بطور کلی در مواردی که زندان کردن شخص مشروع باشد و خود شخص تمکن تأمین نفقه خود را دارد، وجهی برای پرداخت نفقه او از بیت المال مسلمانان نیست. بلی اگر فقیر باشد و زندانی شدن او مانع تهیه معاش خود و عائله اش شده، حکم او حکم سایر فقرا است. که نفقه او و عائله اش از بیت المال تأمین می شود و خلاصه مقتضای قاعده این است که نفقه هرکس به عهده خودش می باشد. ولی در مورد زندانی باید تفصیل داد بین غنی و فقیر، که فقیر به جهت فقر از بیت المال تأمین می شود. بلی در موردی که زندانی متهم شده و هنوز جرم او به اثبات نرسیده تا قبل از ثبوت جرم نفقه اش بر بیت المال است چون زندانی شدن او به لحاظ مصالح نظام و عامه مردم است. بلی ظاهراً مصلحت حکومت ایجاب می کند که فرقی بین زندانیان نگذارد و یا مصلحت نباشد که نفقه زندانی از خارج تأمین شود. البته روایاتی وارد شده (وسائل، کتاب الحدود) که نفقه محکوم به حبس ابد و سارق و مرتد از بیت المال تأمین می شود، ولی ظاهر این موارد همان موارد فقر زندانی است، لذا اقوی همان تفصیل می باشد.
نفقه زندانی به عهده چه کسی است؟ بیت المال یا خود افراد؟ آیا تمکن مالی و عدم آن، نوع جرم، قدرت و توان بر کار و غیر آن، حدود و تعزیری بودن، فرقی در تأمین نفقه وی دارد یا خیر؟ افراد واجب النفقه زندانی چطور؟
بطور کلی در مواردی که زندان کردن شخص مشروع باشد و خود شخص تمکن تأمین نفقه خود را دارد، وجهی برای پرداخت نفقه او از بیت المال مسلمانان نیست. بلی اگر فقیر باشد و زندانی شدن او مانع تهیه معاش خود و عائله اش شده، حکم او حکم سایر فقرا است. که نفقه او و عائله اش از بیت المال تأمین می شود و خلاصه مقتضای قاعده این است که نفقه هرکس به عهده خودش می باشد. ولی در مورد زندانی باید تفصیل داد بین غنی و فقیر، که فقیر به جهت فقر از بیت المال تأمین می شود. بلی در موردی که زندانی متهم شده و هنوز جرم او به اثبات نرسیده تا قبل از ثبوت جرم نفقه اش بر بیت المال است چون زندانی شدن او به لحاظ مصالح نظام و عامه مردم است. بلی ظاهراً مصلحت حکومت ایجاب می کند که فرقی بین زندانیان نگذارد و یا مصلحت نباشد که نفقه زندانی از خارج تأمین شود. البته روایاتی وارد شده (وسائل، کتاب الحدود) که نفقه محکوم به حبس ابد و سارق و مرتد از بیت المال تأمین می شود، ولی ظاهر این موارد همان موارد فقر زندانی است، لذا اقوی همان تفصیل می باشد.
- [آیت الله نوری همدانی] آیا پرداخت نفقه محجور و زوجهاش و فرد واجب النفقه وی (با توجّه به تمکّن مالی محجور) از ناحیه ولیّ وی واجب است؟
- [آیت الله علوی گرگانی] آیا عدم پرداخت نفقه محجور و زوجهاش و افراد واجب النفقه وی (با توجّه به تمکّن مالی محجور) از ناحیه ولیّ وی حرام نمیباشد و در صورت عدم پرداخت آیا قابل مطالبه است؟
- [آیت الله بهجت] اگر مسؤول امور مالی یا قانون گذاران یک بخش مهم، افراد خیانت کار را در رأس امور مالی که بیت المال در اختیار آن ها است قرار دهند، آیا ضمان مال به عهده مسؤول است یا به عهده سوء استفاده کنندگان و غارت کنندگان بیت المال یا هر دوی آن ها؟
- [آیت الله علوی گرگانی] با توجّه به وجوب پرداخت نفقه اولاد توسط پدر بفرمائید: الف - آیا در این حکم بین فرزند صغیر و کبیر تفاوتی هست؟(اعمّ از متمکّن و غیر متمکّن) ب - آیا مراد از تمکّن، قدرت فعلی است یا توانایی بالقوّه تحصیل مال را نیز شامل میشود؟ ج - در صورت تخلّف فرزند واجب النفقه از دستورات شرعی پدر ، آیا وجوب پرداخت نفقه وی ساقط میشود؟(مثلانوجوان فقیری که پدر را اذیّت نموده و از ورود وی به خانه شخصیاش جلوگیری میکند واجب النفقه است)
