از سوی شرع بر همگان واجب والزامی گردیده است.
پشت
حدّ فاصل میان استخوان لگن و کتف انسان را پشت گویند. این عنوان در بابهای طهارت، صلات و دیات آمده است.
صرف
واژه صرف ممکن است در معانی ذیل به کار رفته باشد: • علم صرف، یکی از شاخههای ادبیات عرب• صرف (فقه)، بیع طلا به طلا و نقره به نقره یا بیع یکی از آنها به دیگری
حفظ
حفظ در دو معنا استعمال شده است.از حفظ به معنای نخست به مناسبت در بابهایی نظیر جهاد، ودیعه، اطعمه و اشربه و حدود سخن گفتهاند.۱-مراقبت و نگهداری کردن از کسی یا چیزی.۲-به یاد سپردن.
سرقفلی
وجه دریافتى هر یک از مستأجر و مالک از دیگرى یا از شخصى سوم در ازای حق پیشه و کسب را سرقفلى گویند. از احکام سرقفلى در مسائل مستحدثه و نیز باب خمس سخن گفتهاند.
موقوفه
به مال مورد وقف موقوفه گفته میشود.
مشروع
مشروعیت، در بحث از تداوم و بقای یک حاکمیت مطرح میشود یعنی باور به حاکمیت، موظف بودن به اطاعت، حق داشتن حاکمیت در اعمال سلطه و وظیفه مردم در قبول سلطه. بنا به تعبیری، مشروعیت هم در پیدایش و هم در مرحله بقای حاکمیت مورد توجه است که باور و پذیرش مردم در آن شرط است.
فروش
«معاملات» عبارت از احکام شرعی متعلق به امور دنیاست به اعتبار بقای شخص؛ مانند بیع، رهن، اجاره، نکاح و جز آنها... و بالجمله آنچه مقصود اهم از آن دنیا باشد، معامله است. [۱]
عین
مالی كه وجود خارجی دارد.
نحو
علم به اصول و قواعدی است که با آنها حالت و حرکت حرف آخر هر کلمه در جمله و نیز کیفیت ترکیب کلمات با هم در یک جمله، معلوم میشود. موضوع این علم کلمه و کلام و هدف آن نیز حفظ زبان از اشتباه لفظی است. [۱] [۲] [۳] در این علم درباره إعراب هر یک از فاعل و مفعول و فعل و مبتدا و خبر و... و جایگاه هر یک از آنها در جمله بحث میشود و هم چنین این که چه عاملی باعث میشود این اعراب تغییر کنند.
حفظ
حفظ در دو معنا استعمال شده است.از حفظ به معنای نخست به مناسبت در بابهایی نظیر جهاد، ودیعه، اطعمه و اشربه و حدود سخن گفتهاند.۱-مراقبت و نگهداری کردن از کسی یا چیزی.۲-به یاد سپردن.