از آنجا که در عرف قانون حقوقی کشور ما و بسیاری از کشورهای جهان سن رشد متعاملین برای ذکور و اناث 18 سال شمسی تمام دانسته شده، همینطور درقوانین جزایی کشور... - استفتاء آیت الله فاضل لنکرانی

حاکم شرع

حاكم شرع حاكم منصوب از جانب خدا به طور مستقيم يا با واسطه است، بيشترين كاربرد عنوان حاكم شرع در كلمات فقها، فقیه جامع شرایط است. از حدود ولایت حاکم شرع در باب تجارت سخن گفته‌اند.

سال شمسی

مدت يك بار حركت انتقالی زمين به دور خورشيد است كه ۳۶۵ روز و چند ساعت می‌باشد. (از اول فروردين تا آخر اسفند)

متعاملین

طرفين معامله

عناوین

مفهوم یک ماهیت و مصادیق عینی آن را عنوان و معنون گویند.

دادگاه

دادگاه یا همان مجلس قضا و مجلس حکم محل رسیدگى به دعاوى است و از احکام آن در باب قضاء سخن گفته‌اند.

تخفیف

تخفیف ممکن است در معانی ذیل به کار رفته باشد: • تخفیف، به معانی آسان گردانیدن و در شرع به آسان و سهل قرار دادن احکام بر مکلف• تخفیف (علوم قرآنی)، تسهیل در ادای کلام

اطفال

اَطْفال ، در علم کلام، اصطلاحی است برای مسئله حساب اعمال کودکان نابالغ پس از مرگ. مسئله چنین است: کودکانی که قبل از بلوغ از دنیا می‌روند در برزخ و قیامت چه حکمی خواهند داشت یا حکم فرزندان کفار چیست؟ آیا مومن محسوب می‌شوند یا کافر؟

احکام

احکام شرعی، قوانین دینی هستند که خواست و اراده خداوند را نشان داده و وظیفه عملی انسان را مشخص می‌کنند.

اعمال

عمل، به کار گفته می‌شود.

افراد

حج افراد از اقسام حج است. از این عنوان در باب حج سخن گفته‌اند.

قصاص

قصاص در لغت، به معنی هر نوع دنباله روی و پی جویی نمودن- کین کشی به مثل کشنده را کشتن- مجازات- عقاب- سزا- جبران- تلافی آمده است. [۱] [۲] [۳] [۴]قصاص از نظر اصطلاحی، به معنای تلافی و استیفای عینی جنایتی که در قتل عمدی، قطع عضو و جرح عمدی بر مجنی علیه وارد شده است می‌باشد به شکلی که اثر به جای مانده از جنایت عیناً روی جانی اجرا شده و به دست آید. [۵] قصاص در جنایت قتل عمدی را قصاص النفس می‌گویند و قصاص در جنایات قطع عضو و جرح را قصاص عضو گویند.

کشور

آبادی و شهر که محل سکنی و زندگی انسانها می‌باشد را بلد و بلدة گویند. از این عنوان در بیشتر ابواب فقهی همچون طهارت، صلات، زکات، خمس، صوم، حج، جهاد، تجارت، ضمان، وکالت، نکاح، اطعمه و اشربه، غصب و قضاء به مناسبت سخن رفته است.

شمسی

تقویم هجری خورشیدی یا هجری شمسی، سال‌شماری که در برخی از کشورهای مسلمان از جمله ایران و افغانستان به کار می‌رود. مبدأ این سال‌شمار، هجرت پیامبر اسلام (ص) از مکه به مدینه است و تعداد روزها و ماه‌های آن بر اساس چرخش زمین به دور خورشید محاسبه می‌شود. هجرت پیامبر در حدود ۲۳ شهریور سال اول هجری خورشیدی (اول ربیع الاول سال ۱۴ بعثت یعنی آغازین سال هجری قمری) اتفاق افتاد.

