مکاری هرگاه در وطن خود ده روز اقامت کند که در سفر اوّل بعد از آن اقامت، مکلّف است به قصر در اسفار بعدیه عود میکند به اتمام، در مفروض سؤال سفر اوّل او برحسب اختلافی که فقهاء در حکم مسافت تلفیقیّه با فاصله شدن بیتوته بین ذهاب و إیاب دارند، مختلف است، پس بناء بر قولِ به وجوب قصر در این مسأله، سفر اوّل شخص مذکور همان سفر به چهار فرسخ است که ذکر شده و بعد از اسفار بعدیه عود میکند به تمام. و بنا بر قول مشهور، که مسافت تلفیقیّه را با فصل بیتوته موجب قصر نمیدانند و حقیر هم با عدم تمکّن از احتیاط آن را مستعبد ندانستهام، سفر اوّل شخص مذکور همان سفر به هشت فرسخ که بعد از این سفر از او حاصل میشود و سفر به چهار فرسخ مثل سفر کردن به سه فرسخ یا دو فرسخ است، که از اسفاری نیست که موجب قصر باشد و این نه از باب اینست که قصر خواندن موضوعیّت دارد یا ندارد، بلکه مبتنی است بر اختلافی که فقها در حکم سفر تلفیقیّه دارند.
کثیر السفر بعد از اقامه عشره در وطن، در سفر اوّل تکلیف او قصر است، همین شخص مسافرت به چهار فرسخی با نیّت بیتوته شب کرده و بنا بر فرمایش حضرت عالی در فرض مزبور وجوب اتمام خالی از رجحان نیست و هم چنین صوم، این شخص عمل کرده دوباره میخواهد سفر کند به قدر مسافت، تکلیف این شخص چیست؟
مرقوم فرمایید.
به عبارة اخری: بعد از اقامه عشره در سفر اوّل قصر خواندن نماز موضوعیّت دارد یا ندارد، بلکه مجرّد صدق سفر در اوّلی کفایت میکند در اتمام نماز بعدی و لو این که در اوّلی نماز را نخوانده و یا جاهل به حکم بوده تمام خوانده است؟
مکاری هرگاه در وطن خود ده روز اقامت کند که در سفر اوّل بعد از آن اقامت، مکلّف است به قصر در اسفار بعدیه عود میکند به اتمام، در مفروض سؤال سفر اوّل او برحسب اختلافی که فقهاء در حکم مسافت تلفیقیّه با فاصله شدن بیتوته بین ذهاب و إیاب دارند، مختلف است، پس بناء بر قولِ به وجوب قصر در این مسأله، سفر اوّل شخص مذکور همان سفر به چهار فرسخ است که ذکر شده و بعد از اسفار بعدیه عود میکند به تمام.
و بنا بر قول مشهور، که مسافت تلفیقیّه را با فصل بیتوته موجب قصر نمیدانند و حقیر هم با عدم تمکّن از احتیاط آن را مستعبد ندانستهام، سفر اوّل شخص مذکور همان سفر به هشت فرسخ که بعد از این سفر از او حاصل میشود و سفر به چهار فرسخ مثل سفر کردن به سه فرسخ یا دو فرسخ است، که از اسفاری نیست که موجب قصر باشد و این نه از باب اینست که قصر خواندن موضوعیّت دارد یا ندارد، بلکه مبتنی است بر اختلافی که فقها در حکم سفر تلفیقیّه دارند.