- [آیت الله اردبیلی] کسی که برای شرکت دولتی کار میکند با کسی که برای شرکت خصوصی کار میکند، با توجه به این که حقوق یکی از بیت المال و حقوق دیگری از اموال شخصی افراد پرداخت میشود، چه فرقی از نظر پرداخت خمس دارند؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] ما از دوران دبستان شنیده ایم که زمان حکومت حضرت علی (علیه السلام) بیت المال به یک میزان بین مردم تقسیم می شده است حتی ایشان حاضر نشدند به برادرشان عقیل که وضع مالی خوبی نداشت مال بیشتری بدهد و همه در یک سطح بهره مند می شدند. آیا این طرحی که دولت قصد دارد اجرا کند که به افراد مختلف پول مختلفی بدهد (با اینکه به صورت تئوری کار درستی است اما محال است که حقی ضایع نشود) آیا این کار از نظر شرعی اشکالی ندارد؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] چنان چه اولیای دم علیرغم اصرار بر قصاص، قدرت پرداخت فاضل دیه را نداشته باشند، و از طرفی به طور عادی نیز امیدی به تمکّن آنان در آینده نباشد، بفرمایید:1 آیا در این گونه موارد قصاص به طور قهری تبدیل به دیه می شود؟2 چنانچه پاسخ منفی است، در شرایطی که عدم قصاص، یا تأخیر آن، به مصلحت نباشد، و چه بسا عوارض سیاسی و اجتماعی شدیدی در بر داشته باشد، آیا می توان با پرداخت فاضل دیه از بیت المال قصاص را اجرا نمود؟3 در فرض مسأله، آیا می توان بدون ردّ فاضل دیه، قصاص را اجرا نمود، و فاضل دیه به عنوان دین بر ذمّه ولیّ دم باقی بماند؟4 اگر (آن گونه که برخی از فقها می فرمایند) در این گونه موارد، وظیفه صبر کردن تا زمان توانایی ولیّ دم باشد، در مواردی که ممکن است انتظار قصاص سالها به طول بکشد، و این امر برای قاتل و خانواده وی موجب عسر و حرج گردد، تکلیف چیست؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] چنان چه اولیای دم علیرغم اصرار بر قصاص، قدرت پرداخت فاضل دیه را نداشته باشند، و از طرفی به طور عادی نیز امیدی به تمکّن آنان در آینده نباشد، بفرمایید:1 آیا در این گونه موارد قصاص به طور قهری تبدیل به دیه می شود؟ 2 چنانچه پاسخ منفی است، در شرایطی که عدم قصاص، یا تأخیر آن، به مصلحت نباشد، و چه بسا عوارض سیاسی و اجتماعی شدیدی در بر داشته باشد، آیا می توان با پرداخت فاضل دیه از بیت المال قصاص را اجرا نمود؟ 3 در فرض مسأله، آیا می توان بدون ردّ فاضل دیه، قصاص را اجرا نمود، و فاضل دیه به عنوان دین بر ذمّه ولیّ دم باقی بماند؟4 اگر (آن گونه که برخی از فقها می فرمایند) در این گونه موارد، وظیفه صبر کردن تا زمان توانایی ولیّ دم باشد، در مواردی که ممکن است انتظار قصاص سالها به طول بکشد، و این امر برای قاتل و خانواده وی موجب عسر و حرج گردد، تکلیف چیست؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] در صورت تعدّد طلبکاران، و عدم کفایت دارایی متوفّی جهت ادای کلّ دیون، آیا شرعاً می توان بین انواع طلبکاران و دیون (به شرح ذیل) حقّ تقدم و اولویّت قائل شد؟ در صورت امکان، ترتیبِ اولویّت ها را مرقوم فرمایید: 1 نفقه و مهریّه زوجه. 2 نفقه فرزندان صغیر. 3 دیونی که از بابت آن مالی از بدهکار نزد طلبکاران رهن، وثیقه یا توقیف است. 4 دستمزد و حقوق خدمه و کارگران منزل و محلّ کار متوفّی. 5 دستمزد و هزینه بیمارستان و طبیب و داروخانه، جهت مداوای بیمار قبل از فوت. 6 بدهکاری به حکومت اسلامی (از قبیل: مالیات، قبوض آب و برق و گاز و مانند آن). 7 دیون شرعی (خمس و زکات) و گرفتن اجیر برای ادای نماز و روزه و حجّ واجب. 8 هزینه کفن و دفن و مراسم ختم متعارف.
- [آیت الله خامنه ای] قسمت سر پوشیده ای از یک مسجد حدود سی سال است که متروکه و تبدیل به خرابه شده و نماز در آن اقامه نمی شود و بخشی از آن به عنوان انبار مورد استفاده قرارمی گیرد. نیروهای بسیجی که حدود پانزده سال است در این قسمت سقف دار مستقر هستند، تعمیراتی را در آن انجام داده اند، زیرا وضعیت بسیار نامناسبی داشت و سقف آن هم در معرض ریزش بود. چون برادران بسیجی آگاهی از احکام شرعی مسجد نداشتند و افراد مطلع هم آنها را آگاه نکردند، اقدام به ساختن چند اتاق در این قسمت نمودند که بر اثر آن مبالغ زیادی خرج شد و در حال حاضر کارهای ساختمانی رو به پایان است. امیدواریم حکم شرعی موارد زیر را بیان فرمایید: 1. بر فرض این که متصدیان این کار و گروه ناظر بر آن جاهل به مسأله باشند، آیا در برابر مخارجی که از بیت المال صرف کرده اند ضامن هستند و آیا مرتکب گناه شده اند؟ 2. با توجه به این که مخارج مزبور از بیت المال بوده، آیا اجازه می دهید تا زمانی که مسجد به این قسمت احتیاج ندارد و نماز در آن اقامه نمی شود، از آن اتاق ها با رعایت کامل احکام شرعی مسجد، برای فعالیت های آموزشی مانند آموزش قرآن کریم و احکام شرعی و سایر امور مسجد استفاده شود؟ و آیا اقدام به تخریب اطاق ها واجب است؟
- [آیت الله اردبیلی] نفقه اولاد بر پدر و بنابر احتیاط بر پدران او به ترتیب هر کدام که نزدیکتر باشند واجب است، پس (پدر) بر (جدّ) و جدّ بر (پدر جدّ) مقدّمند و اگر هیچ یک از آنان نباشند یا نتوانند و یا به وظیفه خود عمل نکنند و حاکم شرع نتواند آنان را مجبور کند که نفقه را بپردازند، بر (مادر) واجب است و اگر مادر نباشد یا نتواند و یا ندهد، بنابر احتیاط بر (مادرِ مادر) واجب میشود. همچنین اگر پدر و مادر انسان از کار افتاده شوند و دارایی نداشته باشند، نفقه آنان بر اولاد و نیز بنابر احتیاط بر نوههای پسری آنان که تمکّن دارند، به ترتیب طبقات، هر چند پایین روند پسر باشند یا دختر واجب است و اگر شخص فقیر، هم پدر و هم فرزند داشته باشد، باید نفقه او را به شرکت و به طور مساوی بپردازند و پسر و دختر در این جهت فرقی ندارند؛ همچنین است بنابر احتیاط اگر شخص فقیر هم مادر و هم فرزند داشته باشد و اگر پدر و نوههای پسری داشته باشد، نفقه او بر پدر واجب است و اگر مادر و نوههای پسری داشته باشد، بر مادر واجب است و اگر نوههای پسری با پدر بزرگ پدری یا مادر بزرگ مادری با هم باشند، باید نفقه او را به شرکت و به طور مساوی بپردازند.
- [آیت الله سیستانی] حج : زیارت کردن خانه خدا و انجام اعمالی است که دستور دادهاند در آنجا بجا آورده شود . و در تمام عمر بر کسی که این شرایط را دارا باشد ، یک مرتبه واجب میشود : اول : آنکه بالغ باشد . دوم : آنکه عاقل و آزاد باشد . سوم : بواسطه رفتن به حج مجبور نشود که کار حرامی را که ترک آن از حج مهمتر است انجام دهد ، یا عمل واجبی را که از حج مهمتر است ترک نماید ، ولی اگر در این حال به حج برود گر چه گناه کرده اما حجش صحیح است . چهارم : آنکه مستطیع باشد ، و مستطیع بودن به چند چیزاست : اول : آنکه توشه راه و همچنین مرکب سواری در صورت احتیاج به آن یا مالی که بتواند با آن مال آنها را تهیه کند ، داشته باشد . دوم : سلامت مزاج و توانائی آن را داشته باشد که بدون مشقت زیاد بتواند مکه رود ، و حج را بجا آورد . و این شرط در وجوب مباشرت حج معتبر است و کسی که توانایی مالی دارد ولی قدرت بدنی مباشرت ندارد یا مباشرت برای او حرجی است و امید بهبودی ندارد باید نایب بگیرد . سوم : در راه مانعی از رفتن نباشد ، و اگر راه بسته باشد یا انسان بترسد که در راه جان یا عرض او از بین برود یا مال او را ببرند ، حج بر او واجب نیست . ولی اگر از راه دیگری بتواند برود اگر چه دورتر باشد ، باید از آن راه برود ، مگر آنکه آن راه آنقدر دورتر و غیر معمولی باشد که بگویند راه حج بسته است . چهارم : تمکن از سایر جهات داشته باشد که به قدر بجا آوردن اعمال حج وقت داشته باشد . پنجم : مخارج کسانی را که خرجیِ آنان بر او واجب است مثل زن و بچه ، یا ترک انفاق بر آنان برای او حرجی است ، داشته باشد . ششم : بعد از برگشتن ، کسب یا زراعت یا عایدی ملک یا راه دیگری برای معاش خود داشته باشد ، یعنی اینطور نباشد که بواسطه مخارج حج پس از برگشتن مجبور شود به زحمت زندگی کند .