حاکم

حاکم، اصطلاحی با معانی مختلف در فقه، حقوق و اصول فقه. این کلمه در لغت به معانی قاضی، داور، فرمانروا، اجراکننده حکم و متصدی اداره یک ایالت یا بخش از جانب حکومت است. کاربرد «حاکم» در منابع فقهی و متون حقوقی به معنای لغوی و غیراصطلاحی رایج است. با وجود این، به سبب قیود و شروطی که برای برخی مصادیق آن، به ویژه در فقه امامی، ذکر شده، به یک اصطلاح تبدیل شده است، همچنان که در اصول فقه نیز معانی اصطلاحی خاصی دارد.

جهان

جهان همان عالَم (به فتح لام) می‌باشد و عالم کلمه‌ای عربی است.

دختر

دختر دو معنا دارد یکی به معنای فرزند مونث است که در مقابل پسر می باشد و دیگری به معنای دوشیزه و باکره است

دسته

واژه حزب ممکن است در معانی ذیل به کار رفته باشد: • حزب (فقه)، به معنای گروه و دارای کاربرد در فقه اسلامی• حزب (سیاست)، به معنای گروه، گردآورده برای اهداف سیاسی

رشد

رُشد در دو معنای توانایی حفظ مال و مصرف آن در راه درست و نمو به کار رفته است.از این عنوان در باب حج و به مناسبت در بابهایی نظیر نکاح، وصیت و قضاء سخن گفته‌اند.

سال

سال به سال قمری و شمسی تقسیم می‌شود و سال شرعی که احکام مرتبط با زمان بر اساس آن تنظیم شده، سال قمری است که دوازده ماه می‌باشد. از عنوان سال در بابهاى طهارت، صلات، زکات، خمس، حجر، وصیت، نکاح و طلاق سخن گفته‌اند.

امر

آمر به معنای طلب کننده چیزی از کسی به صورت الزامی است.

پسر

ابن (= پسر، فرزند)، واژه کهن‌ سامی‌ می‌باشد و از احکام فقهی آن به مناسبت در باب‌های صلاة، صوم، نکاح و ارث سخن رفته است.

وهن

سستی در ویژگیهای جسمانی اخلاقی را وهن گویند. و در اصطلاح قرآن وهن به پدیدار شدن ضعف در اثر بروز علتی در بدن یا فکر یا غیره اطلاق می‌شود.

سطح

مرز بیرونى یا برجسته‏ترین مرز هر جسم را سطح گویند. از آن در بابهاى طهارت و صلات سخن گفته‏اند.

شرع

شَریعت به معنی آنچه خداوند متعال براى بندگان خود وضع و تشریع کرده است، می باشد. به شریعت، شَرع، شریعت الهی، شریعت مُنزِلِه و قانون الهی نیز گفته می شود.

عرف

ـــ عُرف، شیوه متعارف و پذیرفته شده نزد همه یا گروهی از مردم می باشد. ـــ شیوه مستمر میان همه یا بیشتر مردم یا گروه خاص را عرف گویند.

سن

مدت عمر انسان یا موجود زنده دیگر را سن می‌گویند.

احکام شرعی

احکام شرعی، قوانین دینی هستند که خواست و اراده خداوند را نشان داده و وظیفه عملی انسان را مشخص می‌کنند.

اجرای حکم

اعتبار بخشی عمل حقوقیِ قابل ابطال و همچنین اجرای حکم را تَنفیذ گویند و از معنای دوم در بابهای صلات، وصیّت و قضاء سخن گفته شده است.

بلوغ شرعی

بُلوغ‌، اصطلاحی‌ در فقه‌ و حقوق‌، به‌ معنای‌ رسیدن‌ انسان‌ به‌ مرحله‌ای‌ از رشد که‌ ملزم‌ به‌ رعایت‌ قوانین‌ شرعی‌ یا عرفی‌ باشد. بلوغ‌ یکی‌ از شرایط عمومی‌ الزام‌ به‌ تکالیف‌، و برخورداری‌ از برخی‌ حقوق‌ است‌ که‌ «اهلیت‌» خوانده‌ می‌شوند.

