هرگاه میت مدیون باشد و املاک و نقد دارد، اگر اَدای دَین او از نقد نمایند چون زوجه از املاک محروم است به او ضرر وارد میآید و اگر فقط از املاک تأدیه شود سهم زوجه که ثُمن یا رُبع باشد زیادتر میشود، آیا وصی و سایر ورثه در این باب مخیرند، یا باید اَدای دَین توزیع به تمام تَرَکه میت بشود؟
توزیع به تمام تَرَکه میشود.
عنوان سوال:
هرگاه میتمدیون باشد و املاک و نقد دارد، اگر اَدای دَین او از نقد نمایند چون زوجه از املاک محروم است به او ضرروارد میآید و اگر فقط از املاک تأدیه شود سهمزوجه که ثُمن یا رُبع باشد زیادتر میشود، آیا وصی و سایر ورثه در این باب مخیرند، یا باید اَدای دَین توزیع به تمام تَرَکه میت بشود؟
ادای دين پرداخت بدهی را گویند و از آن در باب قرض و دین سخن رفته است.
توزیع
قسط بندی کردن بدهی را و همچنین توزیع را تَقسیط گویند. مراد از تقسیط به معنای نخست، آن است که بدهی در محدوده زمانی تعیین شده به اقساط برابر یا نابرابر قسط بندی شود. از آن در بابهای تجارت، اجاره، مکاتبه و دیات سخن رفته است. از تقسیط به معنای دوم در بسیاری از ابواب نظیر صوم، تجارت، رهن، اجاره، وصیّت، نکاح، غصب و دیات سخن رفته است.
مدیون
مدیون به معنی بدهکار، مدین، وام دار است.
تادیه
ادا كردن
وارد
دلیل وارد به معنی دلیل منتفی کننده موضوع دلیل دیگر است.
زوجه
پیوند برآمده از عقد نکاح که بین زن و شوهر ایجاد میشود را زوجیّت گویند. از احکام آن به تفصیل در باب نکاح و به مناسبت در دیگر بابها همچون طهارت، صوم، حج، تجارت، هبه، طلاق، یمین، نذر، ارث و قضاء سخن گفتهاند.
ترکه
ترکه اموال و حقوق بر جاى مانده از میت است واز آن در بابهایى مانند طهارت، زکات، خمس، دین، تفلیس، حجر، وصیت و ارث سخن گفته شده است.
باب
باب ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
ثمن
ثَمَن به معنی بهای کالای مورد معامله است. از این عنوان در باب تجارت و به مناسبت در برخی دیگر از ابواب معاملات و نیز عبادات سخن رفته است.
ربع
ربع، نشانه یک حزب قرآن را میگویند.
سهم
واژه سهم ممکن است در معانی ذیل به کار رفته و یا اسم برای اشخاص ذیل باشد: معانی• سهم (فقه)، بخشی از چیزى نامعین و به کار رفته در باب وصیت اعلام و اشخاص• سهم بن غالب، از خوارج و از دشمنان بنیامیه
ضرر
ضرر، مقابل نفع عبارت است از ورود نقصان در مال ، جان و آبرو ؛ واژه ضرر درباره آبرو کمتر به کار رفته است. [۱] [۲]
میت
میت که در فارسی به ان مرده یا درگذشته گفته می شود به کسی اطلاق می شود که با خروج و مفارقت روح از کالبد وی ، فعالیتهای قلبی و عروقی او متوقف شده و اعمال مغزی وی بدون بازگشت از بین رفته باشد که این پدیده آثاری حقوفی چون حال شدن دیون ، انحلال عقد نکاح بین میت و همسرش ، تعیین وراث متوفی و... رابرای او در پی دارد.البته این به معنی نابودی او نیست و میت از این پس نیز از حقوقی برخوردار است که رعایت آنها از سوی شرع بر همگان واجب والزامی گردیده است.
نقد
نقد در معانی متفاوتی استعمال شده: • نَقد به معنی انتقاد • نَقد به معنی بیع نقد
وصی
كسی كه عهدهدار انجام وصيتی شده است.
توزیع
قسط بندی کردن بدهی را و همچنین توزیع را تَقسیط گویند. مراد از تقسیط به معنای نخست، آن است که بدهی در محدوده زمانی تعیین شده به اقساط برابر یا نابرابر قسط بندی شود. از آن در بابهای تجارت، اجاره، مکاتبه و دیات سخن رفته است. از تقسیط به معنای دوم در بسیاری از ابواب نظیر صوم، تجارت، رهن، اجاره، وصیّت، نکاح، غصب و دیات سخن رفته است.
ترکه
ترکه اموال و حقوق بر جاى مانده از میت است واز آن در بابهایى مانند طهارت، زکات، خمس، دین، تفلیس، حجر، وصیت و ارث سخن گفته شده است.