اشکالی نیست که احتیاط فی نفسه (یعنی به لحاظ اینکه در بعض موارد موجب یقین عمل به وظیفه و سبب رسیدن به واقع می شود)، خوب است و رجحان شرعی دارد، ولی گاهی عوارض سوء و پیامدهای خلاف شرع و عقل دارد و در چنین مواردی احتیاط نه تنها رجحان ندارد، بلکه احتیاط در ترک احتیاط است، مثلاً اگر احتیاط کردن انسان را در معرض وسواس قرار دهد، یعنی اگر بیش از حدّ دست کشیدن و آب زیاد از اندازه ریختن و دست و پا و لباس را بی جهت آب کشیدن انسان را به وسواس و وسوسه گرفتار کند خلاف شرع و حرام است، همانطور که مرحوم سید(قدس سره) در عروة الوثقی و دیگر علمای عظام فرموده اند. و در خصوص وضو باید توجه داشت که علاوه بر مسائل و مفاسد مترتبه بر اصل وسوسه، اگر شخص در وضو گرفتن وسواسی باشد و دست چپ را بیش از اندازه آب بریزد، صحت وضوی او نیز مشکل است، چون لازم می آید با آب جدید مسح کند، بلکه اگر آب زیاد هم نریزد، ولی بیش از حدّ و اندازه دست بکشند، صحت وضوی او مشکل است، چون این کار موجب می شود که رطوبت کف دست که باید با آن مسح کند با رطوبت ذراع او مخلوط شود و مسح با آب مخلوط انجام شود). گذشته از اینها، وسوسه یک حالت نفسانی و تخیل شیطانی است که چنین حالتی فی نفسه مذموم و مرجوح و نشانه بی عقلی انسان است، چرا که این حالت باعث هدر رفتن اوقات گرانبها و تضییع عمر شریف و بی بدیل شخص می شود وگاهی موجب ترک واجب یا فعل حرام می شود لذا نقل شده که بعضی از علما فرموده اند: (اشکالی نیست که عمل به وسواس حرام است). و بعضی فرموده اند: (حرام است انسان خود را در معرض وسواس قرار دهد، چون در معرض وسواس قرار دادن اطاعت از شیطان است و اطاعت از شیطان مبغوض خداوند متعال است). علاوه بر اینها در روایات صحیحه آمده است که (عبدالله بن سنان) می گوید: (در خدمت امام صادق(علیه السلام) از شخصی که در وضو و نماز مبتلای به وسواس بود نام بردم و گفتم: او شخص عاقلی است، حضرت فرمود: چگونه عاقلی است که از شیطان اطاعت می کند، عرض کردم، چگونه از شیطان اطاعت می کند؟ فرمود: از خودش سؤال کن و بپرس که این حالت وسواس از کجا و از چه چیز می باشد؟ (منشأ آن چیست؟) خواهد گفت: این حالت و رویه از عمل شیطان است). و در روایت صحیح دیگر است که حضرت فرمود: (شیطانِ خبیث را به خود عادت ندهید (او را نسبت به خود معتاد نکنید) چون آن خبیث به آنچه عادت داده شد، معتاد می شود (دیگر دست بردار نیست) و تنها هدف وخواسته او این است که اطاعتش کنند). بنابراین شخص مؤمن و عاقل، از دست کشیدن بیش از حد و آب کشیدن بی مورد، پرهیز می کند، مبادا به دام شیطان بیفتد و دچار تضییع عمر و اسراف و شبهه در صحت وضو بشود و گاهی موجب بیماری و ضرر بر نفس و درد پا و بازماندن از زندگی و هدر دادن آب بشود، خصوصاً در زمانها و مکانها و شهرهایی که مردم با کم آبی مواجه و چه بسا نیاز به آب برای ضروریات زندگی و خوردن دارند، اعاذنا الله و جمیع المؤمنین من جمیع الوساوس الشیطانی.
بعضی افراد در وضو و غسل بیش از اندازه آب می ریزند و دست به صورت و دستها و بدن خود می کشند و می گویند احتیاطاً دست می کشیم و نیز بعضی از خانمها در شستن و آب کشیدن لباس و غیره و یا برای وضوی نماز، آب زیاد مصرف می کنند و گاهی روزانه و چه بسا قبل از هر وضو و نماز پاهای خود را آب می کشند و می گویند: پای ما احتیاط داشت، یا به دلمان نمی چسبد و احتیاط خوب است، بفرمایید: آیا این اعمال وجهه شرعی و رجحان دارد و احتیاط است یا خلاف شرع و خلاف احتیاط است؟
اشکالی نیست که احتیاط فی نفسه (یعنی به لحاظ اینکه در بعض موارد موجب یقین عمل به وظیفه و سبب رسیدن به واقع می شود)، خوب است و رجحان شرعی دارد، ولی گاهی عوارض سوء و پیامدهای خلاف شرع و عقل دارد و در چنین مواردی احتیاط نه تنها رجحان ندارد، بلکه احتیاط در ترک احتیاط است، مثلاً اگر احتیاط کردن انسان را در معرض وسواس قرار دهد، یعنی اگر بیش از حدّ دست کشیدن و آب زیاد از اندازه ریختن و دست و پا و لباس را بی جهت آب کشیدن انسان را به وسواس و وسوسه گرفتار کند خلاف شرع و حرام است، همانطور که مرحوم سید(قدس سره) در عروة الوثقی و دیگر علمای عظام فرموده اند. و در خصوص وضو باید توجه داشت که علاوه بر مسائل و مفاسد مترتبه بر اصل وسوسه، اگر شخص در وضو گرفتن وسواسی باشد و دست چپ را بیش از اندازه آب بریزد، صحت وضوی او نیز مشکل است، چون لازم می آید با آب جدید مسح کند، بلکه اگر آب زیاد هم نریزد، ولی بیش از حدّ و اندازه دست بکشند، صحت وضوی او مشکل است، چون این کار موجب می شود که رطوبت کف دست که باید با آن مسح کند با رطوبت ذراع او مخلوط شود و مسح با آب مخلوط انجام شود). گذشته از اینها، وسوسه یک حالت نفسانی و تخیل شیطانی است که چنین حالتی فی نفسه مذموم و مرجوح و نشانه بی عقلی انسان است، چرا که این حالت باعث هدر رفتن اوقات گرانبها و تضییع عمر شریف و بی بدیل شخص می شود وگاهی موجب ترک واجب یا فعل حرام می شود لذا نقل شده که بعضی از علما فرموده اند: (اشکالی نیست که عمل به وسواس حرام است). و بعضی فرموده اند: (حرام است انسان خود را در معرض وسواس قرار دهد، چون در معرض وسواس قرار دادن اطاعت از شیطان است و اطاعت از شیطان مبغوض خداوند متعال است). علاوه بر اینها در روایات صحیحه آمده است که (عبدالله بن سنان) می گوید: (در خدمت امام صادق(علیه السلام) از شخصی که در وضو و نماز مبتلای به وسواس بود نام بردم و گفتم: او شخص عاقلی است، حضرت فرمود: چگونه عاقلی است که از شیطان اطاعت می کند، عرض کردم، چگونه از شیطان اطاعت می کند؟ فرمود: از خودش سؤال کن و بپرس که این حالت وسواس از کجا و از چه چیز می باشد؟ (منشأ آن چیست؟) خواهد گفت: این حالت و رویه از عمل شیطان است). و در روایت صحیح دیگر است که حضرت فرمود: (شیطانِ خبیث را به خود عادت ندهید (او را نسبت به خود معتاد نکنید) چون آن خبیث به آنچه عادت داده شد، معتاد می شود (دیگر دست بردار نیست) و تنها هدف وخواسته او این است که اطاعتش کنند). بنابراین شخص مؤمن و عاقل، از دست کشیدن بیش از حد و آب کشیدن بی مورد، پرهیز می کند، مبادا به دام شیطان بیفتد و دچار تضییع عمر و اسراف و شبهه در صحت وضو بشود و گاهی موجب بیماری و ضرر بر نفس و درد پا و بازماندن از زندگی و هدر دادن آب بشود، خصوصاً در زمانها و مکانها و شهرهایی که مردم با کم آبی مواجه و چه بسا نیاز به آب برای ضروریات زندگی و خوردن دارند، اعاذنا الله و جمیع المؤمنین من جمیع الوساوس الشیطانی.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] کسی که بدن یا لباسش نجس است و کمی آب دارد که اگر با آن وضو بگیرد یا غسل کند؛ برای آب کشیدن بدن یا لباس او نمی ماند؛ بنا بر احتیاط؛ بدن یا لباس را آب بکشد و با تیمم نماز بخواند؛ ولی اگر چیزی نداشته باشد که بر آن تیمم کند؛ باید آب را به مصرف وضو یا غسل برساند و با بدن یا لباس نجس نماز بخواند. ششم از موارد تیمم:
- [آیت الله اردبیلی] اگر غیر از آب پاکی که برای وضو یا غسل دارد، آب نجسی نیز به مقدار آشامیدن خود و کسانی که با او مربوط هستند داشته باشد، باید آب پاک را برای آشامیدن بگذارد و با تیمّم نماز بخواند؛ ولی چنانچه آب را برای حیوان خود بخواهد، باید آب نجس را به آن بدهد و با آب پاک، وضو و غسل را انجام دهد. * پنجم: کسی که بدن یا لباس او نجس است و کمی آب دارد که اگر با آن وضو بگیرد یا غسل کند، برای آب کشیدن بدن یا لباس او آبی باقی نمیماند، چنانچه بتواند غساله وضو یا غسل را جمع کرده و با آن لباس یا بدن را تطهیر کند، باید همین کار را انجام دهد، وگرنه بنابر احتیاط واجب باید بدن یا لباس را آب بکشد و با تیمّم نماز بخواند؛ ولی اگر چیزی نداشته باشد که بر آن تیمّم کند، باید آب را به مصرف وضو یا غسل برساند. * ششم: اگر غیر از آب یا ظرفی که استعمال آن حرام است، آب یا ظرف دیگری نداشته باشد، مثلاً آب یا ظرف او غصبی بوده و غیر از آن، آب و ظرف دیگری نداشته باشد، باید به جای وضو و غسل، تیمّم کند. * هفتم: هرگاه وقت به قدری تنگ باشد که اگر وضو بگیرد یا غسل کند کمتر از یک رکعت از نماز در وقت خوانده شود، باید تیمّم کند و اگر یک رکعت یا بیشتر در وقت خوانده شود، ولی مقداری از آن در خارج وقت واقع شود، ظاهرا بین تیمّم و وضو مخیّر است، اگرچه بعید نیست که تیمّم موافق احتیاط باشد، اما اگر برای وضو و تیمّم یا برای غسل و تیمّم به یک اندازه وقت لازم باشد، باید وضو یا غسل به جا آورد.