این عقدی که منعقد شده است دو حالت میتواند داشته باشد 1 - زمانی زوجین به مطلب پی میبرند که مدّت عقد موقّت تمام شده است و زوجین میخواهند ادامه زندگی دهند که لازم است با عقد جدید دائمی صیغه نکاح را جاری نمایند و مسئله وطی و نزدیکی در آن ایّام و حتّی بعد از تمام شدن وقت و به دنیا آمدن بچّه از نظر شرعی هیچ اشکالی ندارد و وطی به شبهه بوده و آثار وطی حلال بر آن بار میشود و اگر مدّت تمام نشده است اینجا زوجین میتوانند این عقد موقّت را اجازه کنند و یا ردّ نمایند اگر اجازه کردند عقد موقّت صحیح است و احکام آن مترتّب میشود و محرمیّت و نزدیکی و دیگر مسائل هم از نظر شرعی اشکال ندارد و اگر خواسته باشند مسئله توارث را درست کنند باید زمان عقد موقّت را مرد به زن ببخشد و بعد یک عقد دائم منعقد سازند تا مسئله توارث هم تحقّق پیدا کند و اگر ردّ کردند باز مسائل مربوط به وطی و محرمیّت و به دنیا آمدن بچّه اشکال ندارد و اگر خواسته باشند ادامه زندگی به صورت دائم بدهند بعد از ردّ میتوانند صیغه دائم جاری نمایند.
فردی وکیل شده زنی را به عقد دائم فردی در آورد امّا صیغه موقّت جاری میکند بعد از بچّهدار شدن به زن اطّلاع میدهد که عقد منقطع است: الف – تکلیف محرمیّت زوجین و توارث آن دو از هم و توارث آن دو نسبت به فرزند چه است و مسئله دخول چه میشود؟
این عقدی که منعقد شده است دو حالت میتواند داشته باشد 1 - زمانی زوجین به مطلب پی میبرند که مدّت عقد موقّت تمام شده است و زوجین میخواهند ادامه زندگی دهند که لازم است با عقد جدید دائمی صیغه نکاح را جاری نمایند و مسئله وطی و نزدیکی در آن ایّام و حتّی بعد از تمام شدن وقت و به دنیا آمدن بچّه از نظر شرعی هیچ اشکالی ندارد و وطی به شبهه بوده و آثار وطی حلال بر آن بار میشود و اگر مدّت تمام نشده است اینجا زوجین میتوانند این عقد موقّت را اجازه کنند و یا ردّ نمایند اگر اجازه کردند عقد موقّت صحیح است و احکام آن مترتّب میشود و محرمیّت و نزدیکی و دیگر مسائل هم از نظر شرعی اشکال ندارد و اگر خواسته باشند مسئله توارث را درست کنند باید زمان عقد موقّت را مرد به زن ببخشد و بعد یک عقد دائم منعقد سازند تا مسئله توارث هم تحقّق پیدا کند و اگر ردّ کردند باز مسائل مربوط به وطی و محرمیّت و به دنیا آمدن بچّه اشکال ندارد و اگر خواسته باشند ادامه زندگی به صورت دائم بدهند بعد از ردّ میتوانند صیغه دائم جاری نمایند.
- اگر زنی مردی را وکیل میکند که او را به عقد دائم خود در آورد و مرد بر خلاف نظر زن، او را به عقد منقطع در میآورد و بعد از مدّتی این دو با هم زندگی میکنند و بچّهدار میشوند مرد اعلام میکند که عقد تو منقطع است، آیا این عقد صحیح بوده یا خیر و آیا مسئله ارث برای بچّهها به چه نحو است و آیا بعد از اتمام مدّت علی فرض صحّت عقد چه کنند؟
- فردی زنی را صیغه یک ساله نمود و بعد از انقضاء مدّت بلافاصله او را به عقد دائم خود درآورد و در این مدّت با مادر زن خود مقاربت کرده لکن نمیداند مقاربت در زمان عقد منقطع بوده یا دائم حکمش چیست؟
- فردی دختر زنی را برای محرمیّت، به عقد موقّت خویش در آورده است بعد خداوند به این مرد از زن دیگر اولادی داد آیا مادر بچّه معقوده به این بچّهها محرم است یا خیر؟
- زنی ازدواج کرده بعد از هشت سال طلاق گرفت و بعد از اتمام عدّه با مردی ازدواج کرده است بعد از عقد و دخول ، شوهر اوّل میگوید دوست دارم با شما ازدواج کنم زن هم قبول میکند با اینکه زن در عقد دیگری است شوهر اوّل از پیش خودش عقد فضولی را میخواند و مهریه را یک میلیون تومان قرار میدهد به زن خبر میدهد و زن هم قبول میکند شروع میکنند به زندگی و بعد از چند روز زن اعتراض میکند که مهریه کم است و اختلاف بر سر مهریه پیدا میکنند بعد از یک سال از هم جدا میشوند زن ادّعا میکند من شوهر دارم حال اگر زن از شوهر فعلی طلاق بگیرد میتواند با شوهر اوّلی که هشت سال با او زندگی کرده ازدواج کند یا خیر؟
- زیدی برادرش مرحوم شده است و زن برادرش یعنی زن آن مرحوم 53 سال دارد و سیّده نمیباشد و خود زن میگوید که من حدود پنج سال است که اصلابا شوهرم نزدیکی نکردهام و این زن نازا است حالا برادر این مرحوم خواهان ازدواج با زن برادرش میباشد زن مرحوم در حال عدّه وفات شوهر است و بالاخره به یکی از دفاتر ازدواج مراجعه میکنند اتّفاقاسر دفتر ازدواج از اینها سئوال میکند در جواب زن میگوید شوهرم دو ماه قبل مرحوم شده است و من سیّده نمیباشم و 53 سال عمر من میباشد سر دفتر صیغه عقد را جاری میکند و خودشان میگویند که ما بعد از عقد نزدیکی کردهایم مرد میگوید من جاهل به مسئله بودم هم عقد صورت گرفته و هم نزدیکی آیا حرمت ابدی دارد یا خیر؟
- الف - مردی که 9 سال زندگی مشترک را رها کرده و هیچگونه تقیّد و پایبندی نسبت به زندگی زناشوئی نداشته و تکالیف همسرداری و پدری را انجام نداده شایسته است زنی مذهبی و معتقد در قید زوجیّت چنین شخصی باشد و آیا این موارد از مصادیق عسر و حرج برای زن میباشد و آیا با توجّه به اینکه نامبرده در نامههایش خود را یک مسیحی طرفدار اسرائیل دانسته در حالی که نامبرده از پدر و مادری مسلمان متولّد شده است نقض حکم صادره از دادگاه و بر قرار دانستن رابطه زناشوئی و زوجیّت جایز است یا خیر؟ ب - با توجّه به اینکه در حقوق مدنی ایران در فقه امامیّه صلاحیّت اخلاقی پدر را برای نگهداری و حضانت فرزند لازم دانستهاند و احقیّت پدر یا مادر نسبت به حضانت فرزند با توجّه به مصلحت فرزند در نظر گرفته میشود آیا پدری که 9 سال هیچگونه توجّهی به تربیت روحی و روانی و اخلاقی فرزند نداشته و وظایف پدری را انجام نداده برای حضانت و نگهداری فرزند شایسته است یا مادری که خود از افراد متشرّع و مذهبی و از اساتید دانشگاه و از قشر فرهیخته جامعه میباشد و وظیفه مادری و پدری را در مدّت 9 سال بدون کوچکترین چشم داشتی انجام داده است؟ ج - آیا چنین پدری صلاحیّت اخلاقی نگهداری فرزندی مسلمان را دارد یا خیر؟
- [سایر] حدّ استمتاع در صیغه محرمیت برای دوره نامزدی (نامزدی تا عقد دائم) چیست؟ تا چه حدی می توان بهره جنسی از شریک انتخاب شده خود برد؟ آیا عدم استمتاع شامل تمامی موارد لذت جنسی می باشد یا خیر؟ آیا به هنگام جاری کردن صیغه محرمیت باید این شرط توسط دختر و پسر بر زبان جاری شود و یا این محدودیت به طور ذاتی در خود صیغه محرمیت نهفته است؟ آیا اطلاع والدین دختر از این شرط الزامی است؟ آیا عدم استمتاع فقط یک شرط انتخابی است که مازاد بر صیغه محرمیت عنوان می گردد؟
- [آیت الله سیستانی] اگر مردی با زنی صیغه عقد موقت جاری ساخته باشند و مجامعت نیز واقع شده باشد چنانچه به منظور تبدیل عقد مؤقت به دائم (میان همان مرد و زن) صیغه موقت را فسخ نمایند آیا قبل از جاری ساختن عقد دائم زن می بایستی عده نگه دارد؟ به بیان دیگر آیا برای تبدیل عقد موقت به دائم میان یک زن و مرد واحد نیز می بایستی توسط زن مدت عده رعایت شود؟
- [آیت الله سیستانی] اگر مردی با زنی صیغه عقد موقت جاری ساخته باشند و مجامعت نیز واقع شده باشد چنانچه به منظور تبدیل عقد مؤقت به دائم (میان همان مرد و زن) صیغه موقت را فسخ نمایند آیا قبل از جاری ساختن عقد دائم زن می بایستی عده نگه دارد؟ به بیان دیگر آیا برای تبدیل عقد موقت به دائم میان یک زن و مرد واحد نیز می بایستی توسط زن مدت عده رعایت شود؟
- [آیت الله نوری همدانی] زنی که انسان عقد دائم و یا متعه کرده ولیکن دخول نشده تا زمانی که به طلاق یا بخشش مدت، جدائی واقع شده، مسلما با دخترهای این زن نمیشود ازدواج کرد، آیا با نوادههای این زن هم نمیشود ازدواج کرد؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] اگر مرد بخواهد صیغه موقت را جاری کند و زن قبول کند، صحیح است؟ متن صیغه چگونه می شود؟ اگر مردی بخواهد زنی را وکالتاً برای خود عقد موقت کند چه باید بگوید؟
- [آیت الله نوری همدانی] زنی به مدّت یک سال متعه شده بود و از دبر دخول شده و پس از انقضاء مدت که میبایست به مدت دو حیض عده نگه میداشت و تزویج نمیکرد، به علت ندانستن مسئله و جاهل بودن به موضوع و حکم، قبل از انقضاء عده به عقد مرد دیگری در آمد و مرد هم از اینکه زن قبلاً متعه مردی شده اطلاعی نداشته و ندارد: الف- آیا بر شخص عالم لازم و واجب است که زن و مرد را مطلع نماید و یا لازم نیست؟ ب- آیا عقد مزبور صحیح است و یا باطل؟ و اگر باطل است، احتیاج به عقد جدید دارد و یا موجب حرمت ابدی میشود؟ آیا احتیاج به طلاق دارد؟ و یا اینکه حکم مسئله در صورت وقوع دخول قبل از انقضاء عده و در صورت وقوع دخول بعد از انقضاء عده و یا در صورتی که اصلاً دخول محقق نشده باشد متفاوت است؟ لطفاً حکم فروض را بیان فرمایید:
- [آیت الله سبحانی] کسی به جهت محرم شدن با دختر نابالغی صیغه موقت جاری می کند؟ آیا پس از تمام شدن زمان عقد و پس از آن که دختر بالغ شد با فردی دیگر ازدواج کرد و صاحب فرزند شد، فرزندان آن زن بااین فرد محرم می باشند؟
- [آیت الله خامنه ای] پدر من شهید شده اند و مادرم بعد از شهادت ایشان با آقایی ازدواج کرده اند که یک پسر داشت بعد از اینکه ما به سن تکلیف رسیدیم مادرم و همسرشان تصمیم گرفتند تا مسأله محرمیت را در خانه حل کنند برای خواهر بزرگ من و پسر خوانده ام، صیغه مدت دار محرمیت خوانده اند و برای من و ابوی (پدر خوانده ام) هم همینطور. ولی بدون اطلاع دقیق من و خواهرم، پدرخوانده ام فقط به ما گفته بودند آیا می خواهید در خانه راحت باشیم و مشکل محرمیت نداشته باشیم؟ و ما اظهار رضایت کردیم ولی نمی دانستیم این محرمیت چگونه حاصل می شود یعنی نمی دانستیم قرار است ما را به عقد چه کسی درآورند، ولی ایشان همین اظهار رضایت برای راحت بودن با پسرشان را به مثابه اظهار رضایت برای صیغه تلقی کرده و صیغه را جاری کردند. با توجه به عدم علم من به چگونگی محرمیت، نظر مبارک حضرت عالی در مورد صحّت این عقد بفرمایید.
- [آیت الله نوری همدانی] زن و شوهری به علّت اینکه از این مسئله شرعی اطلاع نداشتهاند که باید قبل از خوانده شدن عقد دائم، مدّت عقد موقت تمام شود یا از طرف شوهر بخشیده شود و بعد صیغه عقد دائم جاری شود، اکنون که به این مسئله پی بردهاند، شک کردهاند و احتمال میدهند که قبل از عقد دائم خود، صیغه عقد موقت خوانده باشند و مدت آن تمام نشده صیغه عقد دائم خوانده باشند از نظر شرعی تکلیفشان چیست؟ و اگر در این میان که به این مسئله شک کردهاند بچه دار نیز شده باشند چه؟ اگر یک زمانی بخاطر آوردند که واقعاً چنین کاری کردهاند باز در آن مدّت که از ازدواج آنها میگذرد بر هم حلال بودهاند؟ و آیا خواندن دوباره عقد دائم در دوران حاملگی اشکالی ندارد؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] مردی که - به هر دلیل - فاقد هرگونه احساسی نسبت به جنس مخالف بوده و امکان استمتاع جنسی به هیچ عنوان وجود ندارد با زنی عقد نکاح دائم منعقد نموده است و زن نیز با اطلاع به این مسئله و به دلیل علاقه به زوج، اقدام به مزاوجت با ایشان نموده است. آیا شرعاً چنین عقدی صحیح بوده یا خیر؟ و همچنین آیا در چنین شرایطی با وجود منتفی بودن استمتاع جنسی بای نحو کان، تکلیف مهر زن چه خواهد بود؟
- عقد ازدواج چند شرط دارد: اوّل آن که بنابر احتیاط واجب به عربی صحیح خوانده شود، و اگر خود مرد و زن نتوانند صیغه را به عربی صحیح بخوانند، چنانکه ممکن باشد احتیاط آن است کسی را که میتواند به عربی صحیح بخواند وکیل کنند و اگر ممکن نباشد، خودشان میتوانند به غیر عربی بخوانند امّا باید لفظی بگویند که معنی زوّجتُ وقبلت را بفهماند; دوم مرد و زن، یا وکیل آنها که صیغه را میخواند قصد انشأ داشته باشند یعنی اگر خود مرد و زن صیغه را میخوانند، زن به گفتن زوّجتک نفسی قصدش این باشد که خود را زن او قرار دهد و مرد به گفتن قبلت التزویج، زن بودن او را برای خود قبول نماید و اگر وکیل مرد و زن صیغه را میخوانند، به گفتن زوّجت وقبلت قصدشان این باشد که مرد و زنی که آنان را وکیل کردهاند، زن و شوهر شوند; سوم کسی که صیغه را میخواند، باید بالغ و عاقل باشد چه برای خودش بخواند یا از طرف دیگری وکیل شده باشد; چهارم اگر وکیل زن و شوهر یا ولیّ آنها صیغه را میخوانند، در عقد، زن و شوهر را معیّن کنند مثلاً اسم آنها را ببرند یا به آنها اشاره نمایند پس کسی که چند دختر دارد اگر به مردی بگوید )زوّجتک احدی بناتی( )یعنی زن تو نمودم یکی از دخترانم را( و او بگوید قبلت )یعنی قبول کردم(، چون در موقع عقد، دختر را معیّن نکردهاند عقد باطل است; پنجم زن و مرد به ازدواج راضی باشند ولی اگر زن ظاهراً به سختی اذن دهد ومعلوم باشد قلباً راضی است، عقد صحیح است.
- اگر زنی کسی را وکیل کند که مثلاً ده روزه او را به عقد مردی در آورد و ابتدای ده روز را معیّن نکند، آن وکیل میتواند هر وقت که بخواهد او را ده روزه به عقد آن مرد در آورد، در صورتی که در لفظش ظهور نداشته باشد به ده روز متصل به زمان اجازهاش، ولی اگر معلوم باشدکه زن روز یا ساعات معیّنی را قصد کرده، باید صیغه را مطابق قصد او بخواند.
- [آیت الله بروجردی] عقد ازدواج چند شرط دارد:اوّل:آن که به عربی صحیح خوانده شود و اگر خود مرد و زن نتوانند صیغه را به عربی صحیح بخوانند، چنانچه ممکن باشد احتیاط واجب آن است کسی را که میتواند به عربی صحیح بخواند وکیل کنند و اگر ممکن نباشد خودشان میتوانند به غیر عربی بخوانند، امّا باید لفظی بگویند که معنی (زَوَّجْتُ) و (قَبِلْتُ) را بفهماند.دوم:مرد و زن یا وکیل آنها که صیغه را میخوانند قصد انشاء داشته باشند، یعنی اگر خود مرد و زن صیغه را میخوانند، زن به گفتن (زَوَّجْتُکَ نَفْسی) قصدش این باشد که خود را زن او قرار دهد و مرد به گفتن (قَبِلْتُ التَّزویجَ) زن بودن او را برای خود قبول نماید و اگر وکیل مرد و زن صیغه را میخوانند، به گفتن (زَوَّجْتُ و قَبِلْتُ) قصدشان این باشد که مرد و زنی که آنان را وکیل کردهاند زن و شوهر شوند.سوم:کسی که صیغه را میخواند بالغ و عاقل باشد، چه برای خودش بخواند یا از طرف دیگری وکیل شده باشد.چهارم:اگر وکیل زن و شوهر یا ولی آنها صیغه را میخوانند، در عقد، زن و شوهر را معین کنند، مثلاً اسم آنها را ببرند یا به آنها اشاره نمایند، پس کسی که چند دختر دارد، اگر به مردی بگوید:(زَوَّجْتُکَ اِحَدی بَناتی) (یعنی زن تو نمودم یکی از دخترانم را) و او بگوید:(قَبِلْتُ) (یعنی قبول کردم) چون در موقع عقد دختر را معین نکردهاند، عقد باطل است.پنجم:زن و مرد به ازدواج راضی باشند، ولی اگر زن ظاهراً به کراهت اذن دهد و معلوم باشد قلباً راضی است، عقد صحیح است.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر پدر یا جد پدری برای طفل خود زنی را متعه کند، اگر چه مقداری از زمان تکلیف بچه جزء مدت عقد باشد، مثلاً برای پسر چهارده سالهاش زنی را دو ساله متعه کند، چنانچه صلاح بچه باشد، میتواند مدت آن زن را ببخشد، ولی زن دائمی او را نمیتواند طلاق دهد.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر زنی مردی را وکیل کند که به مدّت ومبلغ معیّن اورا برای خود صیغه نماید ، چنانچه مرد او را برای عقد دائم خود در آورد یا به غیر از مدّت یا مبلغی که معیّن شده اورا صیغه کند ، وقتی آن زن فهمید ، اگر بگوید راضی هستم عقد صحیح وگرنه باطل است .
- [آیت الله سبحانی] اگر زنی مردی را وکیل کند که به مدت و مبلغ معیّن او را برای خود صیغه نماید، چنانچه مرد او را به عقد دائم خود درآورد یا به غیر از مدت یا مبلغی که معین شده او را صیغه کند، وقتی آن زن فهمید، اگر بگوید راضی هستم عقد صحیح وگرنه باطل است.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر زنی مردی را وکیل کند، که به مدت و مبلغ معین او را برای خود متعه نماید، چنانچه مرد او را به عقد دائم خود در آورد، یا به غیر از مدت یا مبلغی که معین شده او را متعه کند، وقتی که آن زن فهمید، اگر بگوید: راضی هستم؛ عقد صحیح و گر نه باطل است.
- [آیت الله بروجردی] اگر زنی مردی را وکیل کند که به مدّت و مبلغ معین او را برای خود صیغه نماید، چنانچه مرد او را به عقد دائم خود در آورد، یا به غیر از مدّت یا مبلغی که معین شده او را صیغه کند، وقتی آن زن فهمید اگر فوراً بگوید:راضی هستم عقد صحیح، وگرنه باطل است.
- [آیت الله خوئی] اگر زنی مردی را وکیل کند که به مدت و مبلغ معین او را برای خود صیغه نماید، چنانچه مرد او را به عقد دائم خود درآورد یا به غیر از مدت یا مبلغی که معین شده او را صیغه کند، وقتی آن زن فهمید، اگر بگوید راضی هستم عقد صحیح وگرنه باطل است.
- [امام خمینی] اگر زنی مردی را وکیل کند که به مدت و مبلغ معین او را برای خود صیغه نماید، چنانچه مرد او را به عقد دائم خود در آورد یا به غیر از مدت یا مبلغی که معین شده او را صیغه کند، وقتی آن زن فهمید اگر بگوید راضی هستم عقد صحیح و گرنه باطل است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر زنی مردی را وکیل کند که به مدت و مبلغ معین او را برای خود صیغه نماید، چنانچه مرد او را به عقد دائم خود درآورد یا به غیر از مدت یا مبلغی که معین شده او را صیغه کند، وقتی آن زن فهمید اگر بگوید راضی هستم عقد صحیح و گر نه باطل است.
- [آیت الله سبحانی] اگر زنی مردی را وکیل کند که به مدت و مبلغ معیّن او را برای خود صیغه صفحه 455 نماید، چنانچه مرد او را به عقد دائم خود درآورد یا به غیر از مدت یا مبلغی که معین شده او را صیغه کند، وقتی آن زن فهمید، اگر بگوید راضی هستم عقد صحیح وگرنه باطل است.