در مفروض سؤال و اشباه آن که امری واقع شود که موجب قتل جماعتیست در آنِ واحد، یا آنات متوالیه، با عدم علم به تقدّم و تأخّر، یا تقارن موت آنها از قبیل غرق شدن کشتی با اشخاصی که در آن هستند، یا خراب شدن سقف خانه بر اشخاصی که درخانه ساکن میباشند و مردنِ همه به آن سبب، اقوی آن است که هر یک از آنها که مقتضی وراثت از دیگری را دارا میباشد سهم الارث خود را از اموالی که در حال حیات مالک بوده است میبرد و از او به ورثه اَحیای او منتقل میشود نه به اشخاصی که با او در آن سانحه مردهاند. پس نظر به آن که سقوط طیاره در قتل مسافرین آن به سقوط، یا به احتراق عرفاً از این قبیل است و تقدّم و تقارن موت هر کدام نسبت به دیگری معلوم نیست، اقوی آن است که زوجه از زوج ارث میبرد، هشت یک از اموال را که زوج در حال حیات مالک بوده از غیر آن چه محروم از ارث آن است و از زوجه منتقل میشود به ورثه اَحیای زوجه که پدر و مادر او هستند، مادر ثُلث و پدر دو ثُلث اگر اخوه حاجبه نباشد و الّا سُدس مادر و پنج سُدس پدر و ارث میبرد ولدی که با آنها تلف شده بقیه اموال پدر را که در حال حیات مالک بوده و از ولد منتقل میشود به جد و جدّه اُمّی او بالسویه و زوج ارث میبرد از زوجه چهار یک اموالی را که زوجه مالک بوده است در حال حیات و منتقل میشود از زوج به برادران و خواهران او للذکر ضِعف الاُنثی و سه رُبع دیگر از اموال زوجه منتقل میشود به پسری که با آنها تلف شده و از پسر به جد و جدّه امّی او میرسد علی السویه. و اگر پسر هم در حال حیات مال داشته یک ثُلث مال او به مادرش میرسد و از مادر به پدر و مادرش میرسد - به نحوی که قبلاً ذکر شد - و دو ثُلث آن به پدر او رسیده و از او به برادران و خواهران او للذکر ضِعف الاُنثی.
صبیه این جانب با دامادم و پسر کوچکشان در اثر حادثه سقوط هواپیما - که منتهی به سوختن و فوت مسافرین گردید - تلف شدند و تقدّم و تأخّر موت هر یک از دیگری یا تقارن آن معلوم نیست و دامادم سه برادر و خواهراَبوینی دارد و مادر صبیه هم حیات دارد و فرزند او منحصر به همان طفلی بوده که تلف شده است، استدعا آن که طریقه ارث آنها را معین فرمایید.
در مفروض سؤال و اشباه آن که امری واقع شود که موجب قتل جماعتیست در آنِ واحد، یا آنات متوالیه، با عدم علم به تقدّم و تأخّر، یا تقارن موت آنها از قبیل غرق شدن کشتی با اشخاصی که در آن هستند، یا خراب شدن سقف خانه بر اشخاصی که درخانه ساکن میباشند و مردنِ همه به آن سبب، اقوی آن است که هر یک از آنها که مقتضی وراثت از دیگری را دارا میباشد سهم الارث خود را از اموالی که در حال حیات مالک بوده است میبرد و از او به ورثه اَحیای او منتقل میشود نه به اشخاصی که با او در آن سانحه مردهاند.
پس نظر به آن که سقوط طیاره در قتل مسافرین آن به سقوط، یا به احتراق عرفاً از این قبیل است و تقدّم و تقارن موت هر کدام نسبت به دیگری معلوم نیست، اقوی آن است که زوجه از زوج ارث میبرد، هشت یک از اموال را که زوج در حال حیات مالک بوده از غیر آن چه محروم از ارث آن است و از زوجه منتقل میشود به ورثه اَحیای زوجه که پدر و مادر او هستند، مادر ثُلث و پدر دو ثُلث اگر اخوه حاجبه نباشد و الّا سُدس مادر و پنج سُدس پدر و ارث میبرد ولدی که با آنها تلف شده بقیه اموال پدر را که در حال حیات مالک بوده و از ولد منتقل میشود به جد و جدّه اُمّی او بالسویه و زوج ارث میبرد از زوجه چهار یک اموالی را که زوجه مالک بوده است در حال حیات و منتقل میشود از زوج به برادران و خواهران او للذکر ضِعف الاُنثی و سه رُبع دیگر از اموال زوجه منتقل میشود به پسری که با آنها تلف شده و از پسر به جد و جدّه امّی او میرسد علی السویه.
و اگر پسر هم در حال حیات مال داشته یک ثُلث مال او به مادرش میرسد و از مادر به پدر و مادرش میرسد - به نحوی که قبلاً ذکر شد - و دو ثُلث آن به پدر او رسیده و از او به برادران و خواهران او للذکر ضِعف الاُنثی.