ورثه میتی که در اثر تصادف جان باخته است عبارتند از: پدر، مادر، زوجه. میت مذکور هیچ گونه اموالی از خود به جا نگذاشته است و تنها از وی دیه کامله ناشی از تصادف برای وراث باقی مانده است. در چنین موردی با توجه به اینکه دیه متعلق به اولیای دم است، آیا زوجه میتواند مهریه خود را که تقریباً به میزان خونبها نیز هست از دیه استیفا نماید؟ یا اینکه خون بها جزو ماترک حساب نشده و بین وراث حین الفوت تقسیم شده و دیون از آن تادیه نخواهد شد؟
دیه حکم ترکه را دارد و اداء دین از جمله مهریه مقدم بر ارث می باشد.
عنوان سوال:
ورثه میتی که در اثر تصادفجان باخته است عبارتند از: پدر، مادر، زوجه. میت مذکور هیچ گونه اموالی از خود به جا نگذاشته است و تنها از وی دیه کامله ناشی از تصادف برای وراث باقی مانده است. در چنین موردی با توجه به اینکه دیه متعلق به اولیای دم است، آیا زوجه میتواند مهریه خود را که تقریباً به میزانخونبها نیز هست از دیهاستیفا نماید؟ یا اینکه خون بها جزو ماترک حساب نشده و بین وراث حین الفوت تقسیم شده و دیون از آن تادیه نخواهد شد؟
دیه دارای دو معنی لغوی_ به معنای راندن و رد کردن _و اصطلاحی_ به معنای مالی که در صورت وقوع جنایت باید ادا شود_ است و از آن در معنی اصطلاحی به خون بها و دیه مقدَّر نیز تعبیر می شود.
خونبها
دیه دارای دو معنی لغوی_ به معنای راندن و رد کردن _و اصطلاحی_ به معنای مالی که در صورت وقوع جنایت باید ادا شود_ است و از آن در معنی اصطلاحی به خون بها و دیه مقدَّر نیز تعبیر می شود.
استیفا
استیفاء در دو معنا به کار رفته است: ۱. گرفتن حق به طور کامل به وسیلۀ صاحب حق. ۲. به آخر رسانیدن عدد در ازدواج و طلاق. از استیفاء به معنای نخست در بسیاری از بابها مانند زکات، دین، رهن، اجاره، وکالت، نکاح، قضاء، حدود و تعزیرات، قصاص و دیات به مناسبت سخن رفته است. استیفاء به معنای دوم در باب نکاح و طلاق آمده است.
مهریه
مَهر یا مهریه مالی است که مرد به هنگام ازدواج، برای پرداخت به زن بر عهده میگیرد. مهریه حق زن است و او میتواند بلافاصله پس از عقد آن را مطالبه کند، این حق پس از فوت زن به ورثه او میرسد و آنان میتوانند آن را از مرد مطالبه کنند.
تصادف
به برخورد وسیله نقلیه با چیزى دیگر تصادف گفته می شود که از عناوین مستحدثه است.این عنوان از مسائل مستحدثه است که احکام آن در استفتائات مطرح شده است.
تقسیم
تقسیم (بلاغت)، استیفای اقسام موجود برای یک شیء و بیان وضع آنها است.
میزان
وسیله سنجش و وزن کردن اشیاء را میزان گویند. میزان هر شیء متناسب با خود آن شیء میباشد.
تادیه
ادا كردن
زوجه
پیوند برآمده از عقد نکاح که بین زن و شوهر ایجاد میشود را زوجیّت گویند. از احکام آن به تفصیل در باب نکاح و به مناسبت در دیگر بابها همچون طهارت، صوم، حج، تجارت، هبه، طلاق، یمین، نذر، ارث و قضاء سخن گفتهاند.
مادر
در قرآن مجید و روایات، در احسان و نیکی کردن به مادر تاکید بیشتری شده و بعضی از آیات، احساسات و عاطفه انسان را نسبت به مادر به شدت تحریک میکند و به او تذکر میدهد که لزوم شکرگزاری از مادر، این است که او نه ماه سنگینی تو را تحمل کرده است.
دیون
مالی که به صورت کلی ثابت بر ذمه شخص هست و ذمه شخص به آن مشغول میباشد را دَین گویند. دین، عنوان بابی مستقل در فقه است که فقها در این باب به تفصیل از احکام آن سخن گفتهاند.برخی نیز احکام آن را تحت عنوان قرض مطرح کرده و برخی هر دو را باهم عنوان یک باب قرار دادهاند.
باقی
واژه باقی ممکن است اسم برای اشخاص ذیل بوده و یا در معانی ذیل به کار رفته باشد: • الباقی، از اسمای خداوند• بقایا، در متون کهن و متأخر به معنای بدهی مالیاتی مردم • محمود عبدالباقی، یکی از شعرای ترک• نظامالدین عبدالباقی، از بزرگان خاندان نعمت اللّهی و وزیر شاه اسماعیل صفوی• باقی بالله، از مشایخ بزرگ نقشبندیه و از مروّجان این طریقه در هندوستان• میرعبدالباقی تبریزی، ملقب به «دانشمند»، شاعر صوفی مشرب و خوشنویس آذربایجانی (متوفی ۱۰۳۹)
پدر
پدر به معنای مردی است که دیگرى از نطفهی او- از طریق شرعی یا وطی به شبهه- به وجود آید یا صاحب شیر را گویند. از این عنوان در بسیارى از ابواب سخن رفته است، نظیر باب های طهارت، صلاة، زکات، خمس، صوم، حج، جهاد، تجارت و... .
دیه
دیه دارای دو معنی لغوی_ به معنای راندن و رد کردن _و اصطلاحی_ به معنای مالی که در صورت وقوع جنایت باید ادا شود_ است و از آن در معنی اصطلاحی به خون بها و دیه مقدَّر نیز تعبیر می شود.
جان
جان به معنای نَفْس (روح) هر موجود جاندار می باشد و از آن در بابهایى نظیر حج، جهاد، اطعمه و اشربه، حدود و قصاص سخن گفتهاند.
حین
به مدت زمان نامشخص حین گفته می شود که عنوان یاد شده در باب نذر و قسم آمده است.
خون
خون از نجاسات است که در قلب و رگها جریان دارد. از احکام آن در بابهای طهارت، صلات، صوم، حج، تجارت، صید و ذباحه و اطعمه و اشربه سخن گفته اند.
میت
میت که در فارسی به ان مرده یا درگذشته گفته می شود به کسی اطلاق می شود که با خروج و مفارقت روح از کالبد وی ، فعالیتهای قلبی و عروقی او متوقف شده و اعمال مغزی وی بدون بازگشت از بین رفته باشد که این پدیده آثاری حقوفی چون حال شدن دیون ، انحلال عقد نکاح بین میت و همسرش ، تعیین وراث متوفی و... رابرای او در پی دارد.البته این به معنی نابودی او نیست و میت از این پس نیز از حقوقی برخوردار است که رعایت آنها از سوی شرع بر همگان واجب والزامی گردیده است.
دم
دَم به خون یا حیوان، جهت قربانی یا کفّاره در حج گفته می شود .
مهریه
مَهر یا مهریه مالی است که مرد به هنگام ازدواج، برای پرداخت به زن بر عهده میگیرد. مهریه حق زن است و او میتواند بلافاصله پس از عقد آن را مطالبه کند، این حق پس از فوت زن به ورثه او میرسد و آنان میتوانند آن را از مرد مطالبه کنند.
مقدم
شرط ( جمله شرطیه )، بخشی از جمله شرطیه، دارای ادات شرط است.
اداء
اداء به انجام عبادت در وقت مقرَّرِ شرعی اطلاق میشود و در بابهاى طهارت، صلات و صوم به کار رفته است.
ترکه
ترکه اموال و حقوق بر جاى مانده از میت است واز آن در بابهایى مانند طهارت، زکات، خمس، دین، تفلیس، حجر، وصیت و ارث سخن گفته شده است.
ارث
«إرث» به باقی مانده اموال میت گفته می شود، که در اسلام قانون خاصی برای تقسیم آن در بین ورثهٔ میت بیان شده است.این باب در فقه اسلام « باب فرائض» یا «کتاب الفرائض» نامیده می شود، که نامگذاری آن به «کتاب الفرائض» از آن رو است که سهم بعضی از خویشاوندان میت در قرآن بیان شده است.عنوان ارث از بابهای مهم فقهی است که مسائل و احکام ارث به تفصیل در آن آمده است.
دیه
دیه دارای دو معنی لغوی_ به معنای راندن و رد کردن _و اصطلاحی_ به معنای مالی که در صورت وقوع جنایت باید ادا شود_ است و از آن در معنی اصطلاحی به خون بها و دیه مقدَّر نیز تعبیر می شود.