پس از ثبوت جرم و صدور حکم توسط قاضی مأذون، در خصوص استیذان از ولیّ امر یا شخص منسوب از طرف ایشان جهت اجراء حکم صادره بفرمائید : الف - آیا استیذان به قصاص نفس اختصاص دارد یا قصاص اطراف را شامل می‌شود؟ ب - آیا در حدود و قتل تعزیری (بنابر جواز قتل از باب تعزیر) هم استیذان لازم است؟ ج - در صورت لزوم آیا بین حدّ قتل و حدود مادون قتل تفاوتی وجود دارد؟

اذن خواستن را استیذان گویند و در باب‌های بسیاری مانند طهارت، صلات، حج، مزار، جهاد، تجارت، دین، حجر، نکاح، اطعمه و اشربه به مناسبت از آن سخن رفته است.

اختصاص ممکن است در معانی ذیل به کار رفته باشد: • اختصاص (فقه)، به معنای مخصوص بودن و بحث شده در باب‌های صلات، حج، تجارت، نکاح و ارث در فقه• اختصاص (نحو)، به معنای فضیلت دادن و مختص گرداندن و بحث در علم نحو• ادات اختصاص، واژه بیانگر اختصاص چیزی برای چیز دیگر

كسی كه از سوی ديگری در بعضی امور، دارای اجازه است.

اطراف (جمع طرف) در دو معنای نهایت چیزی و اعضای بدن به کار رفته است.از مفهوم نخست در باب‌های طهارت، صلات و جهاد سخن گفته شده است.از مفهوم دوم در باب‌های قصاص و دیات سخن رفته است.

در اسلام به‏ منظور جلوگیری از جرایمی غیر از زنا و لواحق آن، سرقت، شرابخواری و... مجازات‏هایی مقرر گردیده است که در فقه از آن به «تعزیرات» یاد می‏شود.

ثبوت، اصطلاحی در فلسفه و حکمت اسلامی است.

حکم یا لفظ دارای شمول کمتر در مقایسه با حکم یا لفظ دیگر را خصوص گویند.

قصاص در لغت، به معنی هر نوع دنباله روی و پی جویی نمودن- کین کشی به مثل کشنده را کشتن- مجازات- عقاب- سزا- جبران- تلافی آمده است. [۱] [۲] [۳] [۴]قصاص از نظر اصطلاحی، به معنای تلافی و استیفای عینی جنایتی که در قتل عمدی، قطع عضو و جرح عمدی بر مجنی علیه وارد شده است می‌باشد به شکلی که اثر به جای مانده از جنایت عیناً روی جانی اجرا شده و به دست آید. [۵] قصاص در جنایت قتل عمدی را قصاص النفس می‌گویند و قصاص در جنایات قطع عضو و جرح را قصاص عضو گویند.

تغییر مسیر به:

واجب:نمازهای یومیه • نماز جمعه • نماز عید • نماز آیات ·  نماز میت نمازهای مستحب: نماز شب • نماز غفیله • نماز جعفر طیار • نماز امام زمان نماز باران • نماز شب قدر • نماز شب اول قبر • نماز شکر • سایر نمازها

آمر به معنای طلب کننده چیزی از کسی به صورت الزامی است.

باب ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:

اَلِف‌ (آ، ا)، نخستین‌ حرف‌ از حروف‌ الفبای‌ زبان‌ فارسی ‌.

"ن ف س" در اصل لغت برخروج نسیم دلالت می‌کند و تنفس نیز به همین معنا می‌باشد. واژه نفس در کتابهای لغت، بیشتر به معنی ذات و حقیقت شی آمده است، "قتل فلان نفسه" یعنی ذات و حقیقت خودش را هلاک کرد. [۱] [۲]

كشتن

جرم ممکن است در معانی ذیل استعمال شده باشد: • جرم (گناه)‌، به ضم جيم، در لغت به معناي گناه و خطا و اصطلاحی فقهی‌ و حقوقی‌• جرم (ماده دارای جسمیت ملموس)، به کسر جیم، به معنای مواد دارای جسمیت• جرم (فلسفه)، واژه‌ای در متون فلسفی و علمی دوران اسلامی گاه مترادف با جسم و غالباً به معنایی متفاوت اما نزدیک به آن

حدّ یکی از اقسام احکام، در اسلام است.

اذن خواستن را استیذان گویند و در باب‌های بسیاری مانند طهارت، صلات، حج، مزار، جهاد، تجارت، دین، حجر، نکاح، اطعمه و اشربه به مناسبت از آن سخن رفته است.