سال قمری

سال هجری قمری سال شماری است كه اساس آن چرخش ماه به دور زمین است و سال آغازین آن سال هجرت پیامبر اسلام (ص) است.

حاکم شرع

حاكم شرع حاكم منصوب از جانب خدا به طور مستقيم يا با واسطه است، بيشترين كاربرد عنوان حاكم شرع در كلمات فقها، فقیه جامع شرایط است. از حدود ولایت حاکم شرع در باب تجارت سخن گفته‌اند.

مستلزم

موجب، سبب

رافعی

عبدالغنی ‌بن احمد رافعی، فقیه و صوفی حنفی قرن سیزدهم و چهاردهم است.

تاخیر

به عقب انداختن عمل از اوّل وقت امکان آن را تأخیر می‌گویند که از عنوان تأخیر در بیشتر ابواب فقه ـ اعم از عبادات و معاملات ـ به مناسبت سخن رفته و احکامی بر آن مترتّب شده است.

تشخیص

تعیین یعنی متمایز کردن چیزى از غیر آن بوسیله خصوصیتی که در او است.

تصریح

تصریح به آن نوع سخن گفتنى اطلاق مى‌شود که در آن احتمال خلاف ظاهر لفظ نمى‌رود. از آن به مناسبت در باب نکاح سخن رفته است.

احکام

احکام شرعی، قوانین دینی هستند که خواست و اراده خداوند را نشان داده و وظیفه عملی انسان را مشخص می‌کنند.

مفسده

مفاسد به اسباب تفویت مصالح مرتبط با مقاصد شرع اطلاق می‌شود.

شرایط

شرط امری محتمل الوقوع در آینده که طرفین حدوث اثر حقوقی را متوقف بر حدوث آن امر محتمل الوقوع می‌نمایند. شرط در علم اصول به معنای هر امری که وجود آن برای تحقق امر دیگری لازم است و در اصطلاح حقوق و فقه به معنی مطلق تعهد است اعم از اینکه در ضمن عقد باشد یا مستقل از عقد. به طور کلی در تعریف شرط به معنای حقوقی و نه معنای منطقی و اصولی در فقه چنین آمده است " الشرط امر زاید علی الثمن و المثمن علی وجه التزام دون التعلیق.... " [۱]

قصاص

قصاص در لغت، به معنی هر نوع دنباله روی و پی جویی نمودن- کین کشی به مثل کشنده را کشتن- مجازات- عقاب- سزا- جبران- تلافی آمده است. [۱] [۲] [۳] [۴]قصاص از نظر اصطلاحی، به معنای تلافی و استیفای عینی جنایتی که در قتل عمدی، قطع عضو و جرح عمدی بر مجنی علیه وارد شده است می‌باشد به شکلی که اثر به جای مانده از جنایت عیناً روی جانی اجرا شده و به دست آید. [۵] قصاص در جنایت قتل عمدی را قصاص النفس می‌گویند و قصاص در جنایات قطع عضو و جرح را قصاص عضو گویند.

بلوغ

بلوغ، در فقه اسلامی به معنای رسیدن انسان به سنی است که مشمول تکلیف دینی می‌شود و باید به دستورهای دینی عمل کند. نشانه‌های بلوغ عبارتند از احتلام، روییدن موی خشن اطراف شرمگاه و سن؛ هر یک از این علائم ظاهر شود، شخص بالغ و مکلّف محسوب می‌گردد.

