غایب مفقود الاثر
غایب مفقود الاثر به مفقودین جنگها گفته می شود.
بر طبق موادّ 1019 به بعد قانون مدنی ورثه غائب مفقود الاثر تحت چه شرایطی می‌توانند از دادگاه صالح درخواست حکم موت فرضی غایب را بنمایند هرگاه دادگاه به درخواست رسیدگی بکند و حکم موت فرضی را صادر کند آیا این حکم درباره امور غیر مالی مانند نکاح نیز تأثیر دارد به عبارت دیگر آیا چنانچه فوت طبیعی موجب انحلال نکاح می‌گردد موت فرضی نیز سبب انحلال نکاح می‌شود تا زوجه غایب بتواند به استناد آن عدّه نگه دارد، قانون ایران در این باره ساکت است و حقوقدانان داخلی و خارجی در این خصوص اختلاف نظر دارند مستدعی است که حکم شرعی را بیان فرمائید؟
در مثل نکاح اولااگر کسی باشد که به زن نفقه بدهد و مرد ولیّ داشته باشد که امور او را تصدّی کند، حقّ ازدواج کردن را ندارد مگر آنکه یقین به موت شوهر کند و اگر کسی نیست و می‌خواهد ازدواج کند باید به حاکم مراجعه کند و بعد از حکم حاکم چهار سال صبر کند و بعد از آن اگر مرد ولیّ داشته باشد، حاکم امر می‌کند که ولیّ مرد زن را طلاق دهد و اگر طلاق ندهد او را مجبور می‌کند و اگر ولیّ ندارد خود حاکم طلاق می‌دهد و زن هم باید عدّه وفات نگه دارد.
در مثل نکاح اولااگر کسی باشد که به زن نفقه بدهد و مرد ولیّ داشته باشد که امور او را تصدّی کند، حقّ ازدواج کردن را ندارد مگر آنکه یقین به موت شوهر کند و اگر کسی نیست و می‌خواهد ازدواج کند باید به حاکم مراجعه کند و بعد از حکم حاکم چهار سال صبر کند و بعد از آن اگر مرد ولیّ داشته باشد، حاکم امر می‌کند که ولیّ مرد زن را طلاق دهد و اگر طلاق ندهد او را مجبور می‌کند و اگر ولیّ ندارد خود حاکم طلاق می‌دهد و زن هم باید عدّه وفات نگه دارد.
عنوان سوال:
بر طبق موادّ 1019 به بعد قانون مدنی ورثه غائب مفقود الاثر تحت چه شرایطی می‌توانند از دادگاه صالح درخواست حکم موت فرضی غایب را بنمایند هرگاه دادگاه به درخواست رسیدگی بکند و حکم موت فرضی را صادر کند آیا این حکم درباره امور غیر مالی مانند نکاح نیز تأثیر دارد به عبارت دیگر آیا چنانچه فوت طبیعی موجب انحلال نکاح می‌گردد موت فرضی نیز سبب انحلال نکاح می‌شود تا زوجه غایب بتواند به استناد آن عدّه نگه دارد، قانون ایران در این باره ساکت است و حقوقدانان داخلی و خارجی در این خصوص اختلاف نظر دارند مستدعی است که حکم شرعی را بیان فرمائید؟
پاسخ:
در مثل نکاح اولااگر کسی باشد که به زن نفقه بدهد و مرد ولیّ داشته باشد که امور او را تصدّی کند، حقّ ازدواج کردن را ندارد مگر آنکه یقین به موت شوهر کند و اگر کسی نیست و می‌خواهد ازدواج کند باید به حاکم مراجعه کند و بعد از حکم حاکم چهار سال صبر کند و بعد از آن اگر مرد ولیّ داشته باشد، حاکم امر می‌کند که ولیّ مرد زن را طلاق دهد و اگر طلاق ندهد او را مجبور می‌کند و اگر ولیّ ندارد خود حاکم طلاق می‌دهد و زن هم باید عدّه وفات نگه دارد.
پرسش‌های مرتبط از این مرجع
سوال مرتبط یافت نشد
پرسش‌های مرتبط از دیگر مراجع
سوال مرتبط یافت نشد
مسائل مرتبط از این مرجع
مسئله مرتبط یافت نشد
مسائل مرتبط از دیگر مراجع
مسئله مرتبط یافت نشد