شخصی چند قطعه زمین خود را تحویل یک شخصی دیگری کرده که همه ساله حاصل آن را جمعآوری کرده و نگهدارد و اگر از اقارب آن شخص احتیاج داشته باشند به ایشان قرض بدهد و به هیچ عنوان سود دریافت نکند امّا آن شخص همه ساله محصول زمین را جمع کرده و به اشخاص دیگری که سود میدهند داده و سودش را برای خود و مالک کنار میگذارد و به اقوام مالک هم اطّلاع نمیدهد آیا این سود برای مالک اشکال دارد یا خیر؟
شخص عامل اضافهای که میگیرد ربا و حرام است و ضامن میباشد ولی برای مالک هیچ اشکالی ندارد.
عنوان سوال:
شخصی چند قطعهزمین خود را تحویل یک شخصی دیگری کرده که همه ساله حاصل آن را جمعآوری کرده و نگهدارد و اگر از اقارب آن شخص احتیاج داشته باشند به ایشان قرض بدهد و به هیچ عنوان سود دریافت نکند امّا آن شخص همه ساله محصول زمین را جمع کرده و به اشخاص دیگری که سود میدهند داده و سودش را برای خود و مالک کنار میگذارد و به اقوام مالک هم اطّلاع نمیدهد آیا این سود برای مالکاشکال دارد یا خیر؟
پاسخ:
شخص عامل اضافهای که میگیرد ربا و حرام است و ضامن میباشد ولی برای مالک هیچ اشکالی ندارد.
يعنی چنين كاری موجب اسقاط تكليف نيست و نمیشود به آن اكتفا كرد؛ ولی در اين مورد میتوان به فتوای مجتهدی كه در رتبهی بعدی است رجوع كرد. رجوع کنيد به: احتياط واجب
احتیاج
حاجت در نیاز و احتیاج استعمال شده است.از اين عنوان در بسياری ابواب فقهی از قبيل طهارت، صلات، حج، امر به معروف و نهی از منکر، تجارت، دین و نکاح سخن رفته است.
اقارب
به نسبت خانوادگی پدید آمده از راه نسب، سبب یا رضاع، خویشاوندی می گویند. این عنوان در بابهایی همچون نکاح و ارث به کار رفته است.
تحویل
تحویل ممکن است در معانی ذیل به کار رفته باشد: • تحویل (حدیث)، اصطلاحی حدیثی به معنای انتقال از سندی به سند دیگر• تحویل (فقه)، جابهجا کردن و از حالی به حالی برگرداندن و همچنین تسلیم مال تعهّد شده به متعهّدٌلَه• تحویل (نجوم)، اصطلاحی در نجوم به معنای انتقال نجوم در آسمان از برجی به برج دیگر
زمین
زمین جایی است که همه موجودات زنده روی آن زندگی می کنند.
قطعه
قِطعه مجموعهٔ ابیاتی را گویند که بر یک وزن و قافیه باشد، و از آغاز تا انجام همگی به یکدیگر مربوط بوده، پیرامون یک قصهٔ شیرین، یک موضوع اخلاقی، یا تهنیت و تعزیت و مدح و هجو و مانند آن پدید آمده باشد. برخلاف قصیده، بیت مَطلَع در قطعه مُصَرَّع نیست.
مالک
مالکیت، یکی از عناصری است که در تعیین نوع نظام اقتصادی نقش بسزایی دارد.
قرض
قرض عبارت است از تملیک کردن مالی به دیگری به این شکل که پرداختن عین آن مال، یا مثل آن و یا قیمت آن بر عهده او باشد. [۱]
سود
بهره و ربح را سود گویند. به عبارت دیگر درآمد افزون بر سرمایه را سود گویند. از احکام آن در بابهاى زکات، خمس، تجارت، شرکت، مضاربه و ودیعه سخن گفتهاند.
جمع
جمع معانی زیادی در کاربردهای مختلف دارد که در مقاله ذیل به آن پرداخته می شود.
ضامن
آن که ضمانت کسی را در اموال کند ضامن (ضمین) [۱] نامیده می شود، همین ضمانت اگر در امور بدنی باشد از آن تعبیر به کفیل و کفالت میشود.
عامل
عامل در چند معنی آمده است.
مالک
مالکیت، یکی از عناصری است که در تعیین نوع نظام اقتصادی نقش بسزایی دارد.
ربا
فزوني و زياده
رباي معاملي (معاوضي): معاملهاي که در آن دو کالاي هم جنس مکيل يا موزون مبادله ميشوند و يک طرف داراي افزوده است. (هم جنس، مکيل، موزون)