مدنی

سوره‌های مکی و مدنی، تعبیری است در علوم قرآنی و برخی رشته‌های مطالعات اسلامی که مراد از آن، دو دسته سوره‌های قرآن است که به اعتبار محل نزول دسته‌بندی شده‌اند. مکه و مدینه محل نزول آیات قرآن کریم بوده‌اند و شناخت آیات نازل شده در این دو شهر از دغدغه‌های مسلمانان از قرون نخستین تا امروز بوده و موجب پدید آمدن دانشی به نام «علم المکی و المدنی» شده است. اینکه آیات و سوره‌های مکی و مدنی کدام‌اند، چه معیارها و سنجه‌هایی برای تمایز نهادن میان دو دوره نزول وجود دارد و ویژگی‌های آیات مکی و مدنی چیست، از مهم‌ترین مسائل این دانش به شمار می‌آیند که به اعتقاد دانشمندان علوم قرآنی، تحصیل آن از شریف‌ترین و پرفایده‌ترین علوم قرآنی است.

مالی

جمهوری مالی کشوری است در آفریقای غربی. مسلمانان بیش از ۷۵ درصد جمعیت این کشور را تشکیل می‌دهند. اغلب مسلمانان سنی مذهب و پیرو مذهب مالکی هستند. نخستین شیعیان ساکن در این کشور مهاجرانی از لبنان بودند.

قمری

سال هجری قمری سال شماری است كه اساس آن چرخش ماه به دور زمین است و سال آغازین آن سال هجرت پیامبر اسلام (ص) است.

حاکم

حاکم، اصطلاحی با معانی مختلف در فقه، حقوق و اصول فقه. این کلمه در لغت به معانی قاضی، داور، فرمانروا، اجراکننده حکم و متصدی اداره یک ایالت یا بخش از جانب حکومت است. کاربرد «حاکم» در منابع فقهی و متون حقوقی به معنای لغوی و غیراصطلاحی رایج است. با وجود این، به سبب قیود و شروطی که برای برخی مصادیق آن، به ویژه در فقه امامی، ذکر شده، به یک اصطلاح تبدیل شده است، همچنان که در اصول فقه نیز معانی اصطلاحی خاصی دارد.

جنون

جنون‌در فقه ‌به ‌معنای‌ دیوانگی ‌به‌کار می‌رود.

دختر

دختر دو معنا دارد یکی به معنای فرزند مونث است که در مقابل پسر می باشد و دیگری به معنای دوشیزه و باکره است

رافع

رافع ممکن است اسم برای اشخاص ذیل باشد: • رافع بن عبدالله، از یاران امام حسین (علیه‌السلام) و یکی از شهدای کربلا• رافع بن هرثمه، یا ابن نومَرْد، یکی از سرداران آل طاهر و حاکم خراسان من جانب محمد بن طاهر

رشد

رُشد در دو معنای توانایی حفظ مال و مصرف آن در راه درست و نمو به کار رفته است.از این عنوان در باب حج و به مناسبت در بابهایی نظیر نکاح، وصیت و قضاء سخن گفته‌اند.

سال

سال به سال قمری و شمسی تقسیم می‌شود و سال شرعی که احکام مرتبط با زمان بر اساس آن تنظیم شده، سال قمری است که دوازده ماه می‌باشد. از عنوان سال در بابهاى طهارت، صلات، زکات، خمس، حجر، وصیت، نکاح و طلاق سخن گفته‌اند.

الف

اَلِف‌ (آ، ا)، نخستین‌ حرف‌ از حروف‌ الفبای‌ زبان‌ فارسی ‌.

پسر

ابن (= پسر، فرزند)، واژه کهن‌ سامی‌ می‌باشد و از احکام فقهی آن به مناسبت در باب‌های صلاة، صوم، نکاح و ارث سخن رفته است.

شرع

شَریعت به معنی آنچه خداوند متعال براى بندگان خود وضع و تشریع کرده است، می باشد. به شریعت، شَرع، شریعت الهی، شریعت مُنزِلِه و قانون الهی نیز گفته می شود.

سن

مدت عمر انسان یا موجود زنده دیگر را سن می‌گویند.