از آنجایی که امروزه نظریه پزشک قانونی به عنوان یکی از طرق مطمئن در امورات و مسائل قضایی به شمار میرود و عمدتاتشخیص و تعیین علّت تامّه مرگ یکی از وظایف آنهاست و در اکثر موارد تشخیص و تعیین دقیق علّت فوت فقط با کالبد شکافی مقدور است و با انجام این عمل حقیقت کشف و حقّ اولیاء دم احقاق میگردد لطفا نظر مبارک را پیرامون کالبد شکافی و تشریح جسد حتی عند اللزوم جدا کردن بعضی از اعضاء بدن از همدیگر را بیان فرمائید؟
اگر کالبد شکافی جهت اثبات حقّی صورت میگیرد و راهی جز این عمل نباشد، جایز است و لو آنکه مستلزم تقطیع بعضی از اعضاء باشد.
عنوان سوال:
از آنجایی که امروزه نظریه پزشک قانونی به عنوان یکی از طرق مطمئن در امورات و مسائل قضایی به شمار میرود و عمدتاتشخیص و تعیین علّت تامّه مرگ یکی از وظایف آنهاست و در اکثر موارد تشخیص و تعیین دقیق علّت فوت فقط با کالبد شکافی مقدور است و با انجام این عمل حقیقت کشف و حقّ اولیاء دم احقاق میگردد لطفا نظر مبارک را پیرامون کالبد شکافی و تشریحجسد حتی عند اللزومجدا کردن بعضی از اعضاء بدن از همدیگر را بیان فرمائید؟
پاسخ:
اگر کالبد شکافی جهت اثبات حقّی صورت میگیرد و راهی جز این عمل نباشد، جایز است و لو آنکه مستلزم تقطیع بعضی از اعضاء باشد.
به پیوند و ارتباط چیزى یا کسى را با چیزى یا کسى دیگر از میان بردن جدا کردن می گویند که عنوان یاد شده در بابهاى صلات، زکات، خمس، نکاح، صید و ذباحه و شهادات به کار رفته است.
اولیاء
اولیاء اللّه، یعنی کاملانِ در ایمان و عبودیّت.
تشریح
پاره پاره كردن بدن مرده ، برای كسب آگاهيهای پزشكی و...
تشخیص
تعیین یعنی متمایز کردن چیزى از غیر آن بوسیله خصوصیتی که در او است.
تعیین
تعیین یعنی متمایز کردن چیزى از غیر آن بوسیله خصوصیتی که در او است.
حقیقت
ـــ حقیقت، به معنای کارگیرى لفظ در معناى وضع شده براى آن گفته می شود. از آن در علم اصول فقه سخن گفتهاند. ـــ حقیقت به استعمال لفظ در معنای حقیقی آن اطلاق میشود.
فوت
فوت در دو معنای مردن ( مرگ ) و سپری شدن وقت عبادت دارای وقت، همچون نماز و روزه (قضاء شدن) به کار میرود؛ واژه فوت کردن یعنی دمیدن.
مرگ
مرگ یعنی انتقال از دنیا به آخرت. مرگاز قوانین فراگیر جهان هستی است که همه موجودات طعم آن را خواهند چشید. [۱] [۲]
جسد
جسد به معنای پیکر می باشد.
بدن
بدن به معنای اندام و تن انسان یا حیوان می باشد که در باب هاى طهارت، صلاة، حج، تجارت، نکاح، صید و ذباحه و حدود از آن سخن رفته است.
دم
دَم به خون یا حیوان، جهت قربانی یا کفّاره در حج گفته می شود .
کالبد شکافی
رجوع کنيد به: تشريح
مستلزم
موجب، سبب
اثبات
واژه اثبات ممکن است در معانی ذیل به کار رفته باشد: • اثبات (فقه)، استعمال شده در دو معنای احراز وجود خارجی موضوع دارای اثر شرعی و اقامه دلیل بر دعوا نزد قاضی• اثبات (منطق)، به معنای محقق ساختن چيزى با دليل و برهان و درستى قضيهاى را معلوم